بازی ترامپ با پکن با ابزار تشدید فشار بر تهران


 واشنگتن با محدود کردن ایران، یکی از شرکای کلیدی چین در زمینه انرژی را تضعیف می کند و نفوذ پکن را در منطقه ای که برای برنامه های طرح کمربند و جاده اش حیاتی است، محدود می کند. مجله خبری آنلاین the cradle در تازه ترین نوشتار به بررسی اولویت های دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده در سیاست خارجی پرداخته و می نویسد: در طول دهه گذشته، چین حضور استراتژیک خود را در منطقه خلیج فارس عمیق تر کرده و به یک شریک تجاری برتر، واردکننده انرژی، سرمایه گذار و توسعه دهنده زیرساخت تبدیل شده است. غرب آسیا، به طور کلی، یک رابط زمینی و آبی حیاتی بین آسیا و اروپا است، مسیرهای ترانزیتی کلیدی برای موفقیت ابتکار کمربند و جاده (BRI) چین برای اتصال دو قاره در این منطقه قرار دارد. اما پروژه های بلندپروازانه غرب آسیا که توسط شی جین پینگ، رئیس جمهور چین راه اندازی شده می تواند در دولت دوم ترامپ با موانعی مواجه شود.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، تنها در دو ماه اول ریاست جمهوری خود، دستورات اجرایی را برای اولویت دادن به صنعت داخلی امضا کرد، تعرفه هایی را بر طیف گسترده ای از واردات خارجی وضع و دکترین «اول آمریکا» را احیا کرد. در حالی که چین قصد دارد روابط متنوع خود را با منطقه حفظ و گسترش دهد، به نظر می رسد واشنگتن و پکن در مسیر تشدید رقابت در یکی از حساس ترین عرصه های ژئوپلیتیکی جهان هستند. یک سند طبقه بندی شده فاش شده، «راهنمای موقت دفاع استراتژیک ملی» که اخیرا در میان مقامات پنتاگون منتشر شده است، موضع تهاجمی فزاینده ایالات متحده را تأیید می کند. وزیر دفاع کابینه ترامپ درگیری احتمالی با چین بر سر تایوان را به عنوان اولویت اصلی معرفی کرد در حالی که مهار روسیه را به متحدان اروپایی برون سپاری کرده است. خطرات دیگری نیز به ویژه از سوی کره شمالی، ایران و روسیه در این سند مورد اشاره قرار گرفته اما نگاه استراتژیک به وضوح به چین دوخته شده است.

هدف قرار دادن تهران برای تضعیف پکن
در این زمینه، ایالات متحده فشار بر متحدان خود را برای افزایش هزینه های دفاعی، به ویژه در اروپا، غرب آسیا و شرق آسیا افزایش می دهد. کارزار مداوم «فشار حداکثری» بر ایران هدفی دوگانه دارد: مهار تهران و مختل کردن صادرات نفت ایران به چین. منطق روشن است؛ واشنگتن با محدود کردن ایران، یکی از شرکای کلیدی چین در زمینه انرژی را تضعیف می کند و نفوذ پکن را در منطقه ای که برای برنامه های طرح کمربند و جاده اش حیاتی است، محدود می کند.
دکتر ناصر التمیمی، اقتصاددان سیاسی مستقر در بریتانیا و متخصص در روابط خلیج فارس و چین توضیح می دهد که واشنگتن احتمالا فشار بر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را برای فاصله گرفتن از پکن تشدید و به طور بالقوه از ابزارهای بی پرده برای دستیابی به این هدف استفاده خواهد کرد. با این حال، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ثابت کرده اند که در ایجاد توزان در حوزه سیاست خارجی ماهر هستند. برهمین اساس ناصر التمیمی انتظار دارد که آنها به استراتژی همسویی های متنوع خود برای حفظ استقلال و به حداکثر رساندن تامین منافع ادامه دهند.

آزمون جدید در منطقه



انتخاب مجدد ترامپ، همراه با جنگ جاری غزه، استراتژی دیرینه پکن برای برقراری توازن دیپلماتیک در سیاست خارجی خود را در معرض آزمایش قرار داده است. چین برای سال ها روابط صمیمانه خود را با همه بازیگران کلیدی منطقه از جمله عربستان سعودی، ایران، اسرائیل و قطر حفظ کرد اما تغییرات اخیر منطقه ای باعث تنظیم مجدد این روابط شده است. دکتر جان کالابرس، کارشناس چین و غرب آسیا در دانشگاه آمریکایی در واشنگتن دی سی، ادعا می کند که تحولات منطقه ای، نه رقابت قدرت های بزرگ، نیروی اصلی شکل دهنده واقعیت ژئوپلیتیکی جدید است. با این حال، دوره دوم ترامپ احتمالا تلاش های واشنگتن را برای جلوگیری از محکم شدن جای پای نظامی چین در منطقه و تحت فشار قرار دادن متحدان برای ترجیح فناوری های غربی بر جایگزین های چینی همانطور که دولت بایدن سعی در انجام آن داشت، دو برابر خواهد کرد. جان کالابرس در این باره می گوید: موفقیت چنین تلاش هایی تا حد زیادی به این بستگی دارد که آیا ایالات متحده می تواند با بخش خصوصی برای ارائه جایگزین های مناسب و رقابتی همکاری کند یا خیر. اگرچه چین در سال های اخیر در خاورمیانه نفوذ قابل توجهی داشته اما نقش آن – مانند ایالات متحده – به همان اندازه که با ملاحظات استراتژیک بازیگران منطقه ای شکل می گیرد در رقابت کلی با ایالات متحده نیز قرار دارد.