مصائب اقتصاد رانتی و رفاقتی
وحید شقاقی شهری
اقتصاددان
شرایط پیچیده و عجیبی بر اقتصاد ایران سایه افکنده است. دهه ۹۰ با تحریمهای اقتصادی سختی سپری شد و ماحصل دو دور تحریمها، رشد اقتصادی نزدیک یک درصد و تورم بالای ۲۷ درصدی بود. در ضمن چالش عدیده سرمایهگذاری موجب شد اواخر این دهه، رشد استهلاک از سرمایهگذاری سبقت بگیرد و شرایط بد فرسودگی زیرساخت ها ظهور کند که تبعات همین مساله در بحران انرژی خود را نشان میدهد.
سالهای اخیر رفته رفته شرایط سختتر شد و از سال گذشته تاکنون حوادث عجیب پی در پی درحال وقوع است. آخرین رخداد هم همین جنگ ۱۲ روزه و شرایط آتش بس شکننده است. دولت هم واقعیتش آچمز شده از این همه اتفاقات پیچیده پشت سر هم و این آخری هم بدبیاری دیگری بود و در مجموع شواهد حکایت از این دارد تمام سناریوهای بدبینانه باید روی میز دولت باشد. با این حال همچنان معتقدم کشور نیازمند تغییر ریل جدی حکمرانی اقتصادی است و با یک اقتصاد رفاقتی، شبه دولتی، رانتی، نفتی و غیررقابتی نمی توان ادامه داد و جز با حضور بخش خصوصی واقعی امورات اقتصاد ایران پیش نخواهد رفت.
تاکنون که با اقتصاد مقاومتی درحد شعار برخورد شده است و تاب آوری اقتصادی پایین است بالاخص در اقتصاد با نهادهای ناکارآمد و تنوع تولید پایین و شرکای اندک و انحصارات گسترده، مقاومت اقتصاد اندک است. کشور نیازمند اصلاحات نهادی و ساختاری جدی درجهت بازسازی بخش تولیدی و صادراتی دارد و طی سالهای اخیر شاهد چنین اصلاحات ساختاری نبودیم.
حل مساله تحریمهای اقتصادی اولویت است ولی بدون بازسازی های داخلی، رفع تحریمها رخ نخواهد داد. حداقل بازسازی داخلی و خارجی باید همزمان رخ دهد. فعلا در دولت شواهدی مبنی بر بازسازی داخلی مشاهده نمی شود.
اقتصاد ایران از چندین دهه قبل دچار سوء محاسبات گسترده، پوپولیسم شدید و تحلیل های توهمی و خیالی شده که ماحصل این پدیدهها خود را در سیاستگذاری های غلط منجمله قیمت گذاریهای دستوری نشان داده است. اداره شعاری اقتصاد چنان ضربه ای بر پیکره کشور وارد کرده است که برگشت عقلانیت مهمترین اقدام است.
بخش خصوصی تضعیف شده و شبه دولتی ها گسترانده شدهاند. انحصارات شدید است و توان مقابله با این انحصارات و رانت ها خیلی سنگین است. سیاستهای غلط ارزی و قیمتی موجب شده بحرانهای شدیدی نظیر بحران آب و فرونشست زمین و انرژی و صندوقهای بازنشستگی ظهور کنند که حل اینها خود نیازمند بازگشت عقلانیت در نظام تدبیر، تغییر اساسی ریل حکمرانی اقتصادی و حضور جدی بخش خصوصی واقعی دارد. دولت باید تصمیمات سخت بگیرد ولی فعلا درگیر روزمرگیها شده است. تحلیل سناریوهای بدبینانه و خوشبینانه بستگی به تصمیمات سخت دولت دارد. هم در حل مسائل داخلی و هم در بهبود روابط بین المللی. شرایط ناترازی های اقتصاد کلان نگران کننده است و گذر زمان به نفع ایران نیست و باید در حداقل زمان تصمیات سخت درجهت تغییر ریل حکمرانی اقتصادی گرفت. بدون تغییر ریل حکمرانی اقتصادی، شرایط صادرات غیرنفتی ۵۰ میلیارد دلاری به مشکل خواهد خورد و حفظ این حجم صادرات واجب است.

