روزنامه کيهان
1404/02/25
نظام اسلامی؛ فقه امتساز و حوزه مجاهدپرور (نگاه)
دکتر فیروز اصلانی - دانشیار حقوق عمومی دانشگاه تهران به برکت انقلاب اسلامی، بیش از چهار و نیم دهه است که نظامی معطوف به ساماندهی امور بر مبنای اسلام و آموزههای آن برپا شده است؛ اسلامی که احکام متنوع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قضائی دارد و طبیعتاً سمت و سوی جامعهسازی، امتسازی و تمدنسازی را دنبال میکند. این خود علاوه بر آنکه عرفی گرایی و پوزیتیویسم را در نظام اسلامی مردود میشمارد، دلیل بسیار واضحی بر طرح مباحث اساسی و بنیادین سیاست و حکومت در شریعت محمدی، در نتیجه نظام سیاسی مبتنی بر آن است. اسلام، دینی عبادی- سیاسی است و آموزههایش صرفاً در عبادات و مناسک خلاصه نمیشود؛ به تعبیر شهید مظلوم آیتالله بهشتی «دینی است که سیاستش، عبادت و عبادتش، سیاست است. اسلام دینی است که معلمی آن، قضاوتش، سربازیاش، پاسداریاش، طبابتش، صنعتش، کشاورزیاش، شهردار بودنش، فرماندار بودنش، همه باید عبادت و خدمت در راه خدا باشد.» توأمان بودن دیانت و سیاست و ساماندهی امور جامعه بر اساس آموزههای دین، رمز بقا و استحکام و استمرار دینداری فردی و اجتماعی در کشور اسلامی است؛ همراهی سیاست با دیانت و شکلدهی تصمیمگیریهای کلان بر شالودهها، اصول و موازین الهی، از سوی حکومت و نظام سیاسی، زمینه حرکت جامعه به سمت و سوی تقرب الهی را فراهم خواهد ساخت؛ از این رو، تحقق اهداف و آرمانهای نظام سیاسیمان و حل همه مشکلات و معضلات و مسائل پیچیدهای که در عصر حاضر وجود دارد، میبایست بر همین مبنا صورت گیرد. قرنها، برپایی حاکمیت الهی و تحقق احکام و دستورات دین مبین اسلام و پایهریزی و ساماندهی نظام حقوقی در پرتو آموزههای آن، آرزوی دیرینه امت اسلامی بوده است. اکنون فرصتهای گرانبهایی که در اثر انقلاب اسلامی حاصل شده، نباید از دست برود، و انتهاز فرصتهای خیر برآمده از انقلاب و حاکمیت اسلامی در تنها کشور معتقد به راه و مرام اهل بیت علیهمالسلام، بر همگان به ویژه فقهای عظیمالشأن و فضلای ارجمند حوزههای علمیه لازم است. این فرصتها به سهولت به دست نیامدهاند، بلکه محصول تلاشها، مجاهدتها، فداکاریها و استقامت امت اسلامی به ویژه علما و فقهای مجاهد آن در طول قرون و اعصار متمادیاند؛ لذا نباید و نمیتوان دغدغهها و نگرانیهای امت و امام را درخصوص تحقق، تقویت و استحکام این آرزوی ریشهدار و دیرینه نادیده گرفت و با غفلت یا تغافل نسبت به آنچه باید گفت و نوشت و انجام داد خدای ناکرده زمینههای ناکامی را فراهم ساخت. امت و امامین انقلاب با برپایی حاکمیت اسلامی اطمینان خویش به توانایی اسلام و آموزههای آن برای ساماندهی و مدیریت زندگی و جامعه بشری را نشان دادهاند و قانون اساسی جمهوری اسلامی برای نهادینهسازی همین اطمینان و آرزو تدوین شد. اکنون بر همه فرض است که تمام تلاشها و اقدامات، در نظام اسلامی معطوف به تقویت این اطمینان باشد. گفتارها و رفتارها نباید موجب ذرهای تردید و تزلزل در این بنای مستحکم اطمینان امت و امام گردد. موقعیت کنونی بسیار واجد اهمیت و حساسیت است و درک آن بر همگان به ویژه نخبگان فکری در حوزه و دانشگاه و نیز نخبگان اجرائی در سطوح مدیریتی نظام اسلامی ضروری است. انتظار این است که اینان سنگینی بار امانتی را که بر دوش دارند احساس کنند و تکالیف و مسئولیتهای خطیر خود را در ادای امانت انجام دهند. التقاط و تأثیرپذیری از مکاتب شرقی و غربی که حاملان و مروجان آن با بهرهمندی از پشتوانههای فکری و فناورانه قرنها اندیشهورزی متفکران غربی و شرقی، در میان جامعه و اقشار امت اسلامی ترویج و تلقین میکنند،گردابی است که میتواند جامعه و نخبگان فکری و اجرائی را در خود گرفتار سازد. نگاهی گذرا به تاریخ تحولات سیاسی در کشور نشان میدهد که نداشتن پشتوانه فکری و عقیدتی، زمانهایی موجب شده که برخی از جریانات و نیروهای سیاسی به تعبیر شهید مطهری در «تارعنکبوت اندیشه بیگانگان» گرفتار آیند و حتی سازمانهای دهشتآفرین و تروریستی را پایه گذاری کنند و قربانیان زیادی از امت اسلامی بگیرند. از مسلمات غیر قابل اجتناب است که نوفهمی و نوگرایی با حفظ مرزها و خطوط اصلی آموزههای شریعت مجاز است؛ نمیتوان و نباید این خطوط و مرزها را جابه جا کرد. پاسداری از این امر مهم نیز همچون همیشه تاریخ بر عهده حاملان ایدئولوژی و مکتب فکری و فقهی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم یعنی فقهای عظیمالشأن اسلام، به ویژه در حوزه مقدسه قم، است. حوزه علمیه پشتوانه فکری بسیار عظیمی است که نظام اسلامی و دستاندرکاران آن در تقنین و اجرا و قضا نمیتوانند خود را از آن بینیاز پندارند. فقه غنی اسلامی، در مسیر پاسخگویی به نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حل مشکلات پیچیدهای که طی عصر حاضر با پدیداری فناوریهای جدید رخ داده است، از شایستگی و توانمندی بسیار بیشتری نسبت به نظامهای بشری و بشرساخته برخوردار است. راهحلها و ساختارهای متکامل و هماهنگ و متناسب با خطوط اصلی شریعت اسلامی و آموزههای وحیانی در پرتو استفاده از الگوی اسلوبمند «اجتهاد» به عنوان موتور محرکه اسلام حاصل میگردد و دستاوردهای برآمده از این الگو پاسخگوی نیازهای نو به نو و نوظهوری است که در هر زمان و مکانی پا به عرصه وجود مینهند. چگونه ممکن است حکومت، اسلامی باشد، اما از ظرفیت عظیم و برجسته اندیشهها و افکار فقهای امت و بزرگترین حوزه فقهی فقه آل محمد(ص) غفلت ورزد؟ مگر پیریزی ساختارهای اسلامی، ترسیم خطوط اصلی سیاستها و ساختارهای نظام سیاسی در عرصههای اقتصاد و سیاست و فرهنگ، بدون بهرهگیری از این ظرفیت عظیم امکانپذیر است؟! البته ساماندهی عرصههای مهم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بشر امروز، کار چندان سادهای نیست و نیازمند اندیشهورزی نخبگانی یا اجتهاد فقهای گرانقدر و زبده امت اسلامی است که هم شرایط و اوضاع پیچیده دنیای معاصر بشری را فهم میکنند و هم از مقررات ثابت شریعت و اسلام نابمحمدی صلیاللهعلیهوآله عدول نمیورزند، بلکه با تکیه بر منابع اسلامی، راهکارها و سازوکارهای فقهی و قانونی برای حل تمامی مشکلات و معضلات جهان و انسان معاصر استخراج، و آنها را در نظام قانونی کشور نهادینه میکنند؛ حفظ، تحقق و تقویت و استمرار ارزشها و آموزههای اسلامی بدون نهادینهسازی آنها میسر نخواهد شد. همخوانی با شرایط و اوضاع جامعه و جهان با حفظ اصول ضرورتی است که تنها در پرتو چنین اندیشهورزی اسلوبمند و چارچوبمدار امکان مییابد. غفلت از مقتضیات تمدنی، اجتماعی و فرهنگی و نیز مرزها و چارچوبهای شریعت هر دو میتواند زمینه ضعف و حتی ناکامی برنامهها را فراهم سازد. خوشبختانه مکتب اهلبیت علیهمالسلام یا اسلام نابمحمدی صلیاللهعلیهوآله واجد چنین ظرفیت و سازوکار انعطافپذیری است؛ زیرا باب اجتهاد بر خلاف برخی مکاتب و نحلهها بسته نیست و این گشودگی باب اجتهاد میتواند و باید آرزوهای امت اسلامی را که از دیر باز دغدغه و انگیزه مبارزات و مجاهدت آنان بوده است برآورده کند. بیجهت نیست که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، بر «امامت مستمر» و «اجتهاد مستمر» فقهای عظیمالشأن بهدرستی تصریح و این مهم به عنوان یکی از مبانی و شالودههای مستحکمی دانسته شده که نظام اسلامی بر آن استوار است. کاربرد چنین تعبیر بسیار مهم و دقیقی در فصل دوم قانون اساسی به معنای آن است که صِرف اکتفا به فتاوای گذشتگان درخصوص مقتضیات زمان و مکان در عصر حاضر از وجاهت برخوردار نیست؛ چرا که در اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله که فقه را «تئوری اداره انسان و جامعه از گهواره تا گور» میداند، برای تنظیم پیوند میان «دین ثابت» و «دنیای متغیر»، زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند و اندیشه تأثیر زمان و مکان بر اجتهاد که حضرت امام راحل(ره) مطرح ساخته بودند امری است که در پیام اخیر امام حاضر امت نیز مورد تأکید قرار گرفته است. چه بسا موضوع و مسئلهای که در زمان گذشته حکمی داشته است در سیر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی زمان، به موضوع جدیدی مبدل شده باشد و در نتیجه نیازمند حکم جدیدی هم باشد. استخراج و دریافت این حکم جدید تنها در پرتو «اجتهاد مستمر» فقهای عظیمالقدری است که بر مسائل و مقتضیات زمان اِشراف داشته باشند. مؤلفههایی همچون عرف، سطح زندگی عمومی، پیشرفت علم و فناوری، مصالح و مفاسد دگرگون شونده اجتماعی که در یک دوره شاید مصلحت و در دوره دیگر مفسده باشند، به تعبیر شهید آیتالله محمدباقر صدر میتواند سبب تغییر حکم شرعی شود و بدین گونه در چگونگی تنظیم پیوند دین ثابت و دنیای متغیر مؤثر تلقی گردد و راهحلهای مناسب، معتبر و شدنی را در نظام امامت و اجتهاد مستمر ارائه دهد. برخی که اینجانب سالهاست آنها را «فرقه منهائیون» نامیدهام، اسلام را از مضامین اصلی و ظرفیتهای واقعیاش منها و تهی میکنند؛ اسلام منهای جهاد و اجتهاد، اسلام منهای عرفان و فلسفه، اسلام منهای حکومت و حاکمیت، اسلام منهای عدالت و قسط، اسلام منهای اسلام و عرفیگرایی(یا تعبیر غربی آن سکولاریزم) و در حقیقت اسلام آمریکایی و... حقیقت آن است که دین ادعائی آنها به هیچوجه اسلام نیست، بلکه آیینی «من درآوردی» است و محصولش همان است که حکیم نظامی گنجوی سروده است: دین نو را در پی آرایشاند در پی آرایش و پیرایشاند بس که ببستند بر او برگ و ساز گر تو ببینی نشناسیش باز چنین تفکر ناصحیح و خلاف حقیقت اسلام و اسلام ناب محمدی، اسلام را از مضامین اصلی و ظرفیتهای واقعیاش خلع و خالی میکند؛ در حالی که دین حقیقی، به دلیل احکام و مضامین آن گویا و فاقد ابهام است، آن را به گمان خود «شریعت صامت» مینامد و جریان لیبرالیسم نقابدار را در کشور دنبال میکند. متأسفانه نشانهها و علائم چنین اندیشه ناصحیح، دشمنساخته و خودپرداخته در برخی افراد و مقامات انگشتشماری وجود داشته و دارد که هیچ سنخیتی با فکر و مکتب اسلام ناب و شالودههای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ندارند. برخی برنامهریزیها در کشور در برخی دورهها و دولتها متأسفانه آمیخته با چنین تفکر ناسالم و مغایر با مبانی نظام اسلامی بوده است و الان نیز میتوان رگههایی از این تفکر را در برخی از امور، رفتارها و دستگاهها مشاهده کرد. نظام اسلامی فرزند حوزه و فقه امتساز آل محمد(ص) است و نمیتواند از چنین بستر ارزشمند و پشتوانه محکم و استواری فاصله بگیرد. مرزبانان تیزبین مکتب فکری اسلام و فقه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمیتوانند و نباید در مقابل چنین رگههایی ساکت، منفعل و کنشپذیر باشند. حوزه علمیه نیز نمیباید و نمیتواند از تغذیه فکری و ترسیم خطوط فکری و تقویت شالودههای نظام اسلامی غفلت ورزد؛ زیرا در چنین شرایطی، نظام اسلامی هرچند صورت حقوقیاش محفوظ بماند، سیرت حقیقیاش نابود خواهد شد و زمینه ماهیتزدایی از نظام، عرفیگرایی و انقلابزدایی تدارک دیده میشود. در چنین شرایط حساسی، کنارهگیری به بهانه مقدسگرایی و طرح ناصواب «دین دولتی»! و «روحانی حکومتی»! به بهانه حفظ «قدسیت دین» دامی است که استعمار و پادوهای آن گستردهاند و پیروزی انقلاب اسلامی مهر بطلان بر آن زده است. برخلاف تفکر انحرافی «فرقه منهائیون» و عرفی گرایانی که یکبُعدی به اسلام مینگرند و «اسلام را تنها در دایره اعتقادات و عبادات محدود میکنند و از دخالت آن در شئون زندگی جلوگیری مینمایند»، سید قطب در کتاب خود موسوم به «آینده در قلمرو اسلام» که پیش از انقلاب اسلامی توسط امام خامنهای ترجمه و منتشر شد، انتظار شکلگیری جهانی نوین برای انسان را تنها در سایه دین اسلام و ربط ثابت به متغیر میسر خوانده است. توجه به این نکته ضروری است که «بقدر الکد تکتسب المعالی»؛ حرکت در خلأ امکان ندارد و تنها در میدانهای اقدام و جهاد است که رشد و کمال و تعالی حاصل میشود. جهاد بدون دشمن بیمعنا است و تأکید پیوسته امام حاضر امت در سالهای اخیر بر نظام انقلابی، دولت انقلابی، مجلس انقلابی، جامعه انقلابی، جوان انقلابی، حوزه انقلابی با عنایت به همین معنا و به دلیل ضرورت آن است. «قدسیت دینی» آن نیست که حوزهها و علما و فقها نسبت به آنچه در جامعه و حکومت و جهان کنونی میگذرد، منفعل، بیتفاوت و بیتوجه باشند و اقدام مناسب و بهنگام نشان ندهند؛ زیرا خود از عمق وجود میدانند که تشخیص و اقدام به موقع، مانع بروز «لوابس» و شبهات و حوادث غافلگیرکننده است. زمانشناسی، دشمنشناسی، مخاطبشناسی، ابزارشناسی و روششناسی، بر اساس فقه امتساز و «اجتهاد مستمر»، لازمه چنین تشخیص و اقدامی است؛ زیرا که تشخیصهای درست و دقیق، تجویزهای درست و دقیق به ثمر میآورد. امام حاضر امت در پیام راهبردی و افق گشای خود به همایش بینالمللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم که افقهای تازهای را در برابر امت اسلامی و حوزههای علمیه گشود، همه علما و فضلا را خطاب قرار دادند و فرمودند: «قدسیّت دین بیش از همهجا در میدانهای جهاد فکری و سیاسی و نظامی بُروز میکند و با فداکاری و جهادِ حاملانِ معارف دین و نثار خون پاک آنان تثبیت میشود. قدسیّت دین را در سیره پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باید دید که در هنگام ورود به یثرب اوّلین اقدامش تشکیل حکومت و تنظیم نیروی نظامی و یکپارچه کردن عرصه سیاست و عبادت در مسجد بود. حوزه علمیّه برای حفاظت از اعتبار معنوی و وفاداری به فلسفه وجودیاش باید از مردم و جامعه و مسائل اساسی آن هرگز جدا نشود و جهاد را در همه گونههایش در هنگام نیاز، وظیفه قطعی خود بداند. این همان سخن مهمّی است که امام بزرگوار بارها با حوزه و پیشکسوتها و بزرگان و به گونه ویژه با طلّاب و فضلای جوان آن در میان گذاشته و بر آن تأکید کردهاند.» یقیناً به اذن و لطف خدای متعال، همانطور که تجربه و تاریخ سیاسی نشان داده است و امام خامنهای هم تأکید فرمودند حوزه علمیه مقدسه قم و فقهای عظام و علمای بصیر هم مجاهد و هم مجاهدپرورند و زنده و پویا و کارآمد در صحنه انقلاب و نظام حاضر و پیشتازند و بیش از پیش بر حضور مجاهدانه و مجاهدپرورانه خویش خواهند افزود و قدسیت دینی را نه در کنج عزلت و گوشهنشینی و بیتفاوتی که در میدان جهاد و اقدام کنشگرانه و بهنگام محقق خواهند ساخت.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
جولانی تروریست در ریاض با پدرخوانده تروریستها دیدار کرد
غائبان همیشگی کلاس تاریخ (یادداشت روز)
اخبار ویژه
یمن با «ذوالفقار» فرودگاه بنگوریون رادوباره تعطیل کرد
پرداخت هزار میلیارد تومان برای تأمین منابع تولید شیرخشک
امروز چشم کودکان و زنان غزه به تصمیم ما کشورهای اسلامی دوخته شده است
بدون شک باطل رفتنی است ولی باید اقدام کرد
استقبال ویژه اساتید و طلاب حوزه علمیه نجف از آیتالله جوادی آملی
در کنار تلاش برای افزایش تولید به دنبال کاهش و مدیریت مصرف انرژی نیز هستیم
تصویب مشروط لایحه پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام
تعرض به حقوق هستهای ایران بیپاسخ نخواهد ماند
نظام اسلامی؛ فقه امتساز و حوزه مجاهدپرور (نگاه)
حمایت ماکرون از بیحجابی اجباری در میادین ورزشی فرانسه

