پیامدهای بیاعتبار شدن نهاد پولی
فرشاد پرویزیان
اقتصاددان
دونالد ترامپ، روز 18 ژانویه 2025، از طریق اکانت رسمی خود در پلتفرمهای اجتماعی، یک میم کوین جدید به نام TRUMP$ را معرفی کرد. این کوین که به عنوان Official Trump شناخته میشود، تنها در طول چند ساعت، ارزش بازار خود را به بیش از 24 میلیارد دلار رساند.ترامپ، گفته است: آمریکا تبدیل به پایتخت بیتکوین و ارز دیجیتال خواهد شد. پس از صحبتهای ترامپ، قیمت بیتکوین از 103 هزار دلار عبور کرد. یادتان هست ایلان ماسک، وزیر کارآمدی دولت ترامپ نیز از حامیان جدی رمزارزها است؟ در شفافترین تحلیل، ترامپ و ماسک، دو تاجر حرفه ای، در حوزه رمزارزها منافع شخصی دارند و این استقبال با همه تعارض منافع علنی، در لابلای هیجان و ریسک پذیری جوانان علاقمند به این حوزه، گم میشود. اما در کشور ما، مدتی است بیمهابا سکوهای مجازی، شروع به ترویج خرید طلای آب شده حتی قسطی و با کمترین میزان دارایی کرده اند. البته در این زمینه مراجع قانونی و نظارتی با نگاهی هوشیارانه هشدار داده اند؛ از جمله سخنگوی فراجا که از اشراف پلیس بر فعالیت سکوهای مجازی خرید و فروش طلا در کشور گفته و تاکید کرده است: با هرگونه خالی فروشی و سوء استفاده از شهروندان برخورد میکنیم. معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس نیز با اشاره به روشهای بازی پانزی، گفته است: سالهای اخیر شاهد افزایش فعالیت شرکتهایی هستیم که با وعدههای فریبنده و پرداخت سودهای نجومی، اقدام به کلاهبرداری از مردم میکنند. اما ربط فروش طلای آب شده با حمایت ترامپ از رمزارزها چیست؟ در توضیحی بسیار ساده، مجموع پول در جریان یک کشور، عبارت است از ضرب مقدار فیزیکی یا دیجیتال آن در سرعت گردش پول که در اقتصاد با حرف «V» بیان میشود. همه داستان حوزه پولی بویژه در شرایط بی اعتمادی به پول رسمی یا همان پول اعتباری (Fiat Money) انحصارا در اختیار دولت و بانک مرکزی، شاید در همین سرعت گردش پول در اقتصاد باشد. با کمی ساده سازی تعاریف، افزایش سرعت به معنای افزایش نقدینگی و تاثیر کلی حجم پول در اقتصاد است. در شرایط داغ شدن انتظارات تورمی، بروز پدیده پول داغ یعنی کسی پول رایج کشور را در دستانش نگه نداشته و به سایر داراییها برای حفظ ارزش واقعی پول تبدیل میکند. حال هرچه بی اعتمادی به پول رسمی کشور بیشتر و انتظارات تورمی شعلهور تر باشد، سرعت رها شدن از دست پول اعتباری افزایش می یابد. داستان ساده است. کشور دارای یک پول اعتباری و رسمی با قابلیت شگرف سیاستگذاری پولی و اداره اقتصاد است و هر چه پول اعتباری در شرایط تورمی، بی اعتبارتر شود، مردم با تبدیل سبد دارایی خود، عملا سیاستگذار پولی را خلع سلاح بیشتر میکنند و تشدید این روند - بدون قصد ترساندن مردم - حرکت به سمت بروز شرایط ابرتورمی یا همان واژه آشنای ونزوئلایی شدن است. اما لازم نیست چرخهای اقتصاد را دوباره اختراع کنیم. در این شرایط معاملات سلف یا همان فردایی، به خرید و فروش عملی انتظارات از قیمتها در آینده و نه خود دارایی واقعی میپردازد و عملا به سیاست گذار پولی، سیگنال دقیق برای چگونگی مدیریت و کنترل بازار را میدهد. شوربختانه در کشور، چنین داد و ستدی را ممنوع و جنابان مسئول اقتصادی، به راحتی به نظاره خرید و فروش طلای واقعی، یعنی کنار گذاردن پول رسمی قابل کنترل دولت نشسته اند؟ چه هیجان خرید طلا چه هیجان خرید رمزارزها، یک معنا دارد: تضعیف هرچه بیشتر پول رسمی و بی اعتبار شدن بیشتر نهاد پولی در اداره اقتصاد؛ و این یعنی همان افزایش افسار گسیخته سرعت مبادله پولی و شعله ورتر شدن انتظارات تورمی است و این دقیقا همان ریشه یکسان با اقدامات ترامپ در تهییج بازار رمزارزها است.

