دشمن وقت سحر و افطار حمله می‌کرد!

  [ شهروند]  در 8سال دفاع‌مقدس یعنی از سال 59که جنگ تحمیلی آغاز شد، شروع ماه رمضان در تیرماه بود و در آخرین سال جنگ یعنی سال 67، ماه رمضان در فروردین و اردیبهشت قرار گرفت. نتیجه اینکه در 8سال دفاع‌مقدس، ماه رمضان بین دو فصل بهار و تابستان واقع شد. براساس حکم شرعی حضرت امام (ره)، رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند مجاهد و مسافر به‌حساب می‌آمدند و همین موجب می‌شد که آنها روزه نگیرند، مگر عده‌ای محدود که براساس شرایط خاص و موقعیت‌شان می‌توانستند قصد روزه کنند (استفتائات، ج 3، ص 55). در مجموع با وجود شرایط طاقت‌فرسای جنگ، بخشی از رزمندگان که بیش از 10روز در منطقه‌ای ساکن بودند، نیت می‌کردند و روزه می‌گرفتند. در ادامه روایت‌هایی از این عزیزان آورده‌ایم مستند به گزارش‌هایی از خبرگزاری مهر، ایسنا و خبرگزاری دفاع‌مقدس.

بعثی‌ها ناجوانمردانه وقت سحر و افطار شلیک می‌کردند!
مهرداد حسنجانی از جانبازان دفاع‌مقدس
مهرداد حسنجانی، رزمنده دفاع‌مقدس، که بیش از ۴۰ ماه در جبهه‌های جنگ بوده و ۲۵ درصد هم جانبازی دارد، درباره آداب ماه رمضان در جبهه توضیح داده: «به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن مناطق جنوب در سطح مسطح، نیروهای هر دوطرف به هم اشراف داشتند و تحرکات به‌‌خوبی دیده می‌شد. به همین دلیل نمی‌توانستیم آداب ماه رمضان را به نحو احسنت به جا بیاوریم، اما مناطق جنگی کردستان در دل کوه‌ها واقع شده بود و به‌خاطر بالا بودن امنیت، امکان برگزاری دورهمی برای قرائت قرآن و خواندن دعا فراهم بود. موقع اذان صبح، مغرب و عشاء، حملات و شلیک‌های دشمن افزایش می‌یافت چراکه می‌خواستند از این موقعیت استفاده کنند و به ما بیشتر آسیب بزنند. اقدام ناجوانمردانه آنها در حالی بود که زمانی که از ایرج مشفق، یکی از رزمندگان گیلانی، خواسته شد با قبضه مینی‌کاتیوشا به سمت دشمن شلیک کند، او گفت که شاید موقع اذان آنها هم باشد و کسی در حال نماز خواندن یا خوردن افطار باشد، اجازه دهید کمی زمان بگذرد بعد شلیک می‌کنم.»

طرح اسرائیلی بعثی‌ها و رزمندگانی که روزه‌دار شهید شدند
محمدحسین فرح‌پور، از رزمندگان و جانبازان جنگ تحمیلی



محمدحسین فرح‌پور، از رزمندگان و جانبازان جنگ، که بیش از 45ماه در دفاع‌مقدس حضور داشته می‌گوید: «شب‌های احیا هم در جبهه‌ها شورانگیز برگزار می‌شد. هر کسی که وسیله‌ای داشت و می‌توانست، می‌کشید عقب و در مراسم احیا حضور پیدا می‌کرد. من قبل عملیات در کارهای شناسایی بودم و تا شب اول هم آنجا ماندم اما به ما فرمان بازگشت داده شد و همان شب در منطقه هورالعظیم رفتیم و طرح‌هایی برای شناسایی و راهیابی جهت اتصال رمضان به منطقه هورالعظیم داشتیم. عملیات رمضان، عملیات موفقیت‌آمیزی نبود. عراق در این عملیات یک‌سری سنگرهای مثلثی نزدیک طلائیه تا نزدیکی‌های شلمچه درست کرده بود که هریک‌ ضلع آن مثلث‌ها، تقریبا یک کیلومتر بود. مثلثی که سه ضلع یک کیلومتری داشت. حالت مثلثی این سنگرها از جانب ما شناسایی نشده بود. این طرح مثلثی طرح اسرائیلی‌ها بود که در صحرای سینا مقابل مصری‌ها استفاده کرده و موفق شده بودند و سنگرهای مثلثی، معروف به سنگرهای اسرائیلی شده بود. تقریبا 8تا 11عدد از این سنگرها را در آن منطقه ساخته بود. بچه‌های ما خاکریزهای جلوی مثلث را شکافتند و رفتند اما در 5یا 6تا از این مثلث‌ها گرفتار شدند. به این صورت بود که بچه‌ها یک ضلع را می‌شکافتند و داخل می‌شدند و بعد در آن گیر می‌افتادند زیرا دشمن، محل شکافتگی را هم ترمیم می‌کرد. بچه‌ها تلفات سنگینی دادند تا بعدها کم‌کم شیوه مبارزه با مثلثی‌ها را ما در عملیات‌های بعدی و عملیات خیبر و بدر یاد گرفتیم. ما همان شب در منطقه هورالعظیم رفتیم و طرح‌هایی برای شناسایی و راهیابی جهت اتصال رمضان به منطقه هورالعظیم داشتیم. آنجا مشغول شدیم. فردایش فهمیدیم بچه‌ها گیر افتاده‌اند و خیلی‌ها شهید و اسیر شده بودند. متأسفانه بخش زیادی از عملیات توسط عراق لو رفته بود و عراقی‌ها در منطقه منتظر بچه‌ها بودند و بسیاری از آنها را با زبان روزه شهید کردند.»

گاهی حتی افطاری هم نداشتیم...
روایت عبدالکریم نیسنی، رزمنده و جانباز
تمام رمضان‌های جبهه‌های جنگ در ایام گرما به‌خصوص در تیر و مرداد ماه، تحمل تشنگی برای رزمنده روزه‌دار سخت بود. هوای گرم، کم‌آبی، باد گرم، سنگرهای نمور، پشه‌ها، آتش خمپاره و گلوله‌های توپ بارش داشت. عراقی‌ها هم در ماه مبارک رمضان پاتک‌های سنگین به گردان می‌زدند. آنها می‌دانستند که ما در این ماه روزه می‌گیریم، بیشتر آتش می‌ریختند و پاتک می‌زدند و با خود فکر می‌کردند حالا که ما در آن گرمای طاقت‌فرسا روزه هستیم، از نظر جسمی و روحی دچار مشکل شده‌ایم و مثل قبل نمی‌توانیم دفاع کنیم، غافل از اینکه خداوند با صابرین است و چند برابر نیرو به ما می‌داد و ما بدون اینکه کمبودی را احساس کنیم با تمام وجود می‌جنگیدیم. ما مثل عراقی‌ها نبودیم که تمام امکانات را داشته باشیم، ما با سختی می‌جنگیدیم، رزمندگان ما شرایط سختی را تحمل می‌کردند، گاهی می‌شد که در زمان افطار هم چیزی برای خوردن نبود. بیشتر بارِ جنگ هم به دوش بسیجی‌ها بود که آنها هم با دل‌شان می‌آمدند، آنها فقط به‌خاطر عشق معنوی حاکم در جبهه‌ها بود که مشکلات را تحمل می‌کردند.

در گرمای داغ تابستان با زبان روزه جنگیدند
روایت حسین رضوان از رزمندگان دفاع‌مقدس
همیشه که روزه گرفتن‌ها با سفره سحر پر از میوه و سبزی و چای کم‌رنگ نیست، همیشه که برای افطارش، حلیم داغ و زولبیا و بامیه جور نیست. سال‌ها پیش کنسرو سرد و نان خشک و لوازم جنگی می‌شد؛ مثلا افطاری و سحری و لوازم آن. روزه‌هایی که صاحبانش گاهی به افطار نرسیده به آسمان می‌رفتند. روزه‌هایی با صدای خمپاره، موشک، تانک، بوی آتش، گرمای مرز و تشنگی و گرسنگی کشیدن به سبک مردان خدا، البته خیلی‌ها مسافر بودند و جای مشخصی مستقر نبودند. یک روز در مرز بودند و یک روز در بخش تدارکات و پشتیبانی. بعضی‌ها هم که بومی منطقه بودند یا قصد بیش از ۱۰ روز ماندن داشتند، روزه می‌گرفتند و در گرمای داغ تابستان با زبان روزه می‌جنگیدند و چه رزمنده‌هایی که با زبان روزه شهید شدند.

نسل دفاع‌مقدس، منحصربه‌فرد بود
روایت عباس هزارخانی از رزمندگان دفاع‌مقدس
رزمندگانی که احتمال داشت به دیگر مناطق عملیاتی جابه‌جا شوند، اجازه روزه گرفتن نداشتند چون اگر ۹ روز، روزه می‌گرفتند، ممکن بود روز دهم به آنها بگویند به عملیات بروند و تمام اعمال آنها باطل می‌شد و باید قضای کامل روزه‌ها و نماز شکسته به‌جا آورده می‌شد، اما برخی از رزمندگان در مناطق مختلف جنوب و غرب که مطمئن بودند حداقل ۱۰ روز در آن مکان می‌مانند، حتما روزه می‌گرفتند. نسل دفاع‌مقدس یک نسل منحصربه‌فرد از لحاظ رزم و معنویت بود که انجام اعمال واجب و مستحب را وظیفه شرعی خود می‌دانستند و کاستی‌های نظامی را از این طریق پوشش می‌دادند. در خط مقدم موقع عملیات‌ها شرایط خاص بود. در مناطقی که عملیات نبود و مشکل تردد وجود نداشت، غذاهای خوب و گرم بین رزمندگان توزیع می‌شد، اما موقع شکستن خط، حصر شدن، زمانی که آتش دشمن سنگین بود یا پل می‌شکست، یا یک منطقه زودتر از موعد مقرر تصرف می‌شد، امکان آوردن غذا برای رزمندگان وجود نداشت یا غذا را با تأخیر می‌آوردند. بسیاری از رزمندگان در هشت سال دفاع‌مقدس با زبان روزه به درجه رفیع شهادت نایل شدند یا جانباز شده یا به اسارت نیروی بعثی درآمدند و شکنجه‌های فراوانی را متحمل شدند.

پیامی برای نسل جوان امروز
روایت سردار رضا نامی از همرزمان حاج احمد متوسلیان
سردار رضا نامی از همرزمان حاج احمد متوسلیان و فرمانده تیپ ذوالفقار لشکر27محمد رسول‌الله(ص) گفته است: «غالبا در دوران جنگ تحمیلی، رزمندگان امکان روزه‌داری نداشتند و تنها عده‌ای محدود از آنها می‌توانستند در ایام ماه مبارک رمضان روزه بگیرند. از طرف دیگر امام خمینی (ره) نیز در حکمی شرعی، رزمندگان مجاهد را مسافر خوانده بودند و بر همین اساس از نظر شرعی نیز مشکلی برای روزه‌ نگرفتن رزمندگان وجود نداشت. با این تفاسیر باید بگویم در ماه مبارک رمضان اگرچه ممکن بود همه رزمندگان به‌دلیل موقعیت جبهه‌ها نمی‌توانستند روزه بگیرند اما حال و هوای بندگی، تقوا و نیایش نسبت به دیگر ماه‌ها تغییر می‌کرد چون هر یگان با توجه به موقعیت خود آداب، رسوم، دعاها و نیایش‌های ماه مبارک رمضان را به جا می‌آوردند. شاید نسل امروز با خود فکر کند که جبهه و میدان نبرد تنها جنگ و خونریزی یا کشتار بود، اما باید بگویم هشت سال دفاع‌مقدس ما با توجه به ماهیت اصلی جنگ‌ها یک تفاوت ویژه نیز داشت و آن، وجود روحیه عبودیت، بندگی، ایثار و شهادت‌طلبی رزمندگان بود. این عوامل باعث می‌شد که آنها دفاع از حق را یک تکلیف شرعی بدانند.»

سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب: خداوند شیرینی فتح را به جمهوری اسلامی بچشاند آغاز رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ایران، چین و روسیه محکومیت ۲.۴میلیارد دلاری «گروهک تندر و دولت آمریکا» در پرونده بمب‌گذاری شیراز فرهنگ ایرانی در آتش و دود دشمن وقت سحر و افطار حمله می‌کرد! فرشته‌ها در مسیر بهشت! به شایعه‌ها توجه نکنید تخصیص ارز مسافری ادامه دارد امدادرسانی به 63هزار سیل‌زده در 2 هفته گذشته نوسان نرخ ارز در پایان سال موقت است تصویب ۴۵۰میلیون دلار طرح سرمایه‌گذاری خارجی آیا درباره توان نظامی چین اغراق شده است؟ روزه حقیقی چیست؟ اخلال در اسکار برای اعتراض به کشتار مردم غزه از گرانی بلیت‌فروشی تا واگذاری سهام باشگاه پرسپولیس فراجا: بازداشت شدگان چهارشنبه‌‌سوری تا آخر تعطیلات آزاد نمی‌شوند حزب‌الله: اسرائیل حتی نمی‌تواند فکر حمله به لبنان را در سر بپروراند رئیسی: به برکت ماه رمضان در جهت مبارزه با سلطه‌گران گام‌های مؤثری برداریم ذخایر غلات ایران بیشتر از همه دنیا به‌جز ۶ کشور شد