اجماع، کلید خنثی‌سازی  فشار حداکثری


وحید شقاقی شهری
اقتصاددان

 امروز و پیش از نگاه کلان به هر موصوع اقتصادی در کشور، باید بپذیریم که یک جنگ بزرگ علیه اقتصاد کشور شروع شده است. در دولت قبلی شرایط از منظر تحریم‌ها به دلیل تمرکز آمریکا بر جنگ اوکراین، مساعد بود و اروپا و آمریکا سرگرم موضوع جنگ اوکراین بودند که همین موضوع باعث شد تخفیف‌های تحریمی هم برای ایران و هم برای ونزوئلا اعمال شود و این مسئله فرصت مناسبی بود که از دست رفت. اما امروز با یک شرایط پیچیده و سخت روبرو هستیم و متاسفانه هنوز یک درک روشن از شرایط پیش رو وجود ندارد. در وهله نخست سیاست فشار حداکثری آغاز شده و آمریکا نسبت به فشار حداکثری در دولت قبلی ترامپ نیز تجربه‌هایی کسب کرده است و پازل‌های تحریمی در حال تکمیل شدن است و برای تحریم بخش صادرات غیر نفتی کشور نیز در یادداشت اجرایی جدید ترامپ برنامه ریزی شده است. بنابراین در این شرایط دولت و تمام نهادهای مختلف کشور برای خنثی سازی برنامه‌های فشار حداکثری باید یک اجماع سازی در سطح ملی و حاکمیتی شکل بگیرد و نباید در شرایط جنگ اقتصادی، مسائل را ساده انگارانه متصور شد. طی ۱۳ سال گذشته شرایط پیچیده تحریمی بر کشور و مردم اعمال شد، تحریم‌های متنوع در دوران اوباما علیه ایران شروع شد و در دوران اول ترامپ نیز تداوم یافت و امروز نیز با عدم سرمایه گذاری‌ها در بخش‌های مختلف اقتصادی روبرو هستیم. همه این عوامل موجب شده که ناترازی‌های اقتصاد کلان کشور نیز به آرامی در حال نشان دادن خود است و اگر در سال‌های آینده دیر اقدام شود و نتوانیم مسیر اقتصادی کشور را اصلاح کنیم، به مراتب شرایط تشدید خواهد شد. طی سال‌های اخیر ناترازی‌های برق، گاز و بنزین در کشور ایجاد شده که ریشه آن به عدم سرمایه گذاری‌های کشور در این بخش ها باز می‌گردد و نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های موجود در بخش‌های مورد اشاره، استفاده کنیم. در کنار این با تداوم ناترازی‌ها ممکن است در سال های آینده با ناترازی‌هایی در حوزه‌های آب و صندوق‌های بازنشستگی نیز روبرو شویم.  امروز اقتصادی پنهان در کشور وجود دارد که در برابر اصلاحات اقتصادی سنگ اندازی می‌کند، به عبارتی تا اصلاحات اقتصادی آغاز می‌شود به روش‌های مختلف، برای ایجاد مانع در برابر اصلاحات اقتصادی سنگ اندازی صورت می‌گیرد و تضاد منافع اجازه نمی‌دهد تا اصلاحات اقتصادی به سرمنزل برسد. گذشته از این موضوع نیز در کنار این اقتصاد پنهان، جنگ اقتصادی علیه کشور و تحریم‌های سنگین نیز وضع شده است که چالش‌ها را دو چندان می‌کند. اصلاحات اقتصادی حتی در شرایطی که مسیر مناسب و درست طی شود، نیز زمان بر است. گذشته از این، بخش عمده‌ای از نابسامانی‌ها در بازار آزاد ارز، ناشی از انتظارات تورمی و تحولات سیاسی و بین‌المللی است که از خارج از بخش اقتصادی به اقتصاد کشور وارد می‌شود همین موضوع باعث شده تا نا اطمینانی‌های اقتصادی افزایش یابد که بی شک یکی از طبعات جنگ اقتصادی علیه کشور است. با این حال می‌توان برخی اقدامات در درون کشور انجام داد تا طبعات این جنگ بزرگ اقتصادی کاهش یابد. برای مثال دولت باید بر اقتصاد احاطه داشته باشد. تا زمانی که دولت بر اقتصاد احاطه نداشته باشد، امکان مدیریت اقتصادی در شرایط تحریمی وجود نخواهد داشت. برای احاطه دولت بر اقتصاد در شرایط تحریمی، در قدم اول دولت و حاکمیت باید بر مدیریت ریال و پول ملی حاکمیت کامل داشته باشد. به عبارتی رصد ریال باید کاملا شفاف صورت بگیرد؛ هر جابجایی پول در اقتصاد کشور باید ریشه و منشا شفاف داشته باشد. در قدم بعدی دولت باید بر مصارف و منابع ارزی در کشور حاکمیت داشته باشد تا اتفاقاتی مانند چای دبش در کشور تکرار نشود. در قدم بعدی دولت باید بر مصرف تمام کالاهای استراتژیک در کشور احاطه داشته باشد. برای مثال در نیمه دهه ۸۰ برای مدیریت و نظارت بر مصرف بنزین در کشور، کارت سوخت فراهم شد که یک روش و سیاست مناسب برای احاطه دولت بر مصارف استراتژیک در کشور بود.