تقویت اقتدار اقتصادی با مدیریت ریسک ارزی
فرشید شکرخدایی
رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تأمین مالی اتاق بازرگانی ایران
بحرانها، همواره آزمونی برای سنجش کارآمدی سیستمهای اقتصادی و مدیریتی کشورها هستند. جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز از این قاعده مستثنی نبود و در دل ناپایداریهای امنیتی و نگرانیهای اجتماعی، فرصت نادری برای آزمودن پایداری زیرساختهای اقتصادی کشور فراهم کرد. آنچه در این برهه کوتاه اما پرمخاطره رخ داد، نشاندهنده بلوغ نسبی برخی نهادهای کلیدی در مدیریت بازار ارز، توزیع کالا و مهار انتظارات تورمی بود؛ مسائلی که در این یادداشت مورد واکاوی قرار میگیرند. یکی از اقدامات تحسینبرانگیز در جریان این بحران، توزیع هوشمندانه حدود ۱۰ میلیون تن کالا از گمرکات کشور و انتقال آن به انبارهای غیرمتمرکز در سطح کارخانهها و شرکتها بود. این اقدام که با همکاری نزدیک بانک مرکزی، گمرک و وزارت صمت صورت گرفت، از منظر مدیریت ریسک، اقدامی هوشمندانه به شمار میرود. تمرکززدایی از انبارهای پرریسک و انتقال کالاها به نقاط پراکنده، احتمال آسیبپذیری زنجیره تأمین را در برابر حملات احتمالی به حداقل رساند و همزمان، به آرامش روانی بازار کمک کرد. این مدل توزیع کالا، نهتنها از بروز کمبودهای موضعی جلوگیری کرد، بلکه به اعتبار اکوسیستم تجاری کشور در سطح داخلی و بینالمللی افزود. در واقع، این تجربه نشان داد که چابکی در سیاستگذاری و هماهنگی میان نهادها میتواند آثار بحران را کاهش دهد. با وجود شرایط ویژهای که کشور در جریان جنگ تجربه کرد، نرخ ارز شاهد نوسان شدیدی نبود. بر اساس دادههای اقتصادی، ثبات نسبی نرخ ارز از ابتدای سال تاکنون حفظ شده، که این در شرایطی است که نرخ تورم همچنان بالاست. این موضوع میتواند نشانهای از تقویت نسبی پول ملی و ثبات انتظارات در بازار باشد. در این میان، صادرات غیرنفتی بهویژه در حوزه پتروشیمی، فولاد و بخش خصوصی، مهمترین منبع تأمین ارز کشور بوده است. اگرچه ارز حاصل از فروش نفت، نیازهای دارویی، کالاهای اساسی و بودجه دولت را پوشش میدهد، اما پایداری تأمین ارز در گرو تقویت صادرات غیرنفتی است. عملکرد مثبت در تجارت با عراق، امارات و عمان، حتی در شرایط جنگی، نشان از مقاومبودن اکوسیستم تجارت کشور دارد؛ مقاومتی که باید حفظ و تقویت شود. یکی از نقاط آسیبپذیر نظام مالی کشور، تمرکز بیش از حد در سیستمهای پرداخت است. سامانههایی نظیر «شاپرک» که ستون فقرات پرداخت الکترونیکی کشور را تشکیل میدهند، در صورت اختلال میتوانند کل شبکه بانکی را دچار مشکل کنند. به همین دلیل، باید به دنبال مدلهای غیرمتمرکز و مقاومسازی زیرساختهای بانکی بود. در این راستا، استفاده از فناوریهای نوینی همچون بلاکچین، ترکیب آن با رگولاتوری هوشمند، و بهرهگیری از پدافند غیرعامل در حوزه بانکی میتواند یک راهبرد پایدار برای افزایش تابآوری باشد. تجربه کشورهای پیشرو نشان داده که تمرکز، اگرچه به کنترل بهتر منجر میشود، اما ریسک شکست سیستمی را نیز افزایش میدهد. سیاست بانک مرکزی در افزایش سهم طلا در ذخایر ارزی کشور، یکی دیگر از اقدامات قابل دفاع در دوره بحرانی اخیر بود. کشورهایی مانند چین و روسیه نیز در مواجهه با تحریمها به چنین رویکردی روی آوردهاند. طلا، برخلاف تصور عمومی، تنها یک کالای زینتی یا ذخیره سرمایهای نیست؛ بلکه در صنایع پیشرفته مانند خودروهای برقی و فناوریهای الکترونیکی کاربرد گسترده دارد. بر همین اساس، پیشبینیها نیز حاکی از ثبات یا رشد ارزش طلا در بلندمدت است. لذا افزایش ذخایر طلای کشور، باید با اولویت و جدیت بیشتر دنبال شود. یکی از ابزارهایی که میتواند در تثبیت نرخ ارز و کاهش نااطمینانیهای بازار نقشآفرین باشد، راهاندازی بازار معاملات آتی ارز (فیوچرز) است. این ابزار، بهویژه در تعامل بین صادرکننده و واردکننده که با تأخیر در تحویل ارز یا کالا مواجهاند، میتواند بهعنوان پلی میان عرضه و تقاضای آینده عمل کند.

