تریدینگ فایندر

چه‌کسی «سگ» را به خانه ها آورد؟

  [ شهروند]  مجری شبکه «ایران اینترنشنال» بنا به برنامه‌ریزی سیاستگذاران، بخشی از برنامه را به یکم آگوست، «روز جهانی بدون فرزند» اختصاص می‌دهد و می‌گوید: «مبنای جهانی این روز، این است که مردم می‌توانند فرزند نداشتن را انتخاب کنند...» و بعد از توضیحات مفصل درباره اینکه زنان می‌توانند به جای مادر شدن، نقش‌های دیگری را برای خود انتخاب کنند، کارشناس را روی خط می‌آورد، البته باید درنظر گرفت عموم کسانی که به‌عنوان کارشناس روی خط می‌آیند، فعالان سیاسی هستند و در این موارد، از کارشناسان منتقد و مخالف این بحث، استفاده نمی‌شود! همچنین در کنار تبریک این روز، پروژه انتشار اخبار «حیوان‌آزاری در ایران» کلید می‌خورد. درواقع این تفکر القا می‌شود که جامعه ایرانی به‌دلیل پایبندی به سنت‌های فرزندآوری، از حیوانات غافل بوده است. این تنها شبکه‌ فارسی‌زبان خارج‌نشین نیست که ذهنیت مخاطب را از انتشار اخبار حیوان‌آزاری به سمت غفلت جامعه ایرانی به مهرورزی حیوانات می‌برد. عموم این شبکه‌ها، چنین پروژه‌ای را کلید زدند تا به‌تدریج به سمت تبلیغ نگهداری سگ در خانه ایرانی‌ها برسند. این تبلیغات درواقع همان هدفی را دنبال می‌کنند که سال‌هاست چنین شبکه‌هایی درنظر دارند؛ رواج سبک زندگی غربی. در گزارش هفته گذشته به بحث عادی‌انگاری «مشروبات الکلی سر سفره ایرانی‌ها» در شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی پرداختیم؛ این هفته اما سراغ یکی دیگر از مؤلفه‌های ترویج سبک زندگی غربی می‌رویم؛ تبلیغ نگهداری سگ.

مستند دنیای سگ‌های کوچولو
مستند «101سگ»، مجموعه‌ای بود که توسط شبکه animal planet (سیاره حیوانات) تولید شده بود. این شبکه در سال 1997در ایالات متحده راه‌اندازی شد و تاکنون مستندهای زیادی ساخته است. شبکه «من و تو» اما در میان مستندهای این برنامه، سراغ مستند «101سگ» رفت و این مجموعه چندقسمتی را تحت عنوان «دنیای سگ‌های کوچولو» در سال 2014، دوبله و پخش کرد. بعد هم از پخش آن نیز ادعا کرد به‌دلیل استقبال مخاطبان قصد دارد فصل دوم آن را نیز دوبله و پخش کند که به عملیاتی کردن این تصمیم هم رسید. موضوع برنامه پرداختن به زندگی سگ‌های خانگی بود با موضوعاتی نظیر «واکسن زدن توله‌ها»، «صحبت کردن با توله‌ها»، «غریزه مادری»، «اهمیت تربیت کردن توله‌های سگ» و... ماجرا به حدود 10سال قبل برمی‌گردد؛ زمانی که هنوز این میزان حیوان خانگی در خانه‌های شهرنشین‌های ایرانی نمی‌دیدیم. هدف برنامه نیز طبیعتا مشخص بود. عادی‌سازی نگهداری سگ در خانه‌ ایرانی‌ها و آموزش‌های مختلف در این زمینه. نکته قابل تأمل اینجاست که این برنامه را در بعضی سایت‌های رسمی داخل ایران بارگذاری کرده‌اند و قابل مشاهده است! اما از این نکته که بگذریم، این شروع پروژه ترویج سبک زندگی غربی بود، چراکه برنامه‌های بعدی این شبکه، چنانچه در ادامه آورده‌ایم، پشت صحنه ماجرا را بیشتر آشکار می‌کرد.

همه لیاقت نگه داشتن سگ را ندارند!
«بچه‌های شما احتیاج به حیوان دارند. حیوان‌ها را به خانه بیاورید! خیلی‌ها نوشته‌اند ما آپارتمان‌نشین هستیم. نترسید. این موجود فسقلی که از گربه هم کوچک‌تر است. یا بعضی‌ها نوشته‌اند عده‌ای خانه‌مان نمی‌آیند. خب نیایند! دنیا که به آخر نمی‌رسد! همه لیاقت نگه داشتن سگ را ندارند!» این جمله‌ها متعلق است به میترا بابک که با عنوان «متخصص روانکاوی و پژوهشگر» در «من و تو پلاس» حضور پیدا کرد تا مردم را به نگهداری از سگ‌ها ترغیب کند. جالب است بدانید ماجرا تقریبا به سه سال بعد از پخش مستند «دنیای سگ‌های کوچولو» برمی‌گردد. یعنی این شبکه بعد از پخش مستند، حالا شروع کرده بود به ترغیب خانواده‌های ایرانی برای نگهداری از سگ. این فرد که به‌عنوان کارشناس معرفی شده بود، بعد از این جملات درباره ابراز علاقه به سگ‌ها صحبت ‌کرد، اینکه ما باید قربان‌صدقه آنها برویم، نسبت به آنها ابراز عواطف کنیم و احساسات‌مان را نسبت به آنها بروز بدهیم، اما نکته قابل تأمل زمانی بود که فرد مربوطه در حضور بعدی خود در برنامه عنوان کرد: «به جای فرزند، سگ به خانه بیاورید»! درواقع وقتی پروژه عادی‌سازی سگ خانگی کلید خورده بود، حالا نوبت به عادی‌سازی زندگی بدون فرزند و حضور سگ‌ها در خانه بود که کلید می‌خورد.

ماجرای موزیک ویدئوی «جذاب»!
همزمان البته دیگر شبکه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین نیز مشغول تبلیغ نگهداری از سگ بودند. به‌عنوان نمونه می‌توان به موزیک ویدئوی «افشین»، خواننده پاپ ایرانی در شبکه «صدای آمریکا» اشاره کرد؛ موزیک‌ ویدئویی به نام «جذاب»! این کلیپ، گوشه‌هایی از ماجراهای زندگی افشین و رابطه گرم و صمیمی میان او و سگ خانگی‌اش را نشان می‌داد. بعد هم گفت‌وگویی با او انجام شد تا در بخشی از این مصاحبه بگوید: «هرچه بیشتر آدم‌های دنیا را شناختم، علاقه‌ام به سگم بیشتر شد و این یک واقعیت است؛ چراکه سگ‌ها با محبت، مهربان و باوفا هستند و هیچ ذات بدی ندارند. متأسفانه چنین خصوصیاتی در بسیاری از انسان‌ها دیده نمی‌شود. البته قصد بی‌احترامی ندارم و می‌دانم درک این موضوع برای افرادی که سگ نداشتند، ساده نیست.»

ترویج نگهداری سگ در صداوسیما!

تریدینگ فایندر


متأسفانه بخشی از این تفکر یعنی ترویج سبک زندگی غربی، حتی به شبکه‌های داخلی نیز نفوذ کرده. درواقع با اظهار تأسف فراوان باید گفت مدیران فرهنگی گاهی نتوانسته‌اند مقابله درستی با این ماجرا داشته باشند. نمونه این رخنه نیز صحبت‌های کارشناس برنامه در هفتم آبان (حدود یک ماه پیش) در برنامه «مادر، کودک» شبکه «سلامت» صداوسیمای ماست. برنامه قرار بود درباره بیماری‌های ناشی از تماس با حیوانات با کودکان باشد، اما کارشناسی به برنامه دعوت شده بود که بخش‌های زیادی از صحبت‌هایش را به نگهداری از حیوانات خانگی نظیر سگ و گربه اختصاص داد! در بخشی از صحبت‌هایش هم گفت: «یک موجود زنده که گرم و نرم کنار فرد است و توقع زیادی هم ندارد و چیز زیادی هم نمی‌خواهد و نیازهای عاطفی را برطرف می‌کند!» در بخش دیگری از صحبت‌هایش حتی بدون درنظر گرفتن این نوع ترویج سبک زندگی غربی، تأکید کرد: «بچه‌های دبستانی و اوایل دبیرستان خیلی علاقه دارند یک حیوان وارد منزل بشود. به هر حال نیازشان است و باید برآورده شود!»

آیا ما ایرانی‌ها حیوان خانگی داشتیم؟
نگاهی به تاریخچه زندگی انسان و سگ نشان می‌دهد که این حیوان از سال‌ها پیش همدم جوامع انسانی ازجمله ایرانیان بوده اما به‌عنوان نگهبان، در جایگاه شکارچی و در بسیاری موارد زندگی روستاییان، در نقش چوپان، اما در یک دهه اخیر، نوعی جایگزینی انسان با این حیوان در حال شکل‌گیری است؛ به این معنی که جای یکی از اعضای خانواده با حیوانات جابه‌جا شود! این در حالی است که در تاریخ زندگی ایرانیان، پیشتر اصلاً چنین چیزی را ندیده‌ایم. پس می‌توان گفت که این پدیده‌ای نوظهور است؛ اینکه منِ ایرانی تمایل پیدا کنم به جای فرزند، سگ یا گربه داشته باشم. این تمایل از کجا می‌آید؟ و چه‌کسی یا کسانی هستند که در حال ایجاد این تمایل درون ما ایرانی‌ها هستند؟ واقعیت آن است در جهان مدرن، شیوه تولید سرمایه‌داری براساس منطق «سود و فایده» شکل گرفت و از آن زمان، روابط عاشقانه و حتی زناشویی مبتنی بر سود و زیان شد. مثلا در خواستگاری اول می‌پرسند شغل و درآمد پسر چقدر است؟ به این ترتیب، هر چه انسانِ غربی جلوتر رفت و سکولاریته فلسفی (جدایی فکری انسان از خدا) را سرلوحه قرار داد، نه‌تنها پیشرفت‌های علمی نتوانست کمک‌کارش باشد بلکه حتی نفت روی آتشش ریخت (فاجعه استفاده از بمب اتم در جنگ جهانی دوم دقیقا به همین دلیل بود که متفکران غربی را به یأس کشاند.) چون انسانِ تهی‌شده از معنا و ایمان، نه‌تنها پیشتر نرفت بلکه در انسانیت به عقب‌تر رانده شد. درواقع انسان غربی به‌تدریج تنهاتر و در روابط ارتباطی دچار شکست‌های بیشتری شد. به همین دلیل، به‌وجود موجوداتی در کنار خود رو آورد که بی‌زبان باشند و اعتراضی نکنند! حالا همین روند تنهایی انسان غربی دارد کم‌کم به جامعه ما هم رسوخ می‌کند چون انسان غربی تجربه مدرنیته را پیشتر از سر گذرانده و شکست عاطفی خود را در روابط انسانی تجربه کرده است. با این حال اما چه نسخه‌ای برای انسان شرقی و به‌خصوص مسلمان ایرانی می‌پیچد؟ متأسفانه باید گفت پیش گرفتن همان سبک زندگی؛ سبک زندگی غربی!

تریدینگ فایندر