روایت غارت‌های میراث باستانی ایران توسط باستان‌شناس فرانسوی

  [ سعیده اسدیان]  تمدن کهن ایران همواره بهانه‌ای بوده تا بسیاری از کشور‌های غربی برای آن دندان تیز کرده و میراث فرهنگی سرزمین‌مان را در پوشش اقداماتی همچون کاوش‌های باستان‌شناسی غارت کنند که حاصل آن، امروز در بسیاری از موزه‌های اروپایی همچون لوور پاریس خودنمایی می‌کند.
تاریخ‌شناسان نام مارسل و ژان دیولافوآ را به‌خاطر دارند، باستان‌شناسانی که به شوش رفتند و آثار کاخ‌های هخامنشی را پیدا کرده و طبق قراردادی به فرانسه منتقل کردند. مادام ژان دیولافوآ در خاطراتش چنین نوشته: «گاو بزرگ سنگی به وزن ۱۲ تن متعلق به سرستون یکی از کاخ‌ها را نمی‌توانستم با خود به فرانسه ببرم، از شدت عصبانیت با پتک، آن را خرد کردم و سرستون مانند میوه رسیده از هم شکافته شد و به این ترتیب تکه‌های کوچک آن را با خود به فرانسه بردم!»

روایتی از یک سرقت عظیم
حالا امسال در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت، پژمان مظاهری‌پور به سراغ یکی از همین باستان‌شناس‌ها رفت و روایتگر غارتی عظیم از میراث ایران به دستان گیرشمن فرانسوی شد. این مستند به کاوش‌های رومن گیرشمن، باستان‌شناس فرانسوی، می‌پردازد. او قبل از جنگ دوم جهانی و در زمان رضاشاه به همراه همسرش تانیا در سال ۱۳۱۱ وارد ایران می‌شود. ابتدا به نهاوند می‌رود و تپه گیان را کاوش می‌کند، سپس به تهران و بعد کاشان می‌رود، در کاشان تپه‌های سیلک را کاوش می‌کند و در ادامه به کاوش در بیشاپور می‌پردازد، در آنجا موزاییک‌های معروف ساسانی را پیدا می‌کند و آثار معماری مهمی به‌دست می‌آورد. گریشمن سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ را در افغانستان گذراند و در ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۵ راهی دهلی‌نو و قاهره شد تا روی کتاب‌هایش کار کند. وقتی در سال ۱۳۲۵ به ایران آمد اوضاع تغییر کرده بود، جنگ جهانی دوم تمام و چهره تهران عوض شده بود. گریشمن راهی شوش شد تا عهده‌دار حفاری‌های متوقف‌شده در آنجا شود. پس از بررسی منطقه، ترانشه خود را باز کرد و در ۳۲ نقطه در شوش حفاری‌های بزرگی را انجام داد و پس از برداشتن لایه‌های اولیه خاک به آثاری از دوران اسلامی رسید. در سال‌های اول و دوم حفاری، مساحت این ترانشه به یک هکتار رسید. دو لایه اسلامی را حفاری کرد و برداشت و به لایه‌های سوم رسید که مربوط به سده‌های هفتم و هشتم میلادی بود.

سهم موزه لوور از میراث ایران!
در لایه غربی به گورستانی پارتی رسید، اما آن را تخریب کرد. درواقع گریشمن هیچ‌یک از لایه‌های باستانی را حفظ نمی‌کرد، هر لایه را می‌شکافت و برمی‌داشت و به سراغ لایه بعدی می‌رفت، اشیای باستانی یکی بعد از دیگری پیدا می‌شدند و او آنها را به تهران می‌فرستاد تا در پایان فصل حفاری، سهم موزه لوور را جدا کند و به فرانسه بفرستد. در این ترانشه غول‌پیکر ۱۵ لایه باستانی را شناسایی کرد. گریشمن به‌مدت ۲۱ سال حفاری کرد و معتقد بود آنچه باقی مانده مربوط به یک شهر ایلامی است که روی خاک بکر قرار دارد. این کارگاه حفاری یک هکتاری، وسیع‌ترین سایت حفاری باستان‌شناسی در خاورمیانه شد. بدون شک او از نخستین کسانی بود که به ارزش تپه‌های باستانی شوش به‌عنوان یکی از خاستگاه‌های تمدن بشری پی برد، آثار مهمی از این منطقه را به دست آورد و روی خط ایلامی تحقیق کرد و از آنجایی که این آثار را می‌شناخت، بهترین‌ها را برای موزه‌های فرانسه انتخاب کرد.

گاف بزرگ گریشمن در آپادانا



او از بازرسان اداره باستان‌شناسی ایران خوشش نمی‌آمد، چون آنها را آدم‌های مزاحمی می‌دانست که نمی‌گذاشتند آنچه را که می‌خواهد به دست آورد و به فرانسه ارسال کند. بزرگ‌ترین اشتباه او در آپادانا رقم خورد. او در کاوش‌های آپادانا، نخاله‌های حاصل از حفاری‌های پیشین را که در آنها نشانه‌هایی پیدا می‌شد که باستان‌شناسان آینده را برای سؤالات علمی راهنمایی می‌کرد، به حاشیه رودخانه شاوور خوزستان ریخت. گریشمن آنچه را در شوش به‌دنبالش بود در چغازنبیل پیدا کرد، برای بند به ‌بند آجر‌های زیگورات حرف داشت و بخش مهمی از تاریخ ایلام را یافت، اما همچنان از حضور بازرس‌های اداره باستان‌شناسی عصبانی بود، چون آنها دست‌وبال گریشمن را برای ثبت و ضبط آثار می‌بستند.

به نام ایران، به کام فرانسه
گریشمن پس از این غارت‌های فرهنگی به فرانسه بازگشت، اما پس از بازنشستگی و با توجه به اِشرافی که روی گنجینه‌های ایران داشت به‌دنبال ماندن در ایران بود، اما عزت‌الله نگهبان، بنیانگذار مؤسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران و پدر باستان‌شناسی ایران، مانع از ماندن او در کشور شد.
گریشمن آثار و اشیای زیادی را از چغازنبیل و سایر محوطه‌های باستانی ایران بدون اجازه و توافق با دولت ایران به موزه لوور منتقل کرد و درواقع یک سرقت بزرگ فرهنگی انجام داد.

ضربه‌خودی‌ها به میراث کشور
اما این سرقت‌ها پایان نیافت و میراث ایران که پیشتر از غریبه می‌خورد، حالا از خودی می‌خورد. کافی است این روز‌ها گشتی در فضای مجازی بزنید و هشتگ‌هایی همچون دفینه، طلسم و گنج را جست‌وجو کنید، آن‌وقت با افرادی مواجه می‌شوید که گاهی بیش از ۷۰ پیج در اینستاگرام دارند، لایو‌هایی می‌گذارند که 6‌هزار نفر همزمان در آن شرکت می‌کنند و... اینها همان زنگ خطر‌هایی است که نشان می‌دهد میراث کشور در خطر است و باید برای نجات آن راه‌حلی یافت. راه‌حلی که با گذشت دهه‌های طولانی هنوز کسی به آن دست نیافته و هنوز هم شاهد حفاری‌های غیرمجاز هستیم.

 

سایر اخبار این روزنامه
چمران : زلزله در تهران فاجعه تاریخ خواهد بود چرا و چگونه سردار سلیمانی ترور شد؟! زمین برای ساخت ۴میلیون مسکن‌ آماده شد‌ سیدابراهیم رئیسی: صهیونیست‌ها تاوان جنایت خود را خواهند داد قدرت دریایی انصارالله یمن کابوس جدید آمریکا و اسرائیل افزایش تولید، اشتغال و خلق ثروت وظیفه همه شرکت‌های دانش‌بنیان آغاز عملیات اجرایی ۵ پروژه سرمایه‌گذاری در چابهار ندای امداد 112 بفرمایید اضافه‌شدن 300 آمبولانس و 600 خودرو نجات به ناوگان هلال‌احمر گشایش راه‌آهن چابهار ـ زاهدان‌ در سال ۱۴۰۳ جزئیات سومین دادگاه اعضای سازمان مجاهدین خلق دردسرهای «سیاه‌بودن» در آمریکا بررسی وضعیت داوطلبان شبهه دار کنکور به هیات عالی تجدیدنظر وزارتین علوم و بهداشت واگذار شد روایت غارت‌های میراث باستانی ایران توسط باستان‌شناس فرانسوی کدام تیم قهرمان نیم‌فصل لیگ می‌شود؟ جنایت حقیرانه و جنون‌آمیز صهیونیست‌ها و اثر معکوس آن برای اسرائیل مردم‌آزاری و پلیدی در ساواک وجود داشت صدور «کارت ملی هوشمند» برای افراد زیر ۱۵سال مشاركت قوی، رقابت واقعی