تیتر این گزارش را تو انتخاب کن!

  [ فرشته کیانی ]  رنج گرسنگان غزه که این روزها به مسلخ مراکز توزیع کمک آمریکایی - اسرائیلی فراخوانده می‌شوند و هرگز از آنجا بازنمی‌گردند، پایان ندارد؛ این تراژدی هر روز تکرار می‌شود و گویی چشم جهان نیز دارد به آن عادت می‌کند! نیروهای اسرائیلی دیروز نیز چون روزهای گذشته به فلسطینی‌های گرسنه‌ای که در جنوب غزه به دنبال کمک بودند، شلیک کردند؛ حداقل 14 نفر جان باختند و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند. دیروز شاهدان عینی در شهر رفح گفتند تیراندازی حدود ساعت ۶ صبح رخ داد، زمانی که به آنها گفته شد مرکز توزیع باز خواهد شد. ادهم دهمان، ۳۰ساله، که در بیمارستان ناصر بستری بود، به آسوشیتدپرس گفت که یک تانک به سمت آنها شلیک کرد: «نمی‌دانستیم چگونه فرار کنیم. این تله‌ای برای ماست، نه کمک.» زاهد‌ بن ‌حسن، یکی دیگر از شاهدان، گفت به سر کسی که کنارش بود، شلیک شد: «آنها گفتند از ساعت ۶ صبح تا ۶ عصر منطقه امن است، پس چرا به سوی ما شلیک کردند؟» به گزارش الجزیره، از ۲۷ می (6 خرداد) تاکنون بیش از 120 فلسطینی در حالی که به‌دنبال کمک به مراکز بنیاد به اصطلاح بشردوستانه غزه (GHF) تحت حمایت آمریکا روی آوردند، بر اثر شلیک مستقیم سربازان اسرائیلی جان باخته‌اند. مراکز این بنیاد محدود است و حتی در مناطقی مثل شمال غزه وجود ندارد. روزهایی نیز مراکز تعطیل‌اند و هیچ غذایی توزیع نمی‌شود. این در حالی است که اسرائیل از ورود کمک‌های نهادهای بین‌المللی به غزه هم جلوگیری می‌کند. حتی وزیر دفاع اسرائیل دیروز به ارتش دستور داد راه کشتی مادلین -حامل کمک‌های بشردوستانه و فعالان حقوق بشر از جمله گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست سوئدی- به این منطقه را سد کنند. «اسرائیل کاتز» گفته مادلین به غزه نخواهد رسید. این در حالی است که مدیر وزارت بهداشت غزه هم دیروز هشدار داد که «اگر سوخت ژنراتورهای برق تأمین نشود، بیمارستان‌ها ظرف ۴۸ ساعت به گورستان تبدیل می‌شوند. کامیون‌های سازمان بهداشت جهانی نزدیک گذرگاه مرزی رفح متوقف ‌شده‌اند و ما خواستار ورود فوری آنها هستیم.» از سوی دیگر، حملات هوایی رژیم صهیونیستی نیز به غزه همچنان ادامه دارد و دیروز بر اثر آن دست‌کم 31 فلسطینی به شهادت رسیدند. در ادامه روایت دردناک گاردین از  نبرد هر روزه فلسطینیان برای بقا را می‌خوانید: 

گلوله‌ای که بر پیشانی مادر نشست
«ریم زیدان وحشت داشت که از فرزندانش جدا بیفتد. در حالی که ساعت‌ها به‌سختی میان ویرانه‌های غزه به سمت یک مرکز توزیع غذا راه می‌رفتند، او بارها و بارها با دختر ۲۰ساله و پسر ۱۲ساله‌اش تمرین می‌کرد که اگر نیروهای اسرائیلی به مردم گرسنه حمله کردند و خانواده از هم پاشید، باید چه کنند و کجا منتظر بمانند. این آخرین مکالمه‌ای بود که او با آنها داشت. ریم قبل از طلوع آفتاب روز سه‌شنبه، سوم ژوئن، با شلیک گلوله سربازان اسرائیلی به پیشانی‌اش، جان باخت. دختر و پسرش تقریبا سه ساعت را کنار جسم بی‌جان او گذراندند.» 
دخترش، میروات، در مصاحبه‌ای تلفنی گفت: «ما از روی ناچاری به آنجا رفتیم. گرسنگی مادرم را مجبور به رفتن کرد. او یک هفته تمام هر روز 6 ساعت پیاده‌روی می‌کرد تا به آنجا برسد و دست خالی برمی‌گشت.» چند روز قبل، پس از آنکه نیروهای اسرائیلی جمعیت رنجوری را که به مراکز توزیع مواد غذایی جدید مورد حمایت اسرائیل و آمریکا نزدیک می‌شدند، به گلوله بستند، میروات به ریم التماس کرده بود که دیگر خطر این سفر را به جان نخرد. ره سپردن، انتظار، نبرد در میانه آشوب و سپس دست خالی برگشتن، خطری بیهوده به نظر می‌رسید، اتلاف اندک انرژی‌ای که پس از ماه‌ها وعده‌های غذایی کوچک و نامنظم برایشان باقی مانده بود، اما فرزندانش گرسنه بودند. 
میروات افزود: «به مادرم گفتم که این نشانه‌ خداست که دیگر به آنجا نرود و این حرف او را متقاعد کرد. اما وقتی خواهر کوچکم، رزان، که فقط پنج سال دارد، گریه می‌کرد و می‌گفت که گرسنه است، خیلی زود نظرش عوض می‌شد.»

فریب‌دادن کودک گرسنه دشوار است



ریم سعی کرد اندک آذوقه‌ای را که پس از ماه‌ها محاصره برای خانواده باقی مانده بود، به تدریج مصرف کند، اما فریب دادن کودکی گرسنه دشوار است. میروات گفت: «پس از یک وعده سوپ که فقط با مشتی عدس برای تمام خانواده درست شده بود، رزان گرسنه بود و به مادر می‌گفت: «آب مرا سیر نمی‌کند.» بنابراین، دوشنبه گذشته، ریم به محمد، شوهرش، گفت که می‌خواهد دوباره برای تهیه غذا تلاش کند. آنها قبل از نیمه‌شب راه افتادند، زیرا محل توزیع غذا چند ساعت پیاده از خان‌یونس -جایی که خانواده زیدان در ویرانه‌های خانه قدیمی خود پناه گرفته‌اند- فاصله دارد. توزیع صبح زود شروع و سریع تمام می‌شد. محمد گفت: «من و همسرم 6 روز آنجا رفتیم و دست خالی برگشتیم. او اصرار داشت که دوباره برود، به این امید که حداقل یک کیلو آرد گیرمان بیاید. اما او غرق در خون و پیچیده در کفن برگشت. انگار عضوی از بدنم را از دست داده‌ام، انگار کسی قلبم را از سینه‌ام بیرون کشیده است. روح خانه‌مان رفته است.» ریم در تمام طول سفر دعا می‌کرد و نگران بود. خانواده خسته راه می‌پیمودند و گاه برای بازیابی توان، توقفی کوتاه می‌کردند. آنها تقریبا به محل توزیع غذا رسیده بودند که ناگهان صدای تیراندازی شدیدی شنیدند.
ریم یک‌بار دیگر پرسید که آیا پسر و دخترش محل ملاقات از پیش توافق‌شده‌ را به خاطر دارند یا خیر. سپس او رفت. میروات گفت: «آخرین حرف‌هایش این بود که اگر از هم جدا شدیم، کجا دوباره همدیگر را خواهیم دید؟ اما حالا برای همیشه از هم جدا شده‌ایم.» هر دو فرزند شاهد کشته‌شدن مادرشان بودند. احمد پس از اینکه دختری از پشت سرش شروع به جیغ‌زدن کرد، برگشت و مادرش را دید که با صورت به زمین افتاده است. احمد گفت: «من شروع به تلاش برای به هوش آوردنش کردم، تکانش می‌دادم و نامش را فریاد می‌زدم. صدای انفجارها بلندتر شد، تک‌تیراندازها از همه طرف شلیک و کوادکوپترها [پهپادها] نیز اطراف ما تیراندازی می‌کردند. فقط در یک ثانیه، همه چیز وارونه شد، بدون اینکه بدانیم چرا.»

توزیع غذا در دست حامیان سرسخت اسرائیل
مرگ ریم تراژدی‌ای از قبل پیش‌بینی‌شده بود که می‌شد از آن جلوگیری کرد. از زمانی که اسرائیل و آمریکا برای اولین‌بار طرح‌هایی را برای تمرکز تحویل غذا در مراکز تحت حفاظت پیمانکاران امنیتی خصوصی و ارتش اسرائیل مطرح کردند، فعالان حقوق بشر هشدار دادند که آمیختن اسلحه و غذا، غیرنظامیان را در معرض خطر قرار می‌دهد.
سازمان ملل و خیریه‌های بزرگ از زمان آغاز جنگ غزه، با استفاده از شبکه‌هایی که طی سال‌ها در غزه ساخته‌ و پروتکل‌های امنیتی -بدون سلاح- که در بسیاری از مناطق درگیر و فاجعه‌زده آزمایش شده‌اند، به بیش از ۲ میلیون نفر غذا داده‌اند. اسرائیل در طول جنگ، دسترسی سازمان ملل و سایر گروه‌هایی را که کمک‌های حیاتی به غزه ارائه می‌دهند، محدود و از ماه مارس تا اواخر ماه می محاصره کامل را اعمال کرد که باعث بحران گرسنگی شده است.
اسرائیل ادعا می‌کند که حماس در طول جنگ، از کمک‌ها سوءاستفاده کرده است و به یک مکانیسم تحویل جدید برای محروم‌کردن این گروه از پول نقد و تدارکات نیاز دارد، اما هرگز شواهدی برای تأیید این ادعا یا آماری که جزییات سرقت‌ کمک‌ها را شرح دهد، ارائه نکرده است. اسرائیل بنیاد بشردوستانه غزه (GHF) را به عنوان پاسخی برای این مشکلات معرفی کرد. این گروه مخفی که بودجه خود را فاش نکرده، به دست یک مسیحی انجیلی (که حامی سرسخت اسرائیل هستند) اهل آمریکا رهبری می‌شود که با ترامپ ارتباط دارد، اما هیچ تجربه‌ای در ارائه کمک‌های بشردوستانه در مقیاس بزرگ در منطقه جنگی ندارد.

بیش از 120 کشته در حدود 10 روز
مقامات بهداشتی اعلام کردند که کمتر از یک هفته پس از شروع فعالیت GHF، حداقل ۲۷ نفر در تلاش برای رسیدن به یکی از سایت‌های آن در روز یکشنبه، اول ژوئن، کشته شدند. حملات گسترده در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه ادامه یافت که ریم نیز در میان قربانیان بود. (به گزارش الجزیره، تا روز یکشنبه بیش از 120 نفر در مراکز توزیع غذا با شلیک سربازان اسرائیلی جان باخته‌اند.)
صلیب سرخ اعلام کرد که در آن دوره، صدها مجروح پس از حملات به جمعیتی که سعی در رسیدن به محل‌های GHF داشتند، به بیمارستان صحرایی این نهاد در رفح منتقل شدند. این حملات در طول سه روز حداقل ۵۰ کشته و بیش از ۴۰۰ زخمی بر جا گذاشت.  
بنیاد بشردوستانه غزه (GHF) حملات اسرائیل در روز سه‌شنبه، سوم ژوئن، را تأیید کرد. سخنگوی این بنیاد به آسوشیتدپرس گفت: «با کمال تأسف مطلع شدیم که تعدادی از غیرنظامیان پس از عبور از راهروی امن تعیین‌شده، زخمی و کشته شده‌اند.» این بنیاد توزیع غذا را در روز چهارشنبه و پنجشنبه به منظور «افزایش اقدامات امنیتی» متوقف کرد. ارتش اسرائیل پیش از این، تیراندازی به غیرنظامیانی را که به دنبال غذا بودند، تکذیب کرده بود، اما بعد اعلام کرد نیروهایش سه‌شنبه در نزدیکی یک مرکز توزیع غذا به سمت افرادی که سربازان تصور می‌کردند به سمت آنها در حال حرکت هستند، شلیک کردند.

سرگرمی و تفریح در تله‌های مرگ
محمد، ۴۶ساله، گفت که در سفرهای مکرر به این مراکز، هرگز غذای کافی حتی برای کسری از جمعیت ناامید که از سراسر غزه جمع شده بودند، وجود نداشت. توزیع تدارکات محدود، وحشیانه و غیرانسانی بود. او افزود: «این مراکز نقاط توزیع کمک نیستند. تله‌هایی هستند که برای مردم گذاشته شده ‌است. وقتی تیراندازی شروع می‌شود، ممکن است کسی که کنارتان است تیر بخورد یا کشته شود و شما حتی نمی‌توانید به او نگاه یا کمک کنید و وقتی «سرگرمی و تفریح» آنها تمام می‌شود، ساعت ۶ صبح درها را باز می‌کنند و هرج‌ومرج فوران می‌کند. سربازها از درگیری مردم بر سر کمک‌ها فیلم می‌گیرند و وقتی توزیع تمام شد، برای متفرق کردن جمعیت گاز اشک‌آور پرتاب می‌کنند. من آوارگانی را دیدم که نمی‌توانستند کمکی دریافت کنند و از روی شن‌ها ماکارونی جمع می‌کردند.» خانواده زیدان تقریبا هیچ غذایی برایشان باقی نمانده است. پس شروع دوباره جنگ در ماه مارس، آنها بیشتر از آشپزخانه‌های خیریه غذا می‌گرفتند، اما با تشدید محاصره و کاهش آذوقه در داخل غزه، فعالیت این مراکز کم و کمتر شد.