نقش انتظارات در اقتصاد ایران


حسین راغفر
اقتصاددان

 انتظــارات در علم اقتصاد، پیش‌بینی‌ها یا مفروضاتی هستند که افراد در مورد رویدادهای آینده انجام می‌دهند و بر تصمیم‌گیری آنها اثرگذار است. به ‌عنوان مثال، اگر مردم انتظار داشته باشند که نرخ تورم افزایش پیدا کند، ممکن است در حال حاضر تمایل داشته باشند که هزینه جاری را افزایش دهند و کمتر پس‌انداز کنند و یا اگرانتظار رکود اقتصادی دارند، ممکن است تمایل داشته باشند که مصرف و سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهند. بنابراین انتظارات می‌توانند بر متغیرهای اقتصادی مختلفی مانند قیمت‌ها، تولید، اشتغال، نرخ بهره و نرخ ارز تاثیرگذار باشند. نظریه‌های مختلفی در مورد چگونگی شکل‌گیری انتظارات مردم و تاثیر آنها بر نتایج اقتصادی وجود دارد. نظریه اول، نظریه انتظارات تطبیقی یا انطباقی است که فرض می‌کند مردم انتظارات خود را بر اساس روندهای گذشته استوار می‌کنند و به‌ تدریج با دسترسی به اطلاعات جدید، آنها را تنظیم می‌کنند. بر اساس این نظریه، انتظارات مردم ممکن است دقیق نباشد و از نتایج واقعی انحراف داشته باشد و هرگونه تغییر در سیاست‌های اقتصادی تا زمانی که مردم انتظارات خود را تعدیل نکنند، اثرات موقتی بر اقتصاد خواهد داشت. نظریه دیگر که به یکی از مهم‌ترین نظریه‌ها مرتبط است، نظریه انتظارات عقلایی است که فرض می‌کند افراد از تمام اطلاعات موجود و تجربیات گذشته خود برای پیش‌بینی‌های بی‌طرفانه و دقیق استفاده می‌کنند. بر اساس این نظریه، انتظارات مردم بر واقعیت منطبق است و هرگونه تغییر در سیاست‌های اقتصادی اثرات واقعی بر اقتصاد نخواهد داشت، مگر اینکه تغییراتِ در سیاست‌ها غیرمنتظره باشند. به عبارت دیگر، اگر تغییراتی در سیاست‌های اقتصادی اجرا شوند که با توانایی تحلیل و پیش‌بینی افراد هماهنگی داشته باشند و به ‌نوعی با انتظارات آنها سازگار باشند، تاثیر واقعی بر اقتصاد به حداقل می‌رسد. بنابراین، اگر سیاست‌های اقتصادی تغییر کنند و افراد از پیش این تغییرات را پیش‌بینی و یا به‌ سرعت و با عقلانیت واکنش نشان دهند، تاثیرات اقتصادی به حداقل خواهند رسید. این تاثیرات به ‌نوعی توسط انتظارات افراد پیش‌بینی شده و در تصمیمات اقتصادی آنها در نظر گرفته می‌شوند، لذا تاثیرات واقعی آنها را تضعیف می‌کنند. به این ترتیب، انتظارات نقش مهمی در اقتصاد دارد، زیرا بر رفتار و انتخاب افراد تاثیر می‌گذارد که به نوبه خود بر تقاضا و عرضه کل در اقتصاد تاثیرگذار است. در واقع اگر مردم انتظار داشته باشند، وضعیت اقتصادی در آینده تغییر کند، این انتظارات تصمیم‌گیری‌های آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عبارت دقیق‌تر، اگر افراد از تغییرات ممکن در امور اقتصادی در آینده آگاه باشند، رفتارها و تصمیم‌گیری‌های آنها در مورد مصرف، تولید و سرمایه‌گذاری تحت تاثیر انتظارات قرار می‌گیرد. برای مثال، اگر افراد انتظار داشته باشند که در آینده قیمت‌ها افزایش پیدا کند (تورم)، این انتظار ممکن است باعث شود که آنها بیشتر از کالاها و خدمات امروز استفاده کنند، چرا که اعتقاد دارند ارزش پول در آینده کاهش خواهد یافت. به همین ترتیب، اگر افراد انتظار داشته باشند نرخ بهره در آینده کاهش پیدا کند، ممکن است تقاضای آنها برای وام و مسکن امروز کاهش یابد، زیرا اعتقاد دارند که امکان دسترسی به وام با نرخ پایین‌تر در آینده وجود دارد. لذا، انتظارات مردم نه‌ تنها تصمیمات شخصی آنها را تحت تاثیر می‌گذارد، بلکه تاثیر مستقیمی بر تقاضا و عرضه کل بازار اقتصادی دارد. این انتظارات می‌توانند تغییراتی در رفتار مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران ایجاد کنند و در نهایت بر اقتصاد به ‌عنوان یک سیستم کلی تاثیر بگذارد. بنابراین درک چگونگی شکل‌گیری انتظارات و تاثیر آن بر نتایج اقتصادی برای تحلیل پدیده‌های اقتصادی و طراحی سیاست‌های اقتصادی موثر ضروری است. جهت تاکید، تفاوت بین انتظارات عقلایی و انطباقی در این است که انتظارات تطبیقی مبتنی بر داده‌های تاریخی است، در حالی که انتظارات عقلایی مبتنی بر داده‌های زمان واقعی است. انتظارات عقلایی بر سه عامل اطلاعات موجود، تجربه گذشته و استدلال انسانی استوار است. در حالی که انتظارات انطباقی عمدتاً بر اساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده است شکل می‌گیرد. چشم‌انداز انتظار تطبیقی انتظار دارد که تغییرات بسیار آهسته اتفاق بیفتند، در حالی که چشم‌انداز انتظارات عقلایی تمایل به تغییرات سریع دارد. انتظارات عقلایی و انتظارات انطباقی پیامدهای متفاوتی برای سیاست و نتایج اقتصادی دارند. 

قیمت لحظه ای ارز دیجیتال