روزنامه مردم سالاری
1396/05/04
مظلومیت مضاعف دولت دکتر روحانی
مظلومیت مضاعف دولت دکتر روحانیکرم محمدی
براساس آنچه در مطبوعات و رسانههای منتقدان دکتر حسن روحانی موجود است میتوان مدعی شد از فردای انتخابات در بیست و چهارم خرداد ماه سال 1392 و پیروزی و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، مخالفتها با تدابیر و راهبردهای شیخ دیپلمات آغاز شد. به نحوی که هرگاه دولت یازدهم در عرصه جهانی و داخلی دستاوردها و موفقیتهایی کسب میکرد به جای آنکه مورد تشویق و همراهی قرار گیرد با هجمهها و حملات توام با تخریب مواجه شده و میشود.
این سیاست منتقدان در ماههای منتهی به ثبت نام کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تشدید گردید تا شاید حسن روحانی را از ثبت نام و ورود مجدد به عرصه رقابتها باز دارند. هرچه به زمان تبلیغات انتخاباتی نزدیکتر میشدیم تخریبها به اوج خود میرسید. سیاه نمایی منتقدان دکتر حسن روحانی چنان بالا گرفت که تمامی دستاوردهای دولت و حتی نظام جمهوری اسلامی ایران را نادیده گرفته و با ترسیم چهرهای ناکارآمد و ناموفق از خدمت نظام اسلامی به مردم در گذشته و امروز، افق آینده را نیز مملو از نا امیدی و سیاهی به نمایش گذاشتند. برای تایید مظلومیت مضاعف دولت آقای روحانی ابتدا گریزی به گذشته باید زد.
دولتی که اقتصاد کشور را به ورطه نابودی کشاند. بنگاههای اقتصادی و کارخانجات تولیدی را با تعطیلی مواجه نمود، تورم را به 40 درصد افزایش داد. رشد اقتصادی کشور را با 13 پله سقوط به 8/6 درصد منفی تنزل داد؛ دکل و نفت کش در آن مفقود گردید؛ اختلاسهای هزاران میلیاردی در زمان صدارت آن روی داد؛ با بیتدبیریاش میلیاردها دلار از داراییهای ملت ایران در آمریکا مصادره و زمینه دستاندازی به آنها توسط دولت آمریکا را فراهم ساخت؛ ظرف چند ماه پرونده انرژی هستهای کشورمان را به حیاط خلوت آمریکا یعنی شورای امنیت کشانید؛ در دوران مدیریت هشت سالهاش بر قوه مجریه؛ شورای امنیت سازمان ملل متحد به ماشین صدور قطعنامه علیه کشورمان تبدیل شد؛.... علیرغم تمامی این موارد؛ حداقل طی هفت سال از عمر هشت ساله آن دولت؛ آقای احمدینژاد همواره تکریم شد؛ صداوسیمای ملی از هر فرصتی برای تقدیر از آن و تخطئه و منکوب نمودن منتقدان بهره جست. برخی از سایتهای اصولگرا وی را معجزه هزاره سوم نام نهادند؛ از حمایت قاطع مجلس اصولگرای هشتم و نهم برخوردار بود؛ جمعی از خطیبان محترم جمعه در وصف موفقیتهای آن دولت و روحیه انقلابی رئیسجمهور وقت سخنها بر زبان جاری ساختند؛ در حالیکه وزیری با ثروت شصت میلیارد تومان در کابینهاش حضور داشت؛ دولتش را ساده زیست معرفی کردند...
اما دکتر حسن روحانی که با خون دل خوردنهای فراوان و برگزیدن تیمهای مجرب در حوزههای سیاسی؛ اقتصادی و بهداشت و درمان در طول چهار سال اول دولتش با برداشتن گامهای موثر در راستای خروج سیاست خارجی کشور از بنبست، فراهم نمودن لغو بخشی از تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران؛ تحول عظیم در عرصه سلامت و بهداشت مردم، همچنین کاهش نرخ تورم، افزایش رشد اقتصادی به 7 درصد؛ جذب سرمایههای خارجی؛ و مقابله جدی با اختلاسها و تلاش برای شفافسازی بیشتر؛... توانسته است به مردم صادقانه خدمت نماید. همواره با زخم زبانها؛ تخریب؛ تهمت و انتقام از سوی بخشی از منتقدان مواجه بوده است. از این روی از سوی بسیاری از حامیان دولت تدبیر و امید و فعالین رسانهها و تحلیلگران؛ دولت اول دکتر روحانی از جهات مختلف «مظلوم» نام گرفت.
البته از منتقدان جز نقد؛ انتظاری نیست اما فراموش نکنیم که بین نقد و انتقاد با تخریب و تهمت و انتقام تفاوت فراوان است. اما به راستی چرا مظلومیت دولت آقای روحانی « مضاعف» است. برای پاسخ به این پرسش ای بسا جوابهای متنوع و متعددی وجود داشته باشد که ذیلا به چند نمونه آن اشاره میشود.
الف: قلب واقعیت
بخشی از منتقدان اگرچه جایگاه و پایگاه چندانی در میان مردم ندارند اما بلندگوهایشان قوی و صدایشان بلندتر از اکثریت است. اینان خود را عین انقلاب و ارزشها میدانند اما به آسانی از ارزشهای والای جمهوری اسلامی خاکریز و سنگری برای رسیدن به مطامع جناحی ساخته و از آن استفاده میکنند. اینان برای ضربه زدن به سیاستهای دولت تدبیر و امید؛ خیلی راحت تیشه به ریشه منافع ملی زده و بذر نا امیدی و یاس و سرخوردگی را در جامعه میگسترانند. ادبیات بخشی از آنانی که با سیاستهای دولت یازدهم مخالف هستند؛ چنان ناگوار و خزنده است که مورد استناد یکی از سرکردگان گروهکهای تروریستی قرار میگیرد. آنان در حالی شخصیتی وزین به نام حسن روحانی را غیر انقلابی قلمداد میکنند که ایشان از سابقون در انقلاب اسلامی بوده و از شاگردان امام و یاران مقام معظم رهبری میباشد. شخصیتی که در سالهای سخت مبارزه با طاغوت؛ برای استقرار نظام مردمسالار و تحقق استقلال و آزادی در چارچوب جمهوری اسلامی تمام قد ایستادگی کرده است. مجتهدی که در طول دوران هشت ساله آتش و خون و جهاد و شهادت از رزمندگان و فرماندهان دفاع از تمامیت ارضی کشور و ارزشهای انقلاب اسلامی بوده است. مدیری با کفایت که در اوج نا امیدیها با اتخاذ سیاستهای عقلانی زمینه گشایش در اقتصاد؛ سیاست خارجی؛ جذب سرمایه؛ بهداشت و سلامت مردم و... را فراهم نمود... با وجود موفقیتهای درخشان متاسفانه منتقدانش واقعیات تاریخی و عملکرد مشعشع ایشان را وارونه جلوه میدهند و این یکی از دلائل مضاعف بودن مظلومیت دکتر روحانی است.
ب: محرومیت از رسانه فراگیر
دکتر روحانی فاقد رسانهای فراگیر برای بازتاب دستاوردهای دولتش و همچنین پاسخ به منتقدانش میباشد. عموم میزگردها و مباحث به اصطلاح کارشناسی شبکههای مختلف رسانه ملی به منتقدانش اختصاص مییابد. در موارد متعددی سخنرانیهایش سانسور و تقطیع و جملات و کلماتش را وارونه منتشر مینمایند. روزهای جمعه در بسیاری از شهرهای کشور به صورت هماهنگ انتقادات متعددی به سیاستهای دولت وارد میشود اما عموما مجال و فرصتی برای پاسخ در اختیار مدیرانش جهت گفتگو با مردم و پاسخ به شبهات داده نمیشود. به نحوی با دولت و شخص رییس جمهور مملکت برخورد مینمایند که انگار نه انگار او شاگرد امام (ره)، یار مقام معظم رهبری، مجتهد مسلم، خادمی بیادعا و منتخب اکثریت ملت ایران با قریب به 24 میلیون رای است. اگر مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی را افزون میکند، آنرا به سخره گرفته و حرکتی انتخاباتی قلمداد مینمایند. اگرچه نزدیک به 5 میلیارد دلار قرارداد با توتال میبندد که براساس نظر خبرگان اقتصادی حداقل 10 هزار شغل مستقیم و دهها هزار شغل غیرمستقیم ایجاد خواهد نمود و مفهومی جز رونق تولید و اشتغال ندارد، را قرارداد ننگین و حراج منابع ملی وانمود مینمایند. به راستی در این زمانه چه مظلومیتی بالاتر از این که تلاش شود تا خدمت را خیانت و چهره تابناک چنین شخصیتی را مخدوش و لکهدار نمایند.
ج:مدیران غیرهمسو
علاوه بر موارد فوق، آنچه بر مظلومیت دولت تدبیر و امید میافزاید این است که بخش قابل توجهی از مدیران زیر مجموعه دولت به سیاستها و برنامههای آقای رییس جمهور باور و اعتقادی ندارند. یعنی یا از دولت قبل کماکان باقی ماندهاند و یا لابیگریها آنها را بر کرسی ریاست در این دولت نشانیده است. در برخی از وزارتخانهها و منجمله حوزههای پارلمانی، زد و بندهایی برای ابقای مدیران مخالف دولت از یک طرف و حذف حامیان دولت از طرف دیگر صورت میگیرد. اگر بگوییم وجود مدیران غیرهمسویی که باوری به برنامههای دولت تدبیر و امید ندارند، بیشترین ضربه را بر پیکره دولت از یک طرف و نارضایتی حامیان آن از طرف دیگر وارد مینمایند، به بیراهه نرفتهایم. حامیان آقای روحانی و آنانی که برای بازگشت قطار مدیریت اجرایی مملکت به ریل عقلانیت و برنامهریزی و شایستهسالاری شب و روز تلاش کردند و زحمت کشیدند، اینک که علیرغم باران وحشتناک تهمت و دروغ، بار دیگر و با آرا بیشتر او را برگزیدهاند روا نمیدانند کماکان «در» بر همان پاشنه گذشته بچرخد. یعنی خون دل را حامیانش بخورند و مدیریت در اختیار کسانی باشد که نه تنها به برنامههای دولت ایمان ندارند، بلکه آنها را نیز تمسخر و غیرقابل اجرا میدانند.
جناب آقای رییس جمهور و معاون اول محترم ایشان نیک میدانند این وصلههای ناچسب در چرخه مدیریت کشور چه لطماتی به برنامههایشان وارد آوردهاند. باز نیک میدانند احزاب، شخصیتهای سیاسی و متنفذین و اقشار مختلف مردم میگویند اگر قرار بود مدیران حامی تفکر دولت گذشته کماکان در راس امور باشند، چه نیازی بود تا به آقای روحانی رای دهند. رای به آقای روحانی دادهاند تا خواست آنان عملی گردد. پس تغییر و تحول در مدیریت کشور براساس خواست اکثریت، کمترین انتظاری است که رای دهندگان به تفکر اعتدال و اصلاحات از رییس جمهور محبوب خویش دارند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تصویب قانون محافظت از سرمایهگذاریهای مشترک ایران و روسیه در دوما
دختر شایسته؛ ایران و کشورهای اسلامی
مظلومیت مضاعف دولت دکتر روحانی
خنثی سازی بیش از 120 عملیات تروریستی در کشور
کلید میانجیگری میان دو قدرت منطقه در دستان کدام کشور است؟
پیش بینی سود 150 هزارتومانی برای هر سهامدار
لزوم توجه به اقوام و مذاهب در چینش دولت دوازدهم
بیتوجهی به موضوع اشتغال پایدار میتواند پاشنه آشیل دولت و نظام باشد
جام جهانی میتواند نقطه شروع فوتبال ایران باشد
عرضه کارتهای کالای ۵ تا ۱۰ میلیون تومانی
وحدت امت اسلامى از مهمترین نیازهاى این روزهاى ماست
ادامه فروش غیرمجاز املاک شهرداری

