نظام یارانهای نیازمند جراحی
اقتصاد کلان/ «یارانه دهک های هشتم ، نهم و دهم برای تامین منابع مورد نیاز کالا برگ حذف می شود.» این خبری است که احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی روز دوشنبه در جمع خبرنگاران مطرح می کند. ضرورتی که هم در بطن برنامه هفتم توسعه و هم در ردیف بودجه 1404 گنجانده شده تا کمی از بار سنگین دولت برای پرداخت یارانه های نقدی کاسته شده و از منابع آزاد شده برای حمایت کالایی از اقشار محروم استفاده شود. اما پرسش کلیدی آن است که 16سال پس از آغاز پرداخت نقدی یارانه ها، آیا وضع معیشت و رفاه خانواده های ایرانی بهبود یافته یا نه؟ محمد خوش چهره اقتصاددان و استاد دانشگاه به عنوان یکی از نمایندگانی که در زمان طرح این ایده در زمره مخالفان طرح قرار داشته در گفتگوی اختصاصی با تجارت تلاش کرده به پرسش های طرح شده در این زمینه پاسخ دهد. او با تاکید بر اینکه اساسا ایده ای که پرداخت یارانه را برای همه ایرانیان در بازه زمانی طولانی مدت تجویز کرده باشد، ایده مناسبی نیست می گوید:« دولت ها باید بسترهای تولید ثروت و مهمتر از آن تعالی و رفع تبعیض را در جامعه فراهم سازند نه اینکه به دارا و ندار به یک اندازه یارانه دهند!» به اعتقاد خوش چهره نظام یارانه ای کشور نیازمند یک جراحی و اصلاح جدی است که باید هرچه سریعتر در دستور کار قرار گیرد.
*با گذشت 16سال از اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها و پرداخت نقدی یارانه، وزارت کار اعلام کرده به دنبال حذف 3دهک بالایی یارانه بگیران و تخصیص منابع حاصل از آن برای کالابرگ است. این تصمیم دولت را چطور ارزیابی می کنید؟
ج: تصمیماتی که اخیرا وزارت کار درباره حذف دهک های 8 و 9 و 10 و تخصیص منابع آن برای تخصیص کالا برگ به دهک های کمتر برخوردار گرفته یک امر بدیهی و مبرهن است. اینکه پس از 16سال، تازه ساختار اجرایی در ایران به فکر یک چنین اصلاحات ضروری افتاده ، جای سوال دارد. از ابتدا قرار نبود یارانه به صورت فراگیر برای مدت زمان طولانی برای همه ایرانیان باشد. زمانی که در مجلس هفتم حضور داشتم و دولت نهم بحث یارانه های نقدی را مطرح کرد، من مخالف اجرای این ایده به این شکل بودم. در آن زمان برخی به من ایراد می گرفتند که شما که طرفدار عدالت اجتماعی و حمایت از فقرا هستید چرا با این ایده مخالفت می کنید. در آن برهه تاکید کردم اتفاقا چون طرفدار فقرا هستم با تخصیص یارانه های نقدی به این شکل مخالفت می کنم.
دلایل مخالفت شما با طرح هدفمندسازی یارانه ها چه بود؟ چون دولت نهم نهایتا در سال 89 این طرح را استارت زد؟
در آن برهه من و برخی از همکارانم که به دنبال تحقق عدالت اجتماعی بودیم این استدلال را مطرح می کردیم که وضعیت اقتصادی ایران و دهک های محروم مانند بیماری است که مشکلات جدی دارد و باید هرچه سریعتر زیر تیغ جراحی های بنیادین قرار بگیرد. اما پزشک به جای جراحی لازم، در حال تزریق مستمر مُرفین به بیمار است. در واقع با این روش نه تنها بیمار معالجه نمی شود بلکه به مرفین اعتیاد پیدا کرده و نهایتا نشانه های بیماری برای مدتی پنهان می شود تا جایی که دیگر کار از کار بگذرد. در آن زمان گفتم یارانه نقدی به این شکل بدون اعلام یک نقطه پایانی برای آن، بیشتر مشکل ساز خواهد بود تا گره گشا! خاطرم هست آقای احمدی نژاد از من دلخور شد که چرا با طرح دولت مخالفت می کنم. حرف ما این بود که اگر دولت یارانه 45هزار تومانی به همه ایرانیان بدهد، در کوتاه مدت مردم خوشحال می شوند اما برای نظام برنامه ریزی و بودجه ریزی کشور مشکل ساز خواهد بود . ضمن اینکه هرچند 45هزار تومان پول در جیب راست مردم گذاشته می شد اما بیش از 2برابر آن از جیب چپ مردم پول با تورم و گسترش فقر و رشد نقدینگی و...برداشته می شد.
در آن زمان چه کاری باید میشد که نشد؟
دولت باید صادقانه با مردم صحبت می کرد و میگفت، یارانه نقدی برای 6ماه تا 1الی 2سال توزیع می شود. آن هم برای دهک های محروم جامعه! اما کاری که انجام شد این بود که یارانه برای مدت زمان نا محدود به همه ایرانیان داده شد. بسیاری از افراد پر جمعیت برای 7الی 8نفر یارانه می گرفتند. این یارانه باعث شد، بسیاری از اقشار از جمله کشاورزان سطح کشت و تولید خود را پایین بیاورند. تا زمانی که ما در مجلس هفتم بودیم این ایده اجرایی نشد. همه تعجب می کردند چرا طیف ما که من و احمد توکلی و...بودیم با این طرح مخالف هستیم. امروز مشخص شد که حرف ما درست بود. امروز یارانه نقدی به یک بار سنگین برای اقتصاد ایران بدل شده است. اما بهبودی واقعی در معیشت مردم ایجاد نشد. شاید برای مخاطبان شما جالب باشد که بدانند، ما هموطنانی داریم که در اروپا و آمریکا زندگی می کنند و دلاری پول در می آورند اما یارانه هم می گیرند! یا بسیاری از ثروتمندان هم هستند که یارانه می گیرند و حاضر به حذف نام خود از لیست یارانه بگیران نیستند. این طرح هرچند 16سال قبل با اهدافی چون عادلانه تر کردن توزیع ثروت اجرایی شد اما در عمل بر شکاف میان فقیر و غنی افزود. نه فقط در بحث یارانه نقدی یک چنین شرایطی وجود دارد بلکه در حوزه یارانه های پنهان و اشکار انرژی هم همین وضعیت حاکم است. در واقع این اقشار ثروتمند هستند که بیشترین بهره را از این گونه یارانه انرژی می برند.
به هر حال قرار است برخی دهک های برخوردار از این طرح حذف شوند. فکر می کنید چطور می توان سطح رفاه عمومی مردم را ارتقا داد؟
ایجاد رفاه باید به صورت مستمر و پایدار باشد اگر چه روند تحقق آن تدریجی و ارام است. در ایران طی 16سال اخیر که یارانه پرداخت شده نه تنها رفاه مردم بیشتر نشده بلکه بر حجم طبقه فقیر جامعه افزوده شده است. امروز ایرانیان برای داشتن یک خانه حداقلی آبرومند مشکل دارند. برای تامین کالری روزانه حداقلی مشکل دارند. نرخ رشد جمعیت کاهش پیدا کرده و آمارهای فقر مطلق بالا رفته است. همین امروز که ما با هم صحبت می کنیم، مرکز آمار ایران گزارش جامع آمارهای اقتصادی و اجتماعی کشور تا مردادماه ۱۴۰۴ را منتشر کرده است. مطابق آمارهای هم رشد جمعیت کشور کاهش یافته و هم نرخ تورم بالا رفته است! این روند نشان می دهد سیاست توزیع یارانه، سیاستی در راستای کرامت و عزت و رفاه و بهبود سطح زندگی مردم نبوده است. ای کاش همه این منابع هنگفت مالی که برای یارانه ها تخصیص یافته، برای حل بحران مسکن و خانه دار شدن مردم و اشتغالزایی و رشد تولید استفاده می شد. امروز هم نمی گویم دولت به مردم کالابرگ ندهد، اما حرف این است که نباید به پرداخت این کالابرگ افتخار کرد. دولت کارآمد دولتی است که بستر مناسب برای تولید ثروت فراهم کند. تازه چهره های دولتی مدام اشاره می کنند در حال از بین بردن فقر مطلق هستند! واقعا دردآور است که حجم فقر مطلق در جامعه ایرانی تا این حد بالا رفته است. خاطرم هست قبل از انقلاب ما با مارکسیستها و کمونیستها بحث می کردیم و تصویری از ایده آل های مورد نظر فراهم می کردیم . آنها به نقل از مارکس می گفتند که نظام سرمایه داری شرایط را به جایی می رساند که مردم وارد خط بقا می شوند! امروز این خط بقا به خط مطلق تغییر پیدا کرده است. در واقع رویکردهای لیبرالیستی در اقتصاد ایران کار را به جایی رسانده که مردم درگیر بقای خود شده اند. بسیاری از مقامات دولتی متوجه بار معنایی اظهارات خود نیستند.
اگر اشتباه نکنم حرف شما این است که ما در حوزه های کلان اقتصادی، گفتمان و راهبرد خود را مشخص نکرده ایم. معلوم نیست ایران در حوزه اقتصاد مبتنی بر کدام روش حرکت می کند و کدام اهداف عالیه را مد نظر دارد. درست است؟
یکی از بحث های اصلی در سیاست و توسعه ترمینولوژی (واژه شناسی) است. هر واژه ای باید با درک مفهوم آن مطرح شود. وقتی کسی از عدالت حرف می زند باید سریع از او پرسید، منظور شما از عدالت چیست؟ عدالت را تعریف کن. با چه روشی قرار است عدالت تحقق شود؟ ملاک های اندازه گیری عدالت چیست؟ اگر به این پرسش ها پاسخ درستی داده شود می توان این واژه را وارد گفتمان اقتصادی و اجرایی کرد. بسیاری از دولت ها به اسم عدالت، مردم را تحت فشار قرار داده اند. این در حالی است که اصل واژه عدالت تقدس دارد. خداوند متعال هستی را بر مبنای قسط و عدل آفریده و هدف از ارسال پیامبران تحقق عدالت است. اما اینکه گروه های سیاسی از عدالت استفاده ابزاری کنند اما تصویر درستی از آن ارائه نکنند، غیر منطقی است. البته همین که وزارت کار قدمی برای حذف یارانه دهک های برخوردار برداشته، مطلوب است. اما باید درک دولت و ساختارهای تصمیم ساز از واژه ها و گفتمان ها ارتقا پیدا کند. جامعه ای که در مسیر رشد و توسعه و تعالی(منظورم ثروت نیست)قرار دارد در بالاترین حد باید کمتر از 2دهک فقیر داشته باشد. 1درصد تا 1.5دهک از اقشار جامعه را مرفهین و ثروتمندان تشکیل می دهند. باقی جمعیت جامعه باید طبقه میانی یا متوسط باشند. در جامعه ایرانی اما طیف محدودی اکثریت منابع را در اختیار دارند و بخش وسیعی از جامعه را دهک های محروم تشکیل می دهند. نحیف شدن و حذف طبقه متوسط جامعه را با معضل فقر و مشکلات اقتصادی مواجه می کند. دولت باید تلاش کند طبقه متوسط را احیا کرده و زمینه کاهش طبقه محروم و انتقال آنها به دهک های متوسط را فراهم کند.
اگر قرار باشد اولویت هایی را برای دولت ترسیم کنید؛ مهمترین اولویت های دولت را چه می دانید؟
یکی از مهمترین اولویت های کشور تلاش برای حل مشکل مسکن جامه است. برخی آمارهای حاکی است که بیش از نیمی از درآمد خانواده ها در پایتخت و کلانشهرها صرف اجاره بها می شود. حل مشکل مسکن تا حد زیادی به خانواده ها کمک می کند تا سطح معیشتی خود را بهبود بخشند. در کشورهای توسعه یافته با استفاده از مالیات ثروت را به سمت دهک های کم برخوردار هدایت می کنند. از سوی دیگر دولت باید تلاش کند اصلاحات اقتصادی بنیادین را در جامعه محقق کند. حذف رانت و فساد و امضاهای طلایی یکی از اصلاحات ضروری است. اصلاح نظامات بودجه ای بانکی و مالیاتی از دیگر ضرورت هایی است که دولت به عنوان یک اولویت باید مد نظر قرار دهد.

