اخبار ویژه

  هزینه کمرشکن توقف کشتیرانی در دریای سرخ برای اقتصاد اروپا
«تغییر دادن مسیر از دریای سرخ می‌تواند هزینه حمل‌ونقل کالا و بیمه را تا ۳۰ درصد بالا ببرد. گاز انتقالی به اروپا هم به جای 10 روز، یک ماه در راه خواهد بود و اروپایی‌ها زمستان سختی در پیش خواهند داشت. اروپا، مبدا یا مقصد اغلب کشتی‌های عبوری از دریای سرخ است».
وبسایت بی‌بی‌سی انگلیس با بیان این که تهدید مقاومت، نگرانی درباره شوک بزرگ تجاری را در پی داشته، نوشت: اگر کشتی‌ها مجبور شوند مسیر خود را تغییر دهند، قیمت کالاها ممکن است به‌شدت افزایش پیدا کند.
شرکت‌های بزرگ کشتیرانی، عبور بسیاری از کشتی‌های بزرگ باری خود از این مسیر را متوقف کرده‌اند. دلیل آن حملاتی بود که در تنگه باب‌المندب در ورودی جنوبی دریای سرخ رخ داد. این مسیر در تجارت جهانی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. حدود ۱۲ درصد تجارت جهانی از کانال سوئز در انتهای دریای سرخ عبور می‌کند. این رقم شامل ۳۰ درصد از کانتینرهای جهان می‌شود.


حمله‌هایی که اتفاق افتاد تا همین‌جا هم هزینه حمل‌ونقل را بالابرده است. «امبری»، شرکت کارشناسی و مدیریت خطرهای دریایی، می‌گوید هزینه بیمه هم به‌سرعت در حال بالا رفتن است. این رقم به حدود
۰.۵ درصد ارزش بدنه کشتی رسیده، درحالی‌که فقط چند هفته پیش، حدود
۰.۰۱۵ درصد بود. تفاوت به وجود آمده در قیمت بیمه می‌تواند به هزینه این سفرها‌، تا ده‌ها هزار دلار اضافه کند.
کارشناسانی می‌گویند تغییر مسیر حمل کالا از دریای سرخ می‌تواند هزینه حمل‌ونقل کالا، بیمه و دیگر خدمات لجستیک دریایی را تا ۳۰ درصد بالا ببرد و این افزایش درنهایت به مصرف‌کنندگان منتقل خواهد شد.
حوثی‌های تحت حمایت ایران می‌گویند به تلافی عملیات نظامی اسرائیل در غزه، به کشتی‌هایی که به اسرائیل می‌روند، حمله می‌کنند. آنها مسئولیت دو حمله‌ به کشتی‌های تجاری را برعهده‌گرفتند. یکی از این کشتی‌ها،‌ تانکر سوان آتلانتیک بود و دیگری کشتی حامل کانتینر به نام اس سی کلارا. اولین کشتی با پهپاد موردحمله قرار گرفت و انفجاری نزدیک دومین کشتی اتفاق افتاد.
بسیاری از شرکت‌های بزرگ مانند بریتیش پترولیوم، شرکت او او سی آل
که دفتر آن در هنگ‌کنگ است، شرکت مرسک،‌ هاپاک لوید، ‌ام‌اس‌سی و سی‌ام‌ای سی جی‌ام، فعالیت‌های خود در دریای سرخ از طریق کانال سوئز را لغو کرده‌اند و یا مسیر کشتی‌ها خود را به جنوب آفریقا و دماغه امید نیک تغییر داده‌اند. اما این تغییر مسیر، سفر را بسیار طولانی خواهد کرد. سفر دریایی از خلیج‌فارس تا لندن از مسیر کانال سوئز ۱۲۰۰۰ کیلومتر است و ۱۴ روز طول می‌کشد، اما از طریق دماغه امید نیک، مسیر ۲۰۹۰۰ کیلومتر است و ۲۴ روز طول می‌کشد. این در مقایسه با کانال سوئز، حدوداً ۷۵ درصد از جهت فاصله و زمان، طولانی‌تر است.
تهدیدهایی که برای حمل‌ونقل کشتی‌ها از مسیر کانال سوئز ایجاد شده، از بد حادثه در دورانی در حال رخ دادن است که این مسیر به دلایل مختلف، شاهد ترافیک بالای رفت‌وآمد کشتی‌ها بود. یکی از دلایل، خشکسالی در کانال پاناما است که باعث شده تعداد کشتی‌هایی که روزانه می‌توانند از آن عبور کنند کاهش پیدا کند.
تعدادی از شرکت‌های تجاری به همین دلیل برای حمل کالاهای خود تصمیم گرفتند از مسیر کانال سوئز استفاده کنند. یکی از اقلامی که شامل این تغییر مسیر شد گاز مایع طبیعی است. صالح حجازی، متخصص مصری حمل‌ونقل دریایی گفت این کشتی‌ها که گاز مایع را به مقصد آسیا یا ساحل غربی آمریکا حمل می‌کنند، به‌جای آنکه هفته‌ها در صف طولانی کانال پاناما منتظر بمانند، مسیر خود را به کانال سوئز تغییر دادند. اگر قرار باشد از کانال سوئز هم احتراز کرد، مشکل بزرگی در تجارت جهانی ایجاد خواهد شد.
بزرگ‌ترین صادرکننده گاز مایع جهان در سال ۲۰۲۲، قطر بود. حجم صادرات گاز مایع قطر به ۱۱۴.۱ میلیارد مترمکعب رسید. حجازی می‌گوید: اگر ۵۰ درصد این گاز از مسیر کانال سوئز به غرب فرستاده شود، به‌جای ۱۰ روز که از طریق کانال سوئز طول خواهد کشید با تغییر مسیر، یک ماه درراه خواهد بود. با فرارسیدن زمستان، اروپایی‌ها روزهای سختی در پیش خواهند داشت.»
درگیری‌های دیگر هم باعث افزایش استفاده از مسیر کانال سوئز شده است. احمد الشمی، مشاور دریایی وزیر حمل‌ونقل مصر می‌گوید جنگ اوکراین باعث دو برابر شدن انتقال سوخت از سوئز شده. نگرانی‌هایی در مورد تأثیر این حوادث و اختلال‌های ناشی از آن، روی زنجیره جهانی تأمین کالاها وجود دارد. درست مانند موقعیتی که سال ۲۰۲۱ با گیرکردن یک کشتی حمل کانتینر در سوئز به وجود آمد. زیاد البرزنجی، کارشناس ساکن واشنگتن می‌گوید در روزهای اخیر شاهد بالا رفتن ۱۰ درصدی هزینه نقل و انتقالات بوده‌ایم. شرکت‌ها همچنین به خاطر دیرتر رسیدن کالاها، تحت ‌فشار خواهند بود و این بر زنجیره انتقال و تأمین کالا تأثیر خواهد گذاشت. چرخه حمل کالایی که معمولاً یک‌ماهه است، سه ماه طول خواهد کشید. انتقاد اصلاح‌طلبان از سردرگمی و انفعال انتخاباتی سران جبهه اصلاحات
بلاتکلیفی و اختلافات جدی در جبهه اصلاحات همچنان در میان اعضای این جبهه ادامه دارد. برخی اعضا در این میان اعتقاد دارند رفتار‌هایی مانند تحریم انتخابات، رفتاری انفعال محسوب می‌شود و گروهی دیگر با اشاره به ناکامی در دو انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری می‌گویند این طیف با توجه به کارنامه منفی دولت روحانی، مقبولیتی میان مردم ندارند.
در این زمینه وب‌سایت الف در تحلیلی نوشت: با ورود جدی حسن روحانی به عرصه انتخابات، اصلاح‌طلبان شاخصی چون محمدرضا عارف تحرک بیشتری داشته و به‌نظر می‌رسد علت این امر، عدم تمایل اصلاح‌طلبان سنتی برای رهبری این جریان توسط فردی چون روحانی در انتخابات اسفندماه است. برخی اظهارنظرها از فعالیت و نقش‌آفرینی محمدرضا عارف برای انتخابات اسفندماه حکایت می‌کند.
از سال ۹۸ به بعد، جریان اصلاح‌طلب دچار انشقاق بسیاری شده و طیف رادیکال بر طبل تحریم انتخابات می‌کوبد. اما همچنان احزاب و چهره‌های شاخصی در این جریان وجود دارند که با وجود گلایه‌ نسبت به فرآیندهای انتخاباتی، درپی فعالیت‌های انتخاباتی هستند. افرادی چون محمدرضا عارف و بهزاد نبوی یا احزابی مثل کارگزاران سازندگی در این دسته قرار می‌گیرند.
اما فارغ از این مسئله، به‌نظر می‌رسد یکی از دلایلی که به‌دنبال ارائه لیست انتخاباتی است، فعالیت‌های جدی و حضور پررنگ حسن روحانی است. هرچند که از دهه ۸۰ به بعد، روحانی به‌تدریج از سمت جریان راست سنتی به سوی اصلاح‌طلبان گرایش پیدا کرد و توانست در سال ۹۲ دولت خود را با حمایت همه‌جانبه‌ این جریان مستقر سازد اما واقعیت آن است که بسیاری از اصلاح‌طلبان، روحانی را یک اصلاح‌طلب واقعی و ریشه‌دار ندانسته و معتقدند که او رحم اجاره‌ای این جریان برای شکست اصولگرایان در انتخابات بوده و روحانی برآمده از دل جریان اصلاح‌طلبی نیست.
سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده و برخی دیگر از چهره‌های اصلاح‌طلب بر این باورند و بارها این موضع خود را علنی کرده‌اند. آنان معتقدند که عملکرد نامطلوب دولت روحانی هم ارتباطی به جریان اصلاحات نداشته چون او نامزد مطلوب این جریان نبوده و اجماع بر سر او، تاکتیکی برای پیروزی و تکرار نشدن فرجام انتخابات سال ۸۴ بود. علاوه‌بر این، اصلاح‌طلبان به‌دلیل عدم حمایت روحانی از عارف برای ریاست مجلس دهم در رقابت با علی لاریجانی، معتقدند که شیخ دیپلمات در بزنگاه‌ها دین خود را به جریان اصلاح‌طلب ادا نکرده و در دوگانه روحانی و یک چهره اصلاح‌طلب، ترجیح‌شان گزینه دوم است.
به‌همین دلیل اصلاح‌طلبان تمایل چندانی برای رهبری این جریان توسط حسن روحانی در انتخابات اسفند ندارند و درپی بر صدر نشاندن چهره‌ای چون عارف که جزو افراد سنتی و شاخص اصلاح‌طلب به‌شمار می‌رود، هستند. در همین حال، محسن ‌هاشمی در دیدار کمیته سیاسی حزب کارگزاران با روحانی از ابتکار عمل نداشتن بزرگان اصلاحات برای انتخابات انتقاد کرد.
مجله آگاهی‌نو با مدیریت محمد قوچانی، در شماره جدید خود جزئیاتی از دیدار مذکور را منتشر کرده، از جمله این که رئیس شورای مرکزی کارگزاران از روحانی خواسته جبهه اصلاحات را از انفعال خارج کند. او با انتقاد از بزرگان جریان اصلاح‌طلبی به روحانی گفته که فقط حلقه خاصی میان او، خاتمی، ناطق نوری و جهانگیری برپا شده و خروجی خاصی ندارد. ‌هاشمی از تفوق طیف منفعل بر طیف فعال انتقاد کرده و می‌گوید: تا زمانی که شما سران، ابتکار عملی نداشته باشید تحولی رخ نمی‌دهد.
وب‌سایت نامه‌نیوز هم در گذشته با طیفی از حامیان روحانی همراهی داشت، در تحلیلی نوشت: اصلاح‌طلبان از دوراهی مشارکت یا عدم مشارکت عبور کرده‌اند اما هنوز هم لیدر اجماع‌ساز و قابل‌اتکایی ندارند. حرف از عارف و روحانی است که پیش‌تر آزموده شده‌اند. فرصت چندانی تا انتخابات مجلس باقی نمانده و سیاسیون در جبهه اصلاح‌طلبی اگرچه از مواضع سرسختانه اولیه مبنی بر تحریم انتخابات دست کشیده‌اند، امیدی هم به موفقیت در رقابت‌ پیش‌رو ندارند. بسیاری از نیروهای این جریان برای کاندیداتوری ثبت‌نام‌ کرده‌اند. بخش عمده‌ای از این کاندیداها چهره‌های سفید بوده و احتمالا تایید خواهند شد. مشکل اما اینجاست که نه این نیروها دارای امکان رای‌آوری هستند
و نه جبهه اصلاح‌طلبی یک لیدر قابل‌اتکا دارد. وضعیت این جریان به‌گونه‌ای است که دیگر امکان «تکرار» وجود ندارد. بدنه اجتماعی حول محور افرادی قبلا آزموده‌شده مثل روحانی و عارف که این روزها زمزمه محوریت‌شان مطرح است، گرد نخواهند آمد و این اصلی‌ترین مشکل جریان اصلاح‌طلبی است. 
با این وجود اصلاح‌طلبان دست روی دست نگذاشته و نخواهند گذاشت چراکه بخش خواهان مشارکت، باور دارد که این رویکرد تقدیم کرسی‌های مجلس به رقیب و کناره‌گیری از قدرت است. ادعای مایکروسافت درباره جاسوسی سایبری ایران از مراکز نظامی آمریکا
شرکت آمریکایی مایکروسافت، مدعی حمله یک گروه جاسوسی سایبری به پیمانکاران دفاعی در آمریکا و برخی کشور‌های همسو شد.
مایکروسافت می‌گوید: یک گروه جاسوسی سایبری تحت حمایت سپاه، از بدافزاری برای حمله به پیمانکاران و کارکنان صنایع دفاعی در کشورهای مختلف استفاده کرده که مایکروسافت قبلا آن را کشف نکرده بود. این گروه جاسوسی سایبری که با نام‌های مختلفی از جمله پیچ سنداستورم و ای‌پی‌تی٣‬٣ شناخته می‌شود، برای ایجاد یک درب پشتی جهت دسترسی به اطلاعات افرادی که برای پیمانکاران و سازمان‌های بخش دفاعی کار می‌کنند، از بدافزاری به نام فالس فونت که پیشتر شناسایی نشده بود، استفاده می‌کند.
مایکروسافت در یک رشته توئیت در شبکه ایکس (توئیتر) ادعا کرده است: اهداف گروه جاسوسی سایبری که حداقل از سال ٢٠١٣‬ فعالیت دارد، طیف گسترده‌ای از بخشهای دولتی، دفاعی، تحقیقاتی، مالی و مهندسی در سراسر آمریکا عربستان و کره جنوبی را در بر می‌گیرد. در حملات این گروه، بیش از ١٠٠ هزار شرکت دفاعی و پیمانکار فرعی که در تحقیق و توسعه سیستم‌ها، زیرسیستم‌ها و قطعات تسلیحات نظامی مشارکت دارند، هدف قرار گرفته‌اند.
بدافزار فالس فونت که پریروز توسط مایکروسافت شناسایی رونمایی شد، برای اپراتورهای خود این امکان را فراهم می‌کند تا از راه دور به سیستم کامپیوتری هدف دسترسی داشته و بتوانند فایل‌های موجود را اجرا کرده و یا به سرورهای فرماندهی و کنترل خود منتقل کنند. به گفته مایکروسافت، این نوع بدافزار برای اولین بار در اوایل نوامبر ٢٠٢٣‬ شناسایی شد.
این گروه سایبریبا نام «پیچ سنداستورم» (Peach Sandstorm) یا هولمیوم سابق که به نام‌های «ای‌پی‌تی۳۳»، الفین و ری‌فایند کیتین نیز شناخته می‌شود، افرادی را هدف می‌گیرد که در صنایع دفاعی فعالیت می‌کنند.
مایکروسافت در ماه سپتامبر (شهریور) نیز گفته بود هکرهای مورد حمایت ایران سعی کرده‌اند به اطلاعات شرکت‌های نظامی و ماهواره‌ای دسترسی پیدا کنند.
شرکت مایکروسافت فروردین امسال در گزارشی اعلام کرد، یک گروه هکری مرتبط با ایران که پیش از این عملیات شناسایی انجام می‌داد، اکنون با تغییر رویکرد خود بر حمله به زیرساخت‌های حیاتی آمریکا احتمالا برای تخریب آنها متمرکز شده است.
همچنین هکرهای وابسته به سپاه در کارزار جدید خود متخصصان امور خاورمیانه، امنیت هسته‌ای و تحقیقات ژنوم را هدف قرار داده‌اند تا از این طریق اطلاعات حساسی را به دست بیاورند. علاوه‌بر این، چندی پیش، یک گزارش سازمان‌های امنیتی آمریکا حاکی بود که حمله سایبری هکرهای «مرتبط با ایران» که با یک سامانه رایانه‌ای ساخت اسرائیل انجام شده، چند ایالت آمریکا را تحت تأثیر قرار داده است.
شرکت مایکروسافت شهریور ماه گذشته مدعی نفوذ گسترده «هکرهای تحت حمایت ایران» به پست‌های الکترونیکی شرکت‌های دفاعی، ماهواره‌ای و دارویی آمریکا به منظور گردآوری اطلاعات ارزشمند برای کمک به تولیدات داخلی ایران در این بخش‌ها شد. این هکرها از فوریه (زمستان پارسال) موفق به نفوذ به چند هزار سازمان با استفاده از یک تکنیک هکری شده‌اند که نشان‌دهنده عزم تهران برای دسترسی به اهداف دارای اطلاعات ارزشمند است. شرود دی‌گریپو، رئیس استراتژی تهدیدات اطلاعاتی مایکروسافت آن زمان گفته بود: اگرچه تشخیص دلیل این که این هکرها چرا به سراغ شرکت‌های ماهواره‌ای، دفاعی و دارویی رفته‌اند، دشوار است، تحریم‌های آمریکا انگیزه‌های ایران را برای دست یافتن به اسرار تجاری کشورهای خارجی افزایش داده است.
مایکروسافت مهر ماه 1400 هم اعلام کرده بود: ایران ضمن انجام حمله سایبری، شرکت‌های نظامی آمریکا و اسرائیل را هک کرد. بیش از ۲۵۰ حساب کاربری سرویس اشتراکی مایکروسافت ۳۶۵ که با اسرائیل، آمریکا و اتحادیه اروپا مرتبط بوده‌اند از طریق حملات اسپری رمز عبور هک شده‌اند.