تریدینگ فایندر

دست دولت چهاردهم باز است یا بسته؟

 [ شهروند] همدلی و همراهی قوا برای برون‌رفت از مشکلات کشور، رفع تحریم‌ها و رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم خواسته‌ای است که به‌عنوان راهبرد اصلی رئیس‌جمهوری مطرح می‌شود و دولت چهاردهم همواره سعی دارد با ایجاد تحول و وفاق، گام‌های جدی و جدیدی در این عرصه بردارد. طبیعی است که مذاکرات و حضورهای بین‌المللی و انعقاد توافقات و معاهده‌ها می‌توانند در این میان به‌عنوان ابزار دست دولت، کارگشا باشند. رعایت اعتدال و انصاف در نقد دولت و فشردن دست یاری او از سوی اندیشمندان و نخبگان و گروه‌های سیاسی، مناسب‌ترین کاری است که این روزها می‌تواند به انجام رسد. در همین راستا، رسانه‌ها به‌عنوان بستر بروز آرا و عقاید گوناگون می‌توانند نقش ایفا کنند. 

پیشنهاد به پزشکیان برای مذاکره مستقیم با دولت ترامپ
 علی مطهری نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، گفت‌وگویی با روزنامه شرق درباره از سرگیری مذاکرات با آمریکا انجام داده است. اهم سخنان وی را در ادامه می‌خوانید؛
بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، هم می‌تواند به نفع ما در ایران تمام شود و هم می‌تواند به ضرر ما تمام شود.
ما باید متناسب با اقدام و رفتار دولت جدید در آمریکا عمل کنیم و در نشان‌دادن واکنش، عجله و شتابی به خرج ندهیم.

تریدینگ فایندر


دولت جدید در آمریکا تمایل خود را برای مذاکره و توافق با ایران نشان داده و جایگاه ایران هم جایگاه خوبی است. یعنی هم از نظر منطقه‌ای و هم از نظر جهانی شرایطی به‌وجود آمده که اکنون ایران می‌تواند با برخورداری از یک جایگاه مناسب و از موضع برابر، مذاکرات با آمریکا را انجام دهد.
آمریکایی‌ها کماکان به ایران نیاز دارند و با توجه به همین نیاز است که دولت ترامپ هم تمایل خود را به مذاکره و توافق با ایران نشان داده است.
اگر دولت ترامپ برای مذاکرات یک گام به جلو بگذارد، ما هم باید از آن استقبال کنیم و این مذاکرات را انجام بدهیم.
 معتقدم ‌باید مذاکرات مستقیمی با دولت ترامپ انجام شود. اینکه بخواهیم برای مذاکرات با دولت ترامپ واسطه قرار بدهیم و با میانجیگری‌ کار را پیش ببریم، به نتیجه نخواهد رسید؛ کمااینکه در گذشته هم تجربه این‌دست مذاکرات غیرمستقیم نشان داد ‌چندان به نفع ما نیست که مذاکرات را با واسطه پیش ببریم.
ما باید مذاکرات را مستقیم با خود دولت آمریکا و بدون حضور میانجی یا واسطه انجام دهیم.
از هم‌اکنون به‌دنبال تبیین درستی از مذاکرات مستقیم با دولت جدید در آمریکا برای داخل کشور باشیم. به هر حال عده‌ای در داخل ایران هستند که هرگونه مذاکره و رابطه با آمریکایی‌ها را مساوی با تسلیم در برابر ایالات متحده و نابودی آرمان‌های انقلاب اسلامی می‌دانند. به‌هیچ‌وجه مذاکره مستقیم با آمریکا و حتی رابطه با آمریکایی‌ها، نه به‌معنای تسلیم‌شدن در برابر خواسته‌های آمریکاست و نه فراموش‌شدن آرمان‌های انقلاب اسلامی.
من دونالد ترامپ را یک فرصت می‌دانم؛ چون ترامپ یک آدم معامله‌گر و تاجرمسلک است و اتفاقا به همین دلیل، ایران به شکل راحت‌تر و بهتری می‌تواند با دولت جدید آمریکا وارد مذاکره مستقیم و توافق شود تا به اهداف و منافع خودمان برسیم. اتفاقا اگر دولت‌های دمکرات مانند جو بایدن روی کار می‌بودند، شرایط برای ما سخت‌تر می‌شد؛ چون آنها موذی‌تر هستند. ترامپ ثابت کرده که آدمی عجیب‌وغریب و غیرقابل پیش‌بینی است، اما با روحیه تاجرمسلکی که دارد به‌صورت شفاف، صریح و اصطلاحا خیلی رو بازی می‌کند و اینجاست که تکلیف ما هم با او روشن است. پس دولت جدید آمریکا احتمالا می‌تواند به‌نفع ما تمام شود.
 عده‌ای از جامعه از سر دلسوزی و شاید عدم‌آگاهی کارشناسی و با یک ارزیابی نه‌چندان درست، معتقدند نباید مذاکراتی با آمریکا انجام بشود و توافق با ایالات متحده را به‌معنای تسلیم، سازش و خیانت به انقلاب و فراموشی آرمان‌های انقلاب تعبیر می‌کنند و من گفتم که باید برای این طیف، موضوع مذاکرات و حصول توافق را تبیین کرد تا متوجه وضعیت شوند.
باز تکرار می‌کنم که این طیف با صداقت و شاید از روی علاقه‌مندی به آرمان‌های انقلاب، مخالف مذاکره با آمریکا باشد؛ پس باید با این طیف صحبت کرد، موضوع را تشریح و تبیین کرد تا این فکری که در این سال‌ها به آنها تزریق شده است، اصلاح شود و آنها را به این نکته رساند که اکنون مصلحت کشور و جمهوری اسلامی ایران در این است که در مسیر مذاکره و توافق گام برداریم.
به‌نظر من اراده برای مذاکرات در سطوح عالی وجود دارد و اتفاقا مصاحبه دکتر پزشکیان با شبکه آمریکایی را دیدم و مواضع هوشمندانه و مثبتی را مطرح کردند که به‌نفع ایران است. اما اینجا جا دارد دوباره تأکید کنم ما باید ایران را به حالت طبیعی خود بازگردانیم و امیدوارم هرچه زودتر مسیر برای مذاکره و حصول توافق با آمریکا باز شود.

دست دولت پزشکیان در تعیین استراتژی‌ها برای مذاکره با آمریکا باز نیست
در مقابل حسین کنعانی‌مقدم در گفت‌وگو با اعتماد گفت: سیاست‌های کلان کشور را هم مقام رهبری تعیین می‌کند و دولت تنها مجری این سیاست‌هاست. بنابراین دست دولت آقای پزشکیان در تعیین استراتژی‌های راهبردی چندان باز نیست.
به گزارش اعتماد بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
 ترامپ، ترامپ 4سال قبل نیست، آمریکا هم آمریکای 4سال قبل نیست و اساسا جهان، جهان 4سال قبل نیست. سرعت تحولات جهانی بالاست و تغییرات به کرات رخ می‌دهند.
 دمکرات‌ها، قدرت را به سادگی در اختیار ترامپ قرار نمی‌دهند تا او هر کاری دوست داشت، انجام دهد.
ترامپ تأکید دارد که با فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران از بیرون و شورش از درون به‌دنبال آن است که ایران را تسلیم خواسته‌ها و نقشه‌های آمریکا کند. این مطالبات به‌خصوص در حوزه مسائل هسته‌ای جدی‌تر است. اما ایران هم ایران 4سال و 8سال قبل نیست. ایران قدرتمند‌تر شده، توانمندی و اثرگذاری‌‌اش بیشتر شده و قطعا آمریکا باید در محاسبات خود در مواجهه با ایران بازنگری جدی کند.
سیاست‌های کلان کشور را هم مقام رهبری تعیین می‌کند و دولت تنها مجری این سیاست‌هاست. بنابراین دست دولت آقای پزشکیان در تعیین استراتژی‌های راهبردی چندان باز نیست.
ترامپ زمینه‌سازی می‌کند تا در مواجهه با قدرت‌های جهانی مانند چین و روسیه و...همچنین قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران که در معادلات منطقه‌ای و سیاسی اثرگذار‌ند از آنها بهره‌برداری کند.

اگر ترامپ به ایران بیاید؛ قصاصش می‌کنیم
اما رویداد۲۴ در گزارشی به تجمیع نظرات در مورد ترامپ و مذاکرات پرداخته است. این سایت نوشت: در روزهای اخیر و در آستانه شروع شروع کار دولت ترامپ در آمریکا شاهد ارسال پالس‌هایی مبنی بر مذاکره از سوی دولت بوده‌ایم. ظریف تأکید کرد که ترامپ را غول تصور نکنیم و گفت که اگر لازم باشد مذاکره خواهیم کرد. عبدالعلی‌زاده نماینده پزشکیان در توسعه دریامحور که پیش‌تر گفته بود نظام به گزینه مذاکره رو در رو رسیده به‌رغم هجمه طیف تندرو بر این موضع تأکید کرد و گفت که حتی ممکن است در مذاکرات احتمالی ظرف ۲، ۳ ماه توافق شود.
مسعود پزشکیان در مصاحبه با NBC از عدم‌قصد ایران برای ترور ترامپ گفت و در مجموع دیدیم که حداقل در سطح دولت، ایده مذاکره جدی گرفته شده است. اگرچه که بعید است این مواضع پشت سر هم و ارسال سیگنال مذاکره، بدون هماهنگی و خارج از راهبرد کلی نظام جمهوری اسلامی باشد.
با وجود این، شاهدیم که برخی رسانه‌های اصولگرا همچنان‌ساز خود را زده و به دولت به‌خاطر این مواضع حمله می‌کنند!
روزنامه «جوان» دو روز پیش برخی اعضای دولت را نماینده ترامپ خوانده بوده و خواسته که بپذیرند درصورت عدم‌موفقیت در مذاکره، اعدام شوند!
«کیهان» دیروز مطلبی کاملا عکس اظهارات پزشکیان داشت و تأکید کرد که «ترامپ تنها در یک صورت می‌تواند به ایران بیاید-آورده شود- و آن هم برای تحمل مجازات صدور دستور ترور سپهبد قاسم سلیمانی است».
این روزنامه اصولگرا در مطلب دیگری هم تیم اطلاع‌رسانی دولت را متهم کرده که با سوءنیت بخشی از حرف‌های پزشکیان در مصاحبه با NBC را کم‌رنگ کرده است! مثلا آنجا که رئیس‌جمهور گفته: «نمی‌شود هر روز تحریم بکنند و بعد از طرف دیگر بیاییم با هم گفت‌وگو کنیم، چه چیزی را باور کنیم؟ شما اگر واقعاً دلتان می‌خواهد در منطقه صلح و آرامش باشد، چرا هر روز ما را تهدید و تحریم می‌کنید؟ چرا افرادی را می‌فرستید که یک عده بی‌گناه را ترور کنند؟»
روزنامه کیهان همچنین در سرمقاله دیروز «نفوذ» را لایه‌ای از جنگ دانسته و ضمن حمله به برخی رسانه‌ها و افراد نزدیک به دولت، نوشته: «عدم‌رعایت تناسب در مدیریت توانمندی‌ها و ابزارها، موجب برساختن تصویری کاریکاتوری و معیوب از مدیریت می‌شود. اصل در برابر دشمنی دشمنان، شناخت منابع قدرت و گسترش توانمندی‌هاست، و نه اصرار بر اظهار ضعف و ناتوانی و تکرار التماس‌گونه واژه مذاکره. دوستانی دلسوز برای رئیس‌جمهور محترم نیستند، آنها که اصرار دارند دولت را ناتوان از اجرای برنامه اقتصادی درونزا و گسترش دیپلماسی نشان دهند و بنابراین در تله مذاکره دوباره با طرف عهدشکن برجام بیندازند.»

سناریوهای ترور؛ ارزیابی فعالان سیاسی از ترور قاضی مقیسه و قاضی رازینی
محمد مقیسه و علی رازینی، دو قاضی عالی‌رتبه دیوان عالی کشور شنبه صبح توسط آبدارچی محل کار خود ترور شدند. حادثه‌ای که با بهت بسیار رسانه‌ای شد و البته واکنش‎های بسیاری را هم به همراه داشت.
به گزارش هم‌میهن، از یک سو برخی سناریو‌هایی را در این بین مطرح کردند و برخی نیز با مقایسه این واقعه با وقایع مشابه و خودکشی ضارب به یافتن شباهت‎ها میان این حوادث و برداشت از آن پرداختند.
در این بین درصورت نبودن خصومت شخصی و تأیید فعالیت تروریستی با اهداف مشخص، نسبت دادن آن به سازمان مجاهدین خلق، سلطنت‌طلب‎ها، اسرائیل و گروه‌های تکفیری مثل داعش نیز به میان آمده است. حتی این موضوع از سوی برخی چهره‎‌های سیاسی شاخص نیز مطرح شده است و عملاً بازار گمانه‌زنی‌ها داغِ داغ است.
مثلاً طی همین دو روز اخیر، محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در حساب کاربری خود چنین نوشت: «ترور دو تن از سربازان ملت ایران توسط منافقین، آن هم همزمان با نهایی شدن آتش‌بس غزه و شکست سخت رژیم صهیونیستی پس از مقاومت کم‌نظیر مردم بی‌دفاع غزه، مدیریت مثال‌زدنی حماس و وحدت عمل جبهه مقاومت، نمی‌تواند عظمت این پیروزی‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد. این نخستین همراهی ذلیلانه منافقین با دشمنان ملت ایران نیست؛ همراهی آنان با صدام در جنگ با ایران، چهره کثیف و مزدورشان را برای ملت ایران ثابت کرده است.»
و با این اوصاف او چنین حادثه‌ای را به سازمان مجاهدین خلق نسبت داده است و همچنین مصطفی پورمحمدی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، در بخشی از گفت‌وگوی ویژه تلویزیونی درباره جزئیات ترور قضات دیوان عالی کشور گفت: «دو قاضی، هدف‌دار ترور شدند. فرد مستخدمی که ترور را انجام داده است، از مدتی پیش از برخی شعب سؤال می‌کرده که شما به پرونده منافقین رسیدگی می‌کردید؟ او به سوابق دادگاه انقلابی رسیده و آنها را شناسایی کرده بود. او دو قاضی را شهید می‌کند و می‌رود طبقه دیگر که قاضی دادگاه انقلاب را ترور کند، اما او نیامده بود. او همچنین موفق نمی‌شود قاضی سوم را ترور کند ولی در هنگام ترور از منافقین صحبت کرده و شعار می‌دهد که نشان می‌دهد هدفدار آمده است.»
البته او درباره نوع رابطه ضارب با سازمان، اما و اگر‌هایی مطرح کرده است. چنانچه در ادامه تصریح کرد: «باید بررسی شود که آیا از بیرون به او خط مشخصی برای افراد مشخص داده شده یا به او گفتند قضات دادگاه انقلاب را ترور کند. حتماً منافقین در این حادثه دست دارند. برخی مواقع آنها طراحی کرده و تیم می‌فرستند و بعضی وقت‌ها آدرس کلی می‌دهند که به هواداران خود می‌گویند در فلان منطقه افراد خطرناکی هستند و اگر می‌توانید کاری کنید. آنها یک هدف دارند و دنبال زدن ارکان نظام و چهره‌های اصلی ارکان نظام هستند تا سایرین و دیگران بترسند و جا بزنند ولی ما باید به مردم و نیرو‌های خود افتخار کنیم».
با توجه به این سخنان و سابقه این دو قاضی که هر دو در زمان زندانی بودن مجاهدین در سال ۶۷ و رسیدگی به پرونده‎های آنها ازجمله قضات فعال بودند، از محتمل‎ترین سناریو‌ها همین فعالیت سازمان مجاهدین خلق برای ترور این افراد و ادامه رویکردشان درباره ترور هر آن که در گذشته به این گروه آسیبی رسانده، است. نمونه‎های مشهور ترور توسط این سازمان انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست‌وزیری، ترور اسدالله لاجوردی، علی صیادشیرازی و... است که اغلب در پی خصومت‎ها و کینه این تشکل در برخورد‌ها تبدیل به ترور شد.
بر همین اساس خاطره منفی از این سازمان در حافظه تاریخی مردم کم نیست؛ و در این بین بسیاری هم در واکنش‎هایشان ازجمله احمد زیدآبادی به تقبیح ترور پرداختند و برخی به‌ویژه مسئولان هم نسبت به آن ابراز تأسف و تاثر کردند و پیام تسلیت دادند. فارغ از اینکه عملکرد این افراد در دوره قضاوت چگونه بوده است و در اذهان مردم، فعالان سیاسی و مطبوعاتی چه تصویری از این افراد وجود دارد، اما مسئله این است که در کشور ما طی همه این سال‎ها در پی فاصله ایجادشده میان مردم و حاکمیت، اول شاهد بی‌تفاوتی نسبت به حوادث از سوی بخش قابل توجهی از مردم جامعه بوده‌ایم و دوم درباره خبررسانی و اطلاع‌رسانی با خلأ مقبولیت روبه‌رو هستیم.

حکم اعدام امیر تتلو؛ از اعلام تا تکذیب
اما خارج از دنیای سیاست موضوع دیگری مورد توجه رسانه ها و فضای مجازی قرار گرفت. فرارو نوشت: انتشار خبر حکم اعدام امیرحسین مقصودلو معروف به تتلو همچو بمبی در خبرگزاری‌ها منفجر شد. با وجود این مدتی نگذشت که خبرگزاری فارس آن را به نقل از منبع آگاه تکذیب کرد و مرکز رسانه‌ای قوه قضاییه نیز اعلام کرد که این موضوع صحت ندارد و حکم نهایی هنوز صادر نشده است.
به گزارش فرارو، فارس به نقل از یک منبع آگاه آورده است: «حکم نهایی تتلو هنوز صادر نشده است. او به‌تازگی مشمول ارفاق قانونی شده است.»
ارفاق‌های قانونی، امکانی است که در قوانین کیفری برای کمک به محکومان در راستای رویکرد عدالت ترمیمی، پیش‌بینی شده است.
امیرحسین مقصودلو‌زاده ۳۰ شهریور ۱۳۶۶ با نام حرفه‌ای امیر تتلو، خوانند و ترانه‌نویس سبک رپ و آراندبی (R& B) است که تا زمان حضور در ایران به‌صورت غیرقانونی و در اصطلاح زیرزمینی فعالیت می‌کرد. او در سال ۱۳۹۰ نخستین آلبوم موسیقی خود را بدون مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد منتشر کرد. تتلو در سال ۱۳۹۷ به ترکیه مهاجرت و نخستین کنسرت موسیقی خود را نیز در تفلیس گرجستان برگزار کرد.
تتلو را تقریبا همه می‌شناسند. چهره‌ای متفاوت با تتو‌هایی که از فرق سر شروع می‌شوند و کل بدنش را شبیه دفتر نقاشی کرده‌اند. کسی که برای ایران روی عرشه ناو شعر خواند و بعدها با سایت‌های شرط بندی کلاه همان ایرانی‌ها را برداشت. ایرانی‌هایی که برای حضور در کنسرتش حدود ۴۰ میلیارد تومان ارز به کشور ترکیه بردند و بعدها با حاشیه‌های جنجالی ارتباط او با سحر قریشی شگفت‌زده شدند. تتلو تا جایی پیش رفت که به‌دلیل درخواست رابطه جنسی از افرادی زیر سن قانونی، از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی مِتا منع شده بود و صفحه اینستاگرام تتلو به‌دلیل توهین به زنان و ضرب و شتم آنان مسدود شد.

بازداشت‌های تتلو
امیر مقصودلو یک‌بار در سال ۱۳۹۲ در ایران بازداشت و چند روز بعد آزاد شد، او در سال ۱۳۹۵ به جرم تشویش اذهان عمومی دوباره دستگیر شد و دو ماه را نیز در زندان گذراند. بعد از مهاجرتش زندگی او به‌طور کامل تغییر کرد و حواشی بسیاری در زندگی او به‌وجود آمد. در ۱۲ آذر ۱۴۰۲ نیز خبری مبنی بر دستگیری او توسط پلیس ترکیه و تحویل او به ایران منتشر و او به ایران منتقل شد.
بعد از آن بود که تتلو در ایران زندانی و دادگاه‌های محاکمه او آغاز شد. طی برگزاری دادگاه‌ها یک‌بار او به جرم سب‌النبی به اعدام محکوم شد، اما این حکم لغو و به پنج سال زندان تغییر پیدا کرد. با شکایت دادستانی این پرونده مجدد در دیوان عالی کشور بررسی شد.
حالا با توجه به تکذیب خبر حکم اعدام تتلو همچنان باید منتظر ماند و دید که تکلیف این پرونده به کجا می‌رسد؛ آیا ارفاق‌های قانونی می‌تواند تغییری در پرونده او ایجاد کند.

تریدینگ فایندر