روزنامه جوان
1404/03/10
استکبارستیزی در اندیشه و گفتمان امام راحل
استکبارستیزی یکی از مفاهیم کلیدی و پربسامد در اندیشه و مکتب الهی-سیاسی حضرت امام خمینی (ره) است که سفارش به این امر در وصیتنامه الهی-سیاسی، جایگاه مهم آن را نزد حضرتش نمایان میسازد.ایشان در این باره نوشتهاند «وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر باشید که حکام و دستاندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند...ای مستضعفان جهان وای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان به پا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید.» خاستگاه این مفهوم محوری در اندیشه و گفتمان امام خمینی را که رد آن در گفتار و رفتار ایشان همواره پیدا است، میتوان به موارد زیر مرتبط دانست:
۱- جهانبینی اسلامی و الهی ایشان که در آن تنها ذات مقدس خداوندی است که فاعل علیالاطلاق و مسببالاسباب است و همگی باید تابع و فرماندار او باشند. در این جهانبینی هرگونه سلطهطلبی بر انسانها و استعلاجویی، ادامه همان خوی شیطانی است که از تکبر او ریشه گرفته است. بر اساس همین جهانبینی مستکبر کسی است که خود را برتر از دیگران بداند و برای این برتریطلبی با ایجاد نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مستکبرانه، دیگران را به استضعاف میکشاند و بر آنها ظلم و تعدی میکند. ۲- تجارب سیاسی و آگاهی برآمده از سالها مبارزه با طاغوت پهلوی و مطالعه و آشنایی با تحولات سیاسی-اجتماعی جهان و منطقه که نه تنها امریکا با نگاه استکباری از رژیم استبدادی و دیکتاتوری پهلوی حمایت کرد و تبعید حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳ حاصل مخالفت ایشان با کاپیتولاسیون یعنی نماد سلطه استکباری امریکا در ایران قبل از انقلاب اسلامی بود و پیش از آن هم کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرکوب جنبش ملیسازی نفت به شناخت دقیق ماهیت استعماری و استکباری امریکا و تأثیر آن بر چپاول کشور و تشدید استضعاف ملت بزرگ ایران کمک کرده بود. مداخلات مستقیم دولتهای غربی علیه جمهوری اسلامی ایران برای بازگرداندن ایران به همان تسلط و تحمیل استعمار و نفی استقلال کشورمان به توسعه و تعمیق این شناخت در اندیشه سیاسی حضرت امام منجر شده بود. ۳- شهامت اعلام مخالفت به استکبار پس از شناخت ماهیت شیطانی استکبار که به ابعاد فکری و اندیشه سیاسی امام خمینی بعد عملی داده و او را به عنوان یک الگوی مبارزه شجاعانه در برابر دنیای استکبار مطرح کرده است.
ایشان نه تنها دیگران را به مبارزه با استکبار و نهراسیدن از ابهت ظاهری و هیاهوی تبلیغاتی آن فرا میخواند، بلکه پس از دیدن جنایتهای استکبار برای سرکوب و تهدیدات آن، به صراحت فریاد برآورد که «اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خدا –که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرکپرستی است- ادامه میدهد». همچنین ایشان مبارزه با استکبار را برای نجات مظلومان از ستم و محرومیت تحمیل شده بر آنان یک تکلیف دانسته و با صراحت اعلام فرمود: «ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است که امیرالمومنین علیهالسلام در وصیت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذکر میدهد و میفرماید: «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً». ۴- پیوند عواطف انسانی و غیرت درونی امام خمینی به رهایی از استکبار که تحمل آن را نوعی ننگ و ذلت پذیری به حساب میآورد به تحمل آن را مغایر آزادی و استقلال میدانست. از این رو فریاد میزد «آیا برای مسلمانان جهان ننگ نیست که با این همه سرمایه انسانی و مادی و معنوی، با داشتن چنین مکتب مترقی و پشتوانه الهی تن به سلطه مستکبران و دزدان دریایی و زمینی بدهند.»
ایشان رفع این ذلت را در گرو مبارزه عملی با مستکبران دانسته و تصریح میفرمودند: «تا قطع تمام وابستگیها به تمام ابرقدرتهای شرق و غرب مبارزات آشتیناپذیر ملت ما علیه مستکبرین ادامه دارد.»
حضرت امام خمینی مستکبران را عامل اصلی استضعاف دیگران دانسته و به وجود دو جبهه مستکبرین و مستضعفین و مبارزه دائمی بین آن دو جبهه اعتقاد داشتند و البته پایان این مبارزه در پیوند با اندیشه الهی حضرتش حکومت صالحان بر زمین و پایان حاکمیت مستکبران است.
سایر اخبار این روزنامه
ادعای انقلابی بودن را از کجا آوردید؟!
قراردادهای میلیاردی عیب اصلی فوتبال
استکبارستیزی در اندیشه و گفتمان امام راحل
تفاوتشناسی مذاکرات ۱۳۹۲ با ۱۴۰۴
انتقاد رئیس عدلیه از کثرت آرای خلاف شرع قضات
یک کنکور را صد کنکور کردند!
امیدهای جدید با کاهش ۳۵ درصدی مهاجرت پرستاران
مراقب فرزندان خود باشید!
نان آزاد میشود یا آجر؟!
پول همین جا بود!
سلیمی نمین آدم حسابی مطبوعات است
همدستی انگلیس در وحشت غزه را فوراً پایان بدهید
برخورد قاطع پلیس با شوتیها
جام حذفی خود را به استقلال رساند
دروغ انگلیسی در مسیر توافق!


