روزنامه اعتماد
1404/03/19
سلوك سرخوشانه رفقا
وقتي با رفقاي خوب سفر ميكنم، احساس ميكنم روي همهچيز، نم باطراوتي نشسته كه اجازه نميدهد خشكي و جديت در لابهلاي هيچ حرفي زياد دوام بياورد. انگار در ميان جديترين گفتوگوها و برنامههاي سفر هم، سلوكي سرخوشانه ميخواهد خودش را تحميل كند. سلام صبحگاهي را با جملهاي از سر شوخي يا تكه كلامي طنز شروع ميكنيم. همان اولين كلمات و تحركات را دست مياندازيم و سر به سر هم ميگذاريم. حرف ميزنيم از در و ديوار و زمين و زمان. از گذشتههاي دور چيزهايي بيرون ميكشيم كه شايد حتي شنيدنش حالا، گوشهايمان را سرخ كند. پشت سر دوستان مشترك حرف ميزنيم. بلديم بخنديم و بخندانيم، شوخيهاي فيالبداهه ترتيب دهيم و بيبهانه قهقهه بزنيم. خيلي راحت ميزنيم به جاده شوخي و طنز و لودگي. حتي درباره چيزهايي كه ديدهايم، خواندهايم و شنيدهايم، با چاشني طنز و خنده و شوخي و لطيفه صحبت ميكنيم. مرز شوخي و جدي در حرفهايمان محو ميشود. دغدغههايمان را فراموش نميكنيم اما انگار جديترين و پيچيدهترين و حتي تلخترين موضوعات هم در كنار رفيق، راحتتر در ذهن و جانمان حل ميشوند.رفيق واقعي و درست و حسابي يعني همين؛ كسي كه بشود تلخي روزگار را در كنارش شيرين كرد. كسي كه اجازه دهد ذهن و روانت را جلويش پهن كني و راحت دراز بكشي. دنيا در ظاهر به سمت تمناي خوشي بيشتر و لذت بيشتر در حركت است. همه جا صحبت از اين است كه خوش بگذرانيد، مثبت بينديشيد، از لذتهاي كوچك غافل نشويد، از مناظر و موسيقي و طعمها و عطرها لذت ببريد. اما در باطن كافي است كار را كمي شوخي بگيريد تا عواقبش به سرعت پديدار شود. اعتبار اجتماعي، تصوير شخصيتي و مناسبات با ديگران همه با اندكي شوخي گرفتن دنيا، بر باد ميرود. در آموزش و يادگيري بايد جدي بود و پشتكار داشت. در تربيت فرزند سهلانگاري نبايد كرد. شغل و حرفه و اقتصاد كه اساسا بر جديت بيرحمانهاش استوار است. فقر، بيعدالتي، دشواريهاي محيط اجتماعي و سياستهاي نادرست كه بر زندگي ما اعمال ميشوند، هيچ شوخي ندارند. انگار ارباب روزگار مدام در كمين است كه جدي بودن را به ما يادآوري كند. در محضر دوست و در سفر با رفيق، فرصت مهياست براي لذت بردن اصيل و عميق. ميشود با خيال راحت حرفهاي ناگفتني و ممنوعه را به زبان آورد و از پوسته خشك رسمي و نقابهاي اجتماعي و از دايره اخبار و رويدادهاي تيره و تار بيرون آمد. ميشود جديت زندگي و غمهاي عالم را به دست خنده و شوخي و لودگي سپرد، جوري كه همه را بشويد و ببرد. سفر با رفيق، پادزهر دنياي جدي است.
سایر اخبار این روزنامه
ماجرای نفوذ ایران به قلب امنیت اسراییل
پشت پرده ميدانداري غرب در شوراي حكام
مخالفت مجلس با لايحه اعطاي اختيار به دولت
ماموريت غيرممكن مدنيزاده
پشت پرده قتل «الهه حسيننژاد» ؟
رسانههاي نوين و نقش پيشگيرانه
از شوق معلمي تا تهديگ معيشت (1)
صورت و معناي قانون ايران (2): پرسشهاي ابدي
نظام مردسالاري و ستاندن جان
نگاهي چندلايه به قتل الهه حسيننژاد و اميرمحمد خالقي
پيروزي ديپلماتيك يا بازي ژئوپليتيكي؟
گفتوگو براي درمان بيگانگي
به بهانه روز ملي فرش
سينماي فرهنگي و هنري ؛ مرگ خاموش يا امكان احيا؟
برند تهران!
درخت موي يونس
فراموشي در كارتنهاي اسبابكشي
سفري در مرز ميان تمايل اخلاق و آزادي
سلوك سرخوشانه رفقا
غافلگيركننده با پيچشهاي غيرمنتظره
رسانههاي نوين و نقش پيشگيرانه
از شوق معلمي تا تهديگ معيشت (1)
صورت و معناي قانون ايران (2): پرسشهاي ابدي
نظام مردسالاري و ستاندن جان
نگاهي چندلايه به قتل الهه حسيننژاد و اميرمحمد خالقي
