تاثیر تنش اسلام‌آباد و دهلی‌نو بر امنیت بین‌الملل و منطقه


محمدرضا فرقانی
کارشناس مسائل بین‌الملل

قبل از هر چیز باید توجه کرد که کشمیر ریشه اختلاف فعلی هند و پاکستان است. در سال‌های پس از استقلال هند و پاکستان، کشمیر تبدیل به نقطه اختلاف بین دو کشور شد. از آن زمان تاکنون، این بحران نه‌تنها به یکی از مهم‌ترین موضوعات سیاسی و نظامی در جنوب آسیا تبدیل شده .بلکه به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین بحران‌های جهانی نیز شناخته می‌شود. تقسیم کشمیر به دو بخش، یکی تحت کنترل هند و دیگری تحت کنترل پاکستان به‌طور عمده عامل تداوم این بحران است. در طول دهه‌ها، چندین جنگ و درگیری شدید بین این دو کشور رخ داده است، که مهم‌ترین آنها در سال‌های ۱۹۴۷، ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱ بود. این درگیری‌ها همواره به‌ویژه در زمینه مسائل قومی، دینی و سرزمینی شدت گرفته‌اند و هیچ‌گاه نتواسته‌اند به‌طور کامل حل شوند.  یکی از دلایل مهم تداوم بحران کشمیر، عدم استقلال واقعی این منطقه و همچنین عدم تعیین سرنوشت آن است. تا زمانی که وضعیت کشمیر مشخص نشود، این منطقه به‌ عنوان یک استخوان لای زخم بین هند و پاکستان باقی خواهد ماند. این درگیری‌ها به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم، با خروج نیروهای استعمارگر بریتانیا از شبه‌قاره هند شدت گرفت و ادامه یافت. در سال‌های اخیر، با وقوع عملیات‌های تروریستی در هند که دهلی‌نو مدعی است توسط جریان‌های تحت حمایت پاکستان انجام شده، وضعیت بحرانی‌تر شده است. این حوادث باعث تشدید تنش‌ها و شکل‌گیری تهدیدات جدید برای هر دو کشور شده و حالا در جریان این درگیری‌ها، هند به‌ صورت مستقیم به کشمیر تحت کنترل پاکستان حمله کرد و حتی مناطق دیگر پاکستان را با استفاده از پهپادها و حملات هوایی هدف قرار داد. در مقابل، ارتش پاکستان نیز به‌طور متقابل به خاک هند حمله کرده که منجر به کشته شدن تعدادی از نیروهای هر دو طرف شده که گفته می‌شود در نتیجه این درگیری‌ها، در مجموع بیش از ۵۰ نفر کشته و صدها نفر زخمی شده‌اند. نکته مهمی که در این بحران باید به آن توجه کرد این است که هند و پاکستان هر دو دارای سلاح‌های هسته‌ای هستند. این مسأله باعث می‌شود که جنگ و درگیری‌های نظامی بین این دو کشور نه‌تنها به‌طور گسترده‌ای بر منطقه جنوب آسیا بلکه بر امنیت جهانی تأثیر بگذارد.