دلهره‌هاي تمام نشدني كنكور

با اعلام نتايج اوليه كنكور96، حس  نگراني و اضطراب دانش آموزان و اوليا‌ شكل ديگري به خود گرفته است . تا قبل ازروز يكشنبه  كه نتايج اعلام نشده بود،خيلي‌ها نگران  مجازشدن براي انتخاب رشته و رتبه كسب شده شان بودند امابعد ازآن، اين دلهره رنگ باخت و اكنون جاي خود را به دغدغه‌هاي انتخاب رشته  مناسب و قبولي در دانشگاه‌هاي موردنظر داده است.
در فلسفه بود و نبود برگزاري آزمون سرنوشت‌ساز كنكور ورودي دانشگاه‌ها-كه هر ساله روزگاران فصل تابستان برخي از خانواده‌ها را رنگ نگراني و اضطراب می‌دهد- بايد و نبايدهايي از سوي صاحبنظران مطرح است، كه هر از گاهي در محافل آموزشي كشوربه گوش می‌رسد.  تصور اينكه  با ورود نوجوان جوياي علم به دوران تحصيل در دبيرستان از وي رباتي براي كنكور می‌سازيم‌، بسيار اندوهناك و تاسف‌آور است، چه برسد به اينكه عملا در اين فضا سير می‌كنيم و سياستگذاران برنامه‌هاي آموزشي و دانشي آموزش و پرورش و آموزش عالي  كشور هم به روي مبارك نمی‌آورند ، چه زماني قرار است اين روند غير منطقي و ناخوشايند ورود به دانشگاه را تحولي دهند و به برنامه‌اي فاخرتر عمل نمايند.
دانش آموز 15ساله را با يك هدايت تحصيلي  ناقص و دست و پاشكسته وارد دبيرستان می‌كنيم و از همان روز اول ،به جد و مصرانه به دنبال عملي كردن برنامه‌هاي آمادگي براي كنكورهستيم  و تا جايي كه در توان داريم وي را از شادي‌ها و هيجانات مقتضي سن و سالش دور می‌كنيم . در انواع كتب درسي و كمك درسي و كلاس‌هاي فوق برنامه وتست زني غرق می‌كنيم ،آنقدر كه ناي نفس كشيدن و طراوت و شادابي را از وي می‌گيريم. چهارسال در كنار حفظيات شديدا نا كارايي كه در مدرسه و آموزشگاه‌هاي علمی‌به وي القا می‌شود، اين دلهره كه سرانجامِ اين وقت گذاري‌هاچه خواهد شد را به او تعميم می‌دهيم و زندگي كردن رابرايش سخت و سخت‌تر می‌كنيم. دانش‌آموزي كه بايد در كنار وسعت بخشي به گستره ‌علمش‌، در مدرسه مهارت‌هاي زندگي را فرابگيرد، در ميدان رقابتي شديدي با دوستان و همسالان خود قرار می‌گيرد و به جاي لذت بردن از نشاطِ آموزش‌هاي مدرسه‌اي‌اش به استرس‌هاي آزمون‌ها و سرعت تست زني می‌انديشد.اين چه تربيت و تعليمی‌است كه ساليان سال با افتخار آن را طراحي كرده‌ايم و هرسال كه می‌گذرد نسبت به سال گذشته نا اميد‌كننده‌تر  در خصوص آن برنامه‌ريزي و اقدام می‌شود.منطقي است كه براي ورود به دانشگاه بايد شاخص‌ها  و معيارهايي در نظر گرفته شود، اما آيا نظام آموزشي كشور به جزئي‌ترين وظيفه‌اش  كه دسترسی و برابری در آموزش برای تمامی یادگیرندگان در کشور است، عمل نموده و برنامه‌اي براي  ايجاد اين  فرصت‌هاي برابر و دسترسي همگان به آموزش داشته است، كه حالا بخواهد با برگزاري كنكوري در آن حد و وسعت به انتخاب ورودي‌ها به دانشگاه دست بزند.آيا آموزشي كه دانش آموزكلان شهرها در دبيرستان غيردولتي و يا مدارس خاص  می‌بيند با آن آموزشي كه در مدارس كپري نقاط دور كشور داده می‌شود يكي است؟ (البته ذكر اين نكته  ضروري است كه معلمان به  آموزشي كه بر عهده‌شان می‌باشد چه در مدرسه برخوردار و چه در مدرسه‌ كوچكي در روستايي محروم ، به خوبي عمل می‌كنند و تعليم آنان را خرده‌اي نيست.‌) اين ضعف فلسفي‌‌، برنامه‌اي و عملكردي سطوح ستادي است كه با برگزاري كنكور به اين سبك وسياق ، به جاي ايجاد حس دلنشين از يادگيري در مدرسه ،حس نگراني و دلهره را از نكات تستي و پنهان كتب درسي به دانش آموز می‌دهد . بايد پذيرفت  كه شكاف محسوسي در كلاس‌هاي فوق برنامه و نكته و تست در مدارس و شهر‌هاي مختلف كشور وجود دارد و برگزاري كنكور به اين روند و شيوه رقابتي- با توجه به عدم برابري در برخورداري از كلاس‌هاي خصوصي و آموزشگاه‌هاي علمی‌و فرايند آمادگي كنكور - از عدالت و انصاف آموزشي به دور است. براي رسيدن به تعالي آموزشي و رونق اقتصادي (كه در همين سالهاي نوجواني و در مدارس كليد می‌خورد)، بايد در مسيري گام برداشته شود كه دنياي نوجواني و آينده  رابراي دانش آموزان اميدوارنه‌تر ترسيم نمايد و به جاي ياد دهي راه و روش تست زدن  و رقابت در كنكور‌، به آنان  علم و عمل و اخلاقيات و مهارت‌ها  تعليم داده شود،  نه اينكه  وي را پس از خوان اول كنكور كه مجاز شدن هست به خوان  بعدي كه قبولي در رشته و دانشگاه مورد علاقه هست، دچار نماييم . وقت آن رسيده با تدوين و بررسي  طرحي مطلوب و كارا، اين دلهره‌هاي تمام نشدني قبولي در دانشگاه و آينده شغلي را براي دانش آموزان و اولياي آنان  به پايان برسانيم.
 واقعیت این است که امروزه  با وجود  عدم مرز در نشر علم و دانش ،چیزهایی که ارزش یادگیری دارند‌، بسیار بیشتر از آن است که فرصتی برای تدریس آنها وجود داشته باشدو یادگیرندگان به دنبال کشف بیشتر‌، استقلال در یادگیری را انتخاب می‌نمایند. به اين واقعيت در عصر حاضرو خواسته ‌دانش‌آموزان احترام بگذاريم و آنان را به استقلال فكري و يادگيري‌شان نزديك‌تر نماييم و با آزمون‌هايي همچون كنكورِ ورودي دانشگاه‌ها  اين فرصت  را از آنان نگيريم.
در اين راه نیاز است آموزش و پرورش در راستای پرداختن به  آموزش ويادگيري مادم العمر‌- برای ماندن در عرصه جهاني توسعه پايدار آموزشي-  اقدامات عاجل و ماندگاری را رقم بزند که صدالبته نیازمند بستر سازی مناسب و مطلوب می‌باشد. تامین دسترسی و برابری همگانی در آموزش می‌تواند اولین و مهمترین گام موثر در این راه باشد.