روایت وقیحانه یک جنایت بزدلانه
[شهروند] «ابتدا با آمریکا مبارزه کرد، اکنون در حال له کردن داعش است» این تیتر مجله نیوزویک درباره سردار سلیمانی در سال 2014 و اوج ایران و محور مقاومت علیه داعش بود. در همان زمان که ائتلاف آمریکا، مبارزه با داعش را بهانه‌ای برای دخالت در سوریه و عراق و گسترش تروریسم قرار داده و در پشت صحنه، در حال تقویت داعش بود، سردار سلیمانی و گروه‌های مقاومت منطقه در حال نبرد جانانه با داعش برای نجات منطقه و حتی جهان از شر داعش بودند. دو سال بعد از نابودی سازمان داعش در سوریه و عراق، آمریکا با ترور سردار سلیمانی نشان داد بزرگ‌ترین عامل تروریسم دولتی در جهان است و هدفی جز تضعیف ایران و به هم ریختن خاورمیانه و گسترش هرچه بیشتر تروریسم ندارد. اکنون ژنرال مکنزی فرمانده وقت سازمان تروریستی سنتکام(ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا) در گزارشی که نشریه آتلانتیک آن را منتشر کرده است، جزئیات جدیدی از ترور سردار سلیمانی بیان کرده که سندی از خوی تروریستی سران آمریکا و ترس آنان برای ترور یک فرمانده ایرانی ضد‌تروریسم در شرایطی خارج از میدان جنگ و بدون حفاظت است. بخش‌هایی از این گزارش در ادامه خواهد آمد:
کابوسی به نام سردار سلیمانی و قدرت منطقه‌ای ایران برای آمریکا
مکنزی در ابتدای نوشته خود اشاره می‌کند قدرت منطقه‌ای و ترس از افزایش نفوذ ایران در منطقه از علل ترور سردار سلیمانی بوده است. وی در این‌باره چنین می‌نویسد: «من به‌عنوان رهبر فرماندهی مرکزی آمریکا، مسئولیت عملیاتی مستقیم حمله‌ای را به‌عهده داشتم که ژنرال قاسم سلیمانی، -مسبب کشته‌شدن صدها تن از نیروهای آمریکایی- را به قتل رساند. سلیمانی بیش از 30سال به چهره ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبدیل شد... در جنگ عراق، سلیمانی به‌عنوان فردی شجاع و مدیری مقتدر شهرت پیدا کرد و درحالی‌که هنوز 20سال داشت به درجه فرماندهی لشکر رسید. او با تحقیر شدید آمریکا که کمک‌هایش به عراق را عامل تضعیف کشورش می‌دانست، دوره جنگ را به پایان رساند. در سال 1997 یا 1998، سلیمانی فرمانده نیروی قدس شد، یک گروه نخبه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بر عملیات غیرمتعارف خارج از مرزهای ایران تمرکز دارد. سلیمانی با تکیه بر کاریزمای خود و تسلط به زبان عربی برای گسترش نفوذ ایران در منطقه و توسعه این نفوذ، مؤثر بود. سلیمانی به‌عنوان فرمانده، هماهنگی مستقیمی با رهبر ایران داشت. او در سال 2011 به درجه سرلشکری ارتقا یافت و تا سال 2014 در ایران تبدیل به یک قهرمان شد. او ما را از عراق بیرون کرد و نیروهای آمریکایی و نیروهای ائتلاف...را با کارایی خیره‌کننده‌ای از میان برداشت.»
از بوش تا اوباما به‌دنبال شکست دادن سردار سلیمانی
مکنزی در بخش دیگری از این مطلب با اشاره به ناتوانی دولت‌های مختلف آمریکا در مهار سپاه قدس و سردار سلیمانی و پیگیری این مسئله برای سال‌های طولانی آورده است: «سازمان‌های مختلفی به [ترور]سلیمانی علاقه داشتند -ازجمله سیا و شرکای منطقه‌ای- و ما شواهدی دیدیم که نشان می‌داد برخی از آنها در کاخ‌سفید برای اقدام علیه او لابی کرده بودند. چندین طرح مورد بحث قرار گرفت و کنار گذاشته شد، که از نظر عملیاتی امکان پذیر نبودند یا هزینه سیاسی آن بسیار زیاد به‌نظر می‌رسید و در نهایت با دستور کاخ سفید به گزینه‌های مناسبی تبدیل شدند.»
سردرگمی آمریکا برای ترور سردار سلیمانی و ترس از تلافی ایران
فرمانده سابق سنتکام همچنین مدعی شده است سردار سلیمانی مستقیما در پشت حملات کتائب حزب‌الله به آمریکا بوده و با این بهانه، به‌دنبال پیگیری جدی طرح ترور وی رفته است. او در ادامه گفته است غیر از ترور سردار سلیمانی، ترور فرمانده سپاه قدس در یمن، حمله به شناور ساویز متعلق به نیروی دریایی ارتش و حمله به تاسیسات نفتی و پدافند ایران در جنوب نیز جزو گزینه‌ها بوده است. مکنزی درباره بررسی احتمال واکنش ایران به ترور سردار سلیمانی نیز می‌گوید: «من به‌شدت نگران این بودم که ایران چگونه ممکن است پاسخ دهد. این حمله می‌تواند اثر بازدارنده‌ای داشته باشد، یا می‌تواند باعث انتقام‌گیری گسترده شود. معتقد بودم که آنها پاسخ خواهند داد، -اما احتمالاً نه با یک اقدام جنگی- احتمالی که سال‌ها مرا نگران کرده بود. اما آنها هنوز راه‌های جایگزین زیادی برای ایجاد درد در ما داشتند.» وی در ادامه با اشاره به حمله علیه مواضع کتائب عراق پیش از ترور سردار سلیمانی و تأکید ترامپ بر ناکافی بودن آن و اصرار بر ترور شخص سردار سلیمانی، مدعی حیرت خود از این اصرار ترامپ در آن مقطع شده است. مکنزی همچنین گفته است که ترامپ منتظر بود با حمله به مواضع مقاومت، ایران ترسیده و وادار به مذاکره شود.
رصد عبور و مرور سردار سلیمانی در عراق و انجام ترور
فرمانده سابق سنتکام در ادامه با اشاره به سفرهای پیشین سردار سلیمانی به عراق گفته است که وی با ورود به فرودگاه بغداد ظرف چند دقیقه وارد مسیرهای شلوغ در بغداد و سپس راهی جلسات خود با نیروهای مقاومت می‌شد و دسترسی به او سخت می‌شد. وی همچنین افزوده است که باید زمان دقیق ورود سردار سلیمانی به فرودگاه بغداد را از قبل می‌دانستند چرا که امکان پرواز طولانی مدت پهپادهای آمریکایی بر فراز فرودگاه ممکن نبود. وی با اشاره به فرود هواپیمای سردار سلیمانی در شب ترور و آماده شدن وی و همراهانش برای ترک فرودگاه با سوار شدن در اتومبیل‌ها، لحظه ترور را اینگونه توصیف می‌کند: «دو خودرو سرعت گرفتند. چشمان همه به مانیتورهای بزرگ چسبیده بود. هیچ‌کس حرفی نزد. سپس، ناگهان، یک نور سفید بزرگ در سراسر صفحه پیدا شد. تکه‌هایی از ماشین سلیمانی در هوا پرواز کرد. بعد از یکی دو ثانیه ماشین امنیتی مورد اصابت قرار گرفت. درحالی‌که ماشین‌ها را تماشا می‌کردیم که شعله‌ور می‌شدند، هیچ تشویق و دست دادنی در ستاد وجود نداشت. یک دقیقه بعد دوباره حمله کردیم و هشت موشک دیگر انداختیم. به‌نظر می‌رسید این عملیات موفقیت‌آمیز بود، اما هنوز نتوانستیم آن را تأیید کنیم. خیلی زود معلوم شد که سلیمانی را زده‌ایم...تصمیم برای حمله به سلیمانی توسط ترامپ گرفته شد، او از مشاورانش نظر می‌گرفت که ایران تلافی نمی‌کند، دیدگاهی که هیچ‌کس در سنتکام یا جامعه اطلاعاتی با آن موافق نبود.» وی در پایان از درستی تصمیم ترامپ برای ترور سردار سلیمانی می‌گوید و مدعی تقویت موقعیت آمریکا در منطقه با قدرت نمایی در برابر ایران در این ترور شده و عنوان می‌کند: «اگر قصد داریم در خاورمیانه باقی بمانیم، باید آمادگی نشان دادن همان حرکات را داشته باشیم.»
پی‌نوشت:
انتشار چنین روایتی از سوی مکنزی در مقطع کنونی، نمی‌تواند صرفا به‌علت انتشار کتاب خاطرات وی باشد. مکنزی به‌عنوان یک فرمانده ارشد بازنشسته آمریکا با انتشار این روایت احتمالا به‌دنبال آن است که پالسی هشداری برای ایران ارسال کند که آمریکا برای اقدام مشابه علیه فرماندهان ایرانی آمادگی دارد، تا بر محاسبات ایران در منطقه تأثیر بگذارد. خصوصا که صدای پای ترامپ نیز مجددا به گوش می‌رسد. اینکه وی در پایان تأکید می‌کند باید آمادگی انجام دوباره چنین حرکاتی در آمریکا برای ماندن در خاورمیانه وجود داشته باشد، هدفمند است. احساس ترس از به خطر افتادن موجودیت اسرائیل یا احساس اینکه ایران دچار آشفتگی و ضعف داخلی است، خاصه با روی کار آمدن ترامپ تروریست، می‌تواند آمریکا را به انجام دوباره چنین حرکاتی علیه ایران یا سران محور مقاومت ترغیب کند و ضروری است در سطوح کلان امنیتی کشور توجه جدی به انتشار این خاطرات از سوی مکنزی صورت گیرد.
