لزوم برخورد جدی با اخلال‌گران ارزی در دوره بحران


کامران ندری
اقتصاددان

 در روزهای اخیر، بار دیگر بازار ارز در ایران با نوساناتی مواجه شد که توجه فعالان اقتصادی، تحلیلگران و عموم مردم را به خود جلب کرده است. نوساناتی که اگرچه در ظاهر ممکن است تابع عرضه و تقاضا به نظر برسند، اما در واقع برآیند مجموعه‌ای پیچیده از عوامل سیاسی، اقتصادی روانی و مدیریتی هستند. بررسی این عوامل می‌تواند تصویری دقیق‌تر از وضعیت موجود به دست دهد و درک ما را از سازوکار بازار ارز ارتقا دهد. نرخ ارز در اقتصاد ایران، همواره یکی از شاخص‌های حساس و اثرگذار بوده است. افزایش یا کاهش آن، نه‌تنها معیشت روزمره مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه بر تصمیم‌گیری‌های کلان در حوزه‌های تولید، واردات، صادرات و سرمایه‌گذاری نیز اثرگذار است. بنابراین، تحلیل روندهای اخیر بازار ارز و نوع واکنش‌ها به آن، برای فهم وضعیت اقتصادی کشور اهمیت بسزایی دارد. نخستین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که نوسانات نرخ ارز صرفاً محصول یک عامل خاص نیست. به تعبیر کارشناسان اقتصادی، از جمله دکتر کامران ندری، نوسانات اخیر حاصل برآیند عوامل متعددی است؛ برخی از این عوامل ماهیت مثبت دارند و برخی دیگر منفی. به بیان دیگر، در حالی که عواملی چون کاهش تنش‌های سیاسی یا برقراری آتش‌بس در منطقه می‌توانند منجر به کاهش انتظارات تورمی و تقویت ارزش ریال شوند، در مقابل، نگرانی‌های موجود درباره آینده سیاسی و اقتصادی کشور، ممکن است فضای روانی بازار را متشنج کرده و منجر به افزایش تقاضا برای ارزهای خارجی شوند. در چنین فضایی، نقش نهادهای مسئول به‌ویژه بانک مرکزی بیش از پیش برجسته می‌شود. بانک مرکزی به‌عنوان نهاد ناظر و سیاست‌گذار ارزی، نه‌تنها باید بازار را رصد کند، بلکه در مواقع لازم، باید از ابزارهای در اختیار خود برای کنترل نوسانات استفاده کند. البته، دکتر ندری تأکید می‌کند که مداخله بانک مرکزی نباید همواره و در همه شرایط باشد؛ بلکه این نهاد باید با توجه به تجربیات خود و درک واقع‌بینانه از شرایط، زمان مناسب برای ورود به بازار را تشخیص دهد. در مواردی، ممکن است عدم مداخله و واگذاری روند به سازوکارهای طبیعی بازار، نتیجه بهتری در پی داشته باشد. اما در شرایط بحرانی، این ذخایر ارزی بانک مرکزی است که میزان و اثربخشی مداخله را تعیین می‌کند. از سوی دیگر، انتظار از بانک مرکزی و نهادهای اقتصادی نباید به گونه‌ای باشد که گویی باید معجزه کنند. همان‌طور که در تحلیل‌ها اشاره شده، در وضعیت فعلی اقتصاد ایران، دستیابی به ثبات نسبی در بازار ارز، خود نوعی موفقیت محسوب می‌شود. کنترل جهش‌های شدید نرخ ارز، حتی اگر به معنای کاهش چشمگیر آن نباشد، نشانه‌ای از توان مدیریت بازار و تصمیم‌گیری عقلانی است. مسئله دیگری که در این میان نباید نادیده گرفته شود، رفتار عمومی جامعه در مواجهه با تحولات ارزی است. در گذشته، افزایش ناگهانی نرخ ارز منجر به هجوم مردم به بازارها و خرید کالاهای اساسی می‌شد؛ اتفاقی که خود می‌توانست بحران را تشدید کند. اما در روزهای اخیر، شاهد آن بودیم که برخلاف برخی انتظارات، مردم رفتار هیجانی از خود نشان ندادند. این رفتار، از منظر روانی اهمیت ویژه‌ای دارد و نشان‌دهنده سطحی از اعتماد عمومی به توان مدیریت کشور است.