تریدینگ فایندر

بازی‌های خطرناک سینمای اجتماعی در زمان سیطره کمدی

[شهروند]  «رها» اولین ساخته سینمایی حسام فرهمند با هر متر و معیاری پدیده اصلی چهل‌ودومین دوره جشنواره فیلم فجر بود. یک فیلم تلخ و عمیق اجتماعی- که در روزهای جشنواره نه فقط نگاه دوستداران سینمای منتقد اجتماعی را به خود جلب کرد، که به واسطه ترکیب جذاب بازیگران و داستان پر اوج‌وفرودش برای علاقمندان عمومی سینما نیز که از این صنعت یا هنر چیزی بیش از دو ساعت سرگرمی نمی‌خواهند، یک تجربه تماشایی و به‌یادماندنی رقم زد و خود را به نوعی در خاطره جمعی تماشاگران جشنواره ۴۲ فیلم فجر به ثبت رساند. این فیلم، اما، با تمام امیدواری هوایی که برای اکران عمومی‌اش ایجاد کرده بود- و از سوی طیف وسیعی از مخاطبان سینما به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای اکران نوروزی مطرح شده بود- در بیش از دو ماهی که تاکنون روی پرده بوده، اتفاق خاصی را موجب نشده است. فیلمی که چه به دلیل حضور نام‌های شناخته‌شده و بزرگی در حد و اندازه شهاب حسینی و چه به خاطر شرایط سرشار از تحسین و تمجیدی که در روزهای جشنواره به وجود آورده بود، پتانسیل بسیاری داشت که از فرصتی که در جشنواره نصیبش شده بود نهایت استفاده را  کرده- و در واقع آماده بود از پتانسیل کم‌نظیرش در بهترین اکران سال بهره‌برداری کند. نتیجه حاصله اما تا امروز کمترین نزدیکی و شباهتی به آن‌چه مخاطبان جدی سینما انتظارش را داشتند، نداشته است و به نظر می‌رسد کم‌کم نام فیلم «رها» را نیز باید به فهرست فیلم‌هایی که ظرفیت عظیم‌شان در شرایط ناهنجار سینمای ایران به باد رفته است، اضافه کرد!اما چرا؟ چرا فیلم «رها» برخلاف جشنواره در اکران عمومی نتوانست توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند؟ این مطلب می‌کوشد به پاسخ این پرسش برسد...

 

در نخستین روزهای اکران فیلم «رها»، بسیاری این فیلم را به‌عنوان نماینده درام‌ خانوادگی و اجتماعی در اکران نوروزی امسال ارزیابی کرده و منتظر بودند این فیلم با جلب و جذب تماشاگران این نوع سینما، تبدیل به یکی از فیلم‌های پرفروش امسال شود. «رها» اما در این فاصله، یعنی از همان روز هشتم اسفندماه که روی پرده رفته، تا همین امروز که هم‌چنان در حال نمایش روی پرده است، هیچ‌گاه درصدی از این توقعات را نیز برآورده نکرده است. این فیلم البته در این بازه زمانی توانسته ۳۵۴ هزار مخاطب را طی حدود ۱۶ هزار و ۴۵۰ سانس پای گیشه و داخل سالن‌های نمایش بکشاند- که در حد و اندازه سینمای ایران رقم قابل قبولی است. با این حال نمی‌توان چشم بر این واقعیت بست- و خود را الکی دل‌خوش کرد- که آمارهای بلیت‌فروشی فیلم «رها» به‌عبارتی حکایت از این موضوع می‌کنند که این فیلم در هر سانس نمایش خود حدود ۲۲ نفر تماشاگر داشته- و تصور و تجسم این تعداد تماشاگران در سالن‌های عریض‌وطویل سینماها خود بهترین تحلیل از میزان موفقیت این فیلم در جلب و جذب تماشاگران می‌تواند باشد.

 


تریدینگ فایندر

البته برای تحلیلگران بدبینی که میانگین حضور ۲۲ تماشاگر در هر سالن را نشانی از شکست اقتصادی تام‌وتمام «رها» می‌بیند، می‌‌توان این موضوع را مطرح کرد که پرفروش‌ترین فیلم اکران نوروزی امسال نیز بیشتر از ۳۲ نفر در هر سانس، مخاطب نداشته است. با این حال این آمارها در مورد آثاری مانند «رها» تحلیل‌های متفاوتی می‌‌توانند داشته باشند. به هر حال این فیلم تنها نماینده درام‌ خانوادگی و اجتماعی در اکران نوروزی امسال بود و از این نظر در رقابت با کمدی‌های روی پرده- که سر و ته یک کرباس بودند و حتی از نظر بازیگر نیز تمایز چندانی با هم نداشتند- هیچ رقیبی در اکران نداشت. این یعنی طیف وسیعی از تماشاگران سینما که به تماشای فیلم‌های اجتماعی علاقه دارند، تماشاگران بالقوه این فیلم بودند و «رها» برای جلب آن‌ها پای گیشه کار چندان دشواری نداشت، بگذریم از این که این فیلم از پشتوانه سنگین تبلیغات جشنواره‌ای نیز برخوردار بود و چه در ایام جشنواره و چه پس از آن تا زمان آغاز اکران، سیگنال‌های مثبت مخاطبان و منتقدان این امیدواری و انتظار را ایجاد کرده بود که مخاطبان این فیلم، بسیار فراتر از وضعیت فعلی خواهند بود.

 

وقتی از ظرفیت و پتانسیل فیلم «رها» برای جلب و جذب علاقمندان سینمای اجتماعی صحبت می‌کنیم، این موضوع ناظر به این واقعیت آماری است که از هشتم اسفندماه- یعنی از آغاز اکران نوروزی- تاکنون، ۴ میلیون و ۷۸۰ هزار نفر به سینما رفته‌اند که سهم «رها» از مجموع این میزان مخاطب، تنها ۷.۴ درصد بوده است.
این در حالی است که تاریخ سینمای ایران و سابقه اکران فیلم‌های اجتماعی نشان می‌دهد که سهم سینمای اجتماعی از سبد کل سینمای ایران اگر بیشتر از سی چهل درصد نباشد، کمتر از این هم نیست. پس چه اتفاقی روی داده که یکی از قوی‌ترین نمایندگان سینمای خانوادگی و اجتماعی، در بهترین بازه نمایش فیلم، آن‌هم بدون هیچ رقیبی نتوانسته حتی نیمی از تماشاگران بالقوه‌اش را هم به دست آورده- و به این آمار معمولی و غیر قابل‌توجه دست یافته است؟

 

یکی از عوامل موثر و مهم در وضعیتی که فیلم «رها» در آن گرفتار آمده، تبلیغات است. در واقع عدم موفقیت فیلم «رها» تا حد زیادی به ندانستن بازی تبلیغات از سوی سازندگان و صاحبان این فیلم مربوط است. بیایید بازی را از این زاویه نگاه کنیم:
«رها» فیلم مغضوبی نیست و تقریبا تمامی سینماداران و سالن‌های سینما برخورد خوبی با این اثر داشته‌اند. فیلم در پردیس‌های بزرگ، سالن‌ها و سانس‌های معقولی داشت و از نظر تبلیغات رسانه‌ای نیز چندان مشمول بی‌مهری و بایکوت نشد. مشکل بزرگ این فیلم اما از بابت عدم‌جریان‌سازی مطلوب حول نمایش این اثر بود. در نوروزی که میزان مخاطبان سینما به‌مراتب بیشتر از تمام بازه‌های مشابه سالیان پساکرونایی بود، این فیلم نتوانست هم‌پای کمدی‌های روی پرده تبلیغات هوشمندانه داشته باشد. «رها» اگرچه به لحاظ کمیت، نمره قابل‌قبولی را در بحث تبلیغات می‌گیرد، اما نتوانست هوشمندی چندانی در اشکال تبلیغاتی خود داشته باشد و بنابراین نتوانست اقدام مهمی در مسیر جذب مخاطب به خود ببیند. متاسفانه شرایط به نحوی است که رسانه‌ها و حتی دفاتر پخش، تنها به اکران یک درام اجتماعی بسنده می‌کنند اما این اتفاق به‌تنهایی فضیلت به حساب نمی‌آید و باید به راهکارهایی منجر شود تا مخاطبان، به تماشای این‌گونه فیلم‌ها دعوت شوند. اینکه گفته می‌شود برنامه‌هایی در مسیر نمایش چند درام اجتماعی طراحی شده است، به‌تنهایی نمی‌تواند آورده مطلوبی برای سینمای ایران به همراه داشته باشد. هم‌چنان‌که برای سال گذشته، بیش از ۱۰ درام خانوادگی و اجتماعی که آثار مهمی نیز در میان آنها بودند، دقیقا به همین دلیل، با شکست‌های بزرگی مواجه شدند و نتوانستند حتی هزینه اقلام تبلیغاتی خود را نیز تامین کنند.

 

عدم موفقیت نسبی فیلم «رها» نباید به مسائل و گزاره‌های بی‌معنا و بی موردی چون تسلط تام‌وتمام کمدی بر تمامیت سینمای ایران یا بی‌علاقگی مردم به درام‌های اجتماعی منتهی شود. خبرگزاری ایرنا در این زمینه نوشته که همواره در چنین بزنگاه‌هایی- یا در شرایطی مشابه- متاسفانه بسیاری از تحلیلگران دامنه تقصیرات را به دوش مباحثی چون «کیفیت فیلم»، «عدم‌استقبال مخاطب از آثار غیرکمدی»، «مافیای اکران» و مسایل از این دست انداخته و این باعث می‌شود از عمق ماجرا دور بمانند. با این حال در مورد فیلم «رها» هیچ‌یک از این موارد مصداق پیدا نمی‌کند. بازی خطرناک جایی است که برای فرار از شکست، «مردم» را سپر بلا قرار داده و عنوان می‌کنیم که ذائقه مردم به سمت فیلم‌های کمدی است این در حالی‌ است که نگاهی حتی گذرا به گیشه سالیان گذشته نشان می‌دهد که در صورت ارائه یک درام اجتماعی درست که زمینه‌های تبلیغاتی هوشمندانه‌ای داشته باشد، موفقیت انتقادی و اقتصادی دور از دسترس نیست و می‌توان به اتفاق‌های خوبی در گیشه امیدوار بود. «ملاقات خصوصی»، «علف‌زار»، «تی‌تی»، «ابلق»، «دوزیست» و «بی‌بدن» از جمله مثال‌هایی هستند که این موضوع را به صراحت مورد تاکید قرار می‌دهند...

تریدینگ فایندر