ضرورت هماهنگی سیاستهای مالی و اعتباری
کامران ند ری
اقتصاد د ان
اقتصاد ایران د ر طول ۵۰ سال گذشته نرخ تورم بالایی را تجربه کرد ه است. متوسط تورم د ر ۴۶ سال گذشته حد ود ۲۱ د رصد و متوسط نرخ رشد نقد ینگی نیز د ر این مد ت ارقام بالایی د اشته است. حال سوال اینجاست که این شرایط اقتصاد ایران با کد ام نظریه اقتصاد ی تطابق د ارد ؟ مسئله بعد ی که بررسی میشود ، همسویی یا ناهمسو بود ن عملکرد سیاستگذاری بانک مرکزی با نظریات پولی است. متوسط رشد نقد ینگی د ر فاصله سالهای ۹۰ الی ۹۷ حد ود ۲۶ د رصد و تورم حد ود ۱۷ د رصد بود ه است، اما بعد از این د وره زمانی با خروج آمریکا از برجام و تشد ید تحریمها متوسط نرخ رشد نقد ینگی و تورم به طور همزمان افزایش یافت. همین مشاهد ه د ر رابطه با نرخ رشد پایه پولی نیز صد ق میکند . نرخ رشد پایه پولی د ر سالهای ۹۰ الی ۹۷ حد ود ۱۵ د رصد بود ه که بعد از آن به ۳۱ د رصد رسید ه است. نظریات کلی عرضه پول به د و د سته تقسیم میشوند . د سته اول نظریات جریان اصلی است که به د و گروه پولیگراها یا عمود یگراها یا همان د ید گاه نئوکینزی تقسیم میشود و د سته بعد ی نظریه پساکینزیها است که به د و د سته افقیگرایی یا سازگارگرایی و ساختارگرایان تقسیم میشود . رویکرد جریان اصلی بیان میکند که ذخایر بانک مرکزی سپرد هها را ایجاد میکند . این نظریه همان نظریه ضریب فزایند ه است. جریان اصلی بیان میکند که با توجه به اینکه ضریب فزایند ه ثابت است با کنترل رشد پایه پولی میتوان تورم را کنترل کرد . مطالعات تجربی، نظریه برونزایی پول را تایید نمیکنند . این نظریه بیان میکند با مد یریت رشد پایه پولی میتوان تورم را کنترل کرد ، اما این مسئله با آزمون د اد ههای آماری تأیید نشد ه است. د اد ههای آماری فرضیه برونزایی و عمود یگرایی پول را تأیید نمیکند . البته د ر کشورهای با رشد نقد ینگی بالا رشد پایه پولی با تورم همبستگی د ارد ، اما رابطه علی تأیید نمیشود . رویکرد د وم یا همان نئوکینزیها نیز بیان میکنند که ذخایر سپرد هها را ایجاد میکند ، اما کانال نرخ بهره بر تورم اثرگذار است و سیاستهای پولی باید از کانال نرخ بهره و قاعد ه تیلور د نبال شود . این د سته به کنترل نرخ رشد نقد ینگی و پایه پولی باور د ارند ، اما راهکار سیاستی تورم را کانال نرخ بهره و اثر آن د ر زمان شوک فشار هزینه و انتظارات تورمی مید انند . بسیاری از بانکهای مرکزی د ر تعیین نرخ تورم هد ف نمیتوانند د قیق عمل کنند . د ر واقع کنترل تورم با افزایش نرخ بهره چالشهای بسیاری د ارد ، اما نظریه جریان اصلی بر این پایه است که تقاضای کل با افزایش نرخ بهره کاهش پید ا میکند . اگر بخواهیم بر اساس رویکرد جریان اصلی عمل کنیم، بانک مرکزی باید توان محاسباتی د قیق د اشته باشد ، اما بند ه فکر میکنم که بانک مرکزی ما د ر حال حاضر توان انجام این کار را ند ارد به همین د لیل تاکنون از ابزار نرخ بهره د ر سیاستهای پولی استفاد ه نشد ه است. رویکرد افقیگرایان یا سازگار گرایان معتقد ند که بانک مرکزی پول را خلق نمیکند بلکه بانکها هستند که خلق پول را انجام مید هند . از نگاه این گروه رابطه علیت بین وام و سپرد ه این است که عملیات وامد هی موجب ایجاد سپرد ه میشود . این د ر حالی است که نظریه گروه عمود یگرایی عکس این مسئله را بیان میکند . گرچه عرضه پول د ر این مد ل د رونزا انجام میشود ، اما بانک مرکزی میتواند بر عرضه پول اثر بگذارد . ابزار سیاستی بانک مرکزی برای اثرگذاری بر عرضه پول از نظر این گروه نیز همان نرخ بهره است، اما این د رسته اهمیت نرخ بهره را د ر سیاستگذاری خیلی بالا نمید انند . رویکرد ساختارگرایان این است که عرضه پول به صورت د رونزا انجام میشود ، اما پیچید گیهای تصمیم مالی را نیز د ر نظر میگیرند . این د سته همچنین معتقد ند که بانکها با مد یریت د ارایی و بد هیها حتی بد ون نیاز به ذخایر عملیات وامد هی را انجام د هند . ساختارگرایان نیز معتقد ند که مهمترین ابزار سیاستی بانک مرکزی د ر سیاستگذاری پولی نرخ بهره است، اما این د سته د رجه اهمیت نرخ بهره را یک د رجه پائینتر میآورند . برآیند نظرات این گروهها این است که بانک مرکزی از طریق اعمال سیاستهای پولی خیلی نمیتواند بر تورم اثر بگذارد و آن را کنترل کند .

