پرداخت مستمریها به قیمت فرو رفتن در باتلاق بدهی
گروه اقتصاد کلان: اخیراً در فضای رسانهای کشور خبری منتشر شده مبنی بر اینکه سازمان تامین اجتماعی برای پرداخت مستمری بازنشستهها 25 همت با نرخ 41 درصد از بانک رفاه وام گرفته است. این مسئله میتواند بیانگر مسائل مختلفی در اقتصاد کشورمان به ویژه شرایط مالی این سازمان باشد باشد. به گزارش تجارت، سازمان تامین اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین نهادهای حمایتی در نظام رفاهی کشور، نقش محوری در تضمین امنیت مالی اقشار آسیبپذیر جامعه ایفا میکند. وظیفه اصلی سازمان تامین اجتماعی پرداخت مستمری به بازنشستگان، ازکارافتادگان و بیمهشدگان است که بخشی از حقوق اساسی آنان محسوب میشود. در سالهای اخیر، تامین مالی و پرداخت مستمریها با چالشهای جدی روبرو شده است که به تدریج میتواند نه تنها موجب نارضایتی اقشار مستمریبگیر شود، بلکه کارایی و پایداری سازمان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. متاسفانه اقتصاد کشور در سالهای اخیر با رکودهای متعددی روبرو بوده و نرخ بیکاری افزایش یافته است. این وضعیت باعث کاهش تعداد افراد فعال بیمهپرداز شده که به معنای کاهش حق بیمههای پرداختی به سازمان است. از آنجا که منابع مالی تامین اجتماعی به شکل عمده از محل حق بیمههای بیمهشدگان تأمین میشود، کاهش این منابع فشار مضاعفی به سازمان وارد میآورد. مضاف بر این با پیشرفت پزشکی و افزایش امید به زندگی، جمعیت سالمند کشور روز به روز بیشتر میشود. این افزایش جمعیت سالمند، به تبع خود تعداد مستمریبگیران سازمان را افزایش داده است. در حالی که منابع مالی محدود است، حجم پرداختها به طور قابل توجهی افزایش یافته و این تعادل درآمد و هزینه را به هم زده است. سازمان تامین اجتماعی علاوه بر پرداخت مستمریها، مسئولیت ارائه خدمات درمانی و بیمهای را نیز بر عهده دارد. رشد روزافزون هزینههای پزشکی، دارویی و درمانی فشار زیادی بر بودجه سازمان وارد میکند و بخش عمدهای از منابع را به خود اختصاص میدهد یکی دیگر از مشکلات جدی بازنشستگان، افزایش ناکافی مستمریها در مقابل نرخ واقعی تورم است. افزایش مستمریها که معمولا با تاخیر و کمتر از نرخ تورم صورت میگیرد، موجب کاهش قدرت خرید بازنشستگان شده و سطح رفاه آنان را کاهش میدهد که در نهایت نارضایتی و اعتراضات را به دنبال دارد. در کنار موارد مذکور، ضعف در مدیریت منابع مالی، نبود شفافیت در عملکردهای مالی، ناکافی بودن نظارتها و همچنین برخی ایرادات ساختاری در نظام سازمانی، باعث شده است که حتی منابع موجود نیز به طور بهینه مورد استفاده قرار نگیرد. این موضوع باعث تشدید مشکلات مالی و کاهش اعتماد عمومی شده است.
عدم به موقع پرداخت مستمری ها چه چالشی به همراه دارد؟
مطمئنا عدم به موقع پرداخت مستمری بازنشستگان چالشهای زیادی را با خود به همراه خواهد داشت. در وهله اول عدم پرداخت به موقع یا پرداخت ناکافی مستمریها، موجب فشارهای معیشتی بر بازنشستگان شده و سطح رفاه آنان را کاهش میدهد. این فشارها میتوانند به مشکلات روحی و روانی نیز منجر شوند و سلامت کلی این قشر را به خطر بیندازند. علاوه بر این زمانی که مستمریها پاسخگوی نیازهای بازنشستگان نباشد، آنان مجبور به مراجعه به نهادهای خیریه و حمایتی دیگر میشوند که این امر فشار بر سایر بخشهای حمایتی را افزایش میدهد و سازمانهای دیگر را نیز با مشکل مواجه میکند. در گام سوم عدم توانایی سازمان در ایفای تعهدات مالی، میتواند موجب کاهش اعتماد بیمهشدگان و بازنشستگان به این نهاد شود. این امر نیز انگیزه افراد برای پرداخت حق بیمه را کاهش میدهد که در نهایت به تشدید بحران مالی سازمان میانجامد.
چه راهکارهایی برای اصلاح چالشهای مالی تامین اجتماعی وجود دارد؟
در چنین شرایطی یکی از مهمترین راهکارها، اصلاح نظام حق بیمهها است. افزایش سقف حق بیمهها متناسب با شرایط اقتصادی و درآمد افراد، شناسایی و بیمه کردن گروههای شغلی غیررسمی و خوداشتغال، میتواند منابع مالی سازمان را به طرز قابل توجهی افزایش دهد. تنوعبخشی به منابع درآمدی سازمان از دیگر راهکارهای لازم برای این امر است. اتکا صرف به درآمدهای حق بیمهای، سازمان را در برابر نوسانات اقتصادی آسیبپذیر میکند. لذا سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی نظیر بازار سرمایه، املاک و مستغلات و توسعه فعالیتهای اقتصادی میتواند منابع درآمدی غیرحق بیمهای جدیدی فراهم کند که در کاهش فشار مالی موثر باشد. در ادامه ارتقاء سیستمهای مدیریت مالی، پیادهسازی حسابرسیهای دقیق و منظم، افزایش شفافیت در هزینهها و درآمدها، نقش مهمی در بهبود بهرهوری سازمان و افزایش اعتماد عمومی دارد. اصلاح نظام بازنشستگی یکی دیگر از راهکارهای اصلاح چالشهای مالی سازمان تامین اجتماعی است. بازنگری در سن بازنشستگی، اصلاح نحوه محاسبه مستمریها بر اساس درآمد واقعی بیمهشدگان، و همچنین سیاستهایی جهت تشویق بازنشستگان به ادامه فعالیتهای اقتصادی یا اشتغال پارهوقت، میتواند به کاهش فشارهای مالی بر سازمان کمک کند. در نهایت تقویت همکاری با سایر نهادهای دولتی و غیردولتی آخرین راهکار برای مشکل مذکور است. همکاری نزدیکتر با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان برنامه و بودجه و نهادهای حمایتی دیگر میتواند باعث طراحی سیاستهای جامع و پایدار شود. همچنین مشارکت با بخش خصوصی و تشکلهای کارگری و کارفرمایی در برنامهریزی و اجرا، راهحلهای بهتری به همراه خواهد داشت. ئر نهایت آنچه که که میتوان به عنوان جمع بندی بیان کرد این است که سازمان تامین اجتماعی با چالشهای پیچیده و چندوجهی در زمینه تامین مالی و پرداخت مستمری بازنشستگان مواجه است. این مشکلات نه تنها به کاهش رفاه و نارضایتی بازنشستگان منجر میشود بلکه میتواند تهدیدی جدی برای پایداری مالی و کارایی این نهاد باشد. بدون اتخاذ سیاستهای اصلاحی و بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود، بحرانهای مالی عمیقتر شده و جامعه نیز از این شرایط متاثر خواهد شد. بهبود ساختارهای مالی، افزایش منابع درآمدی، اصلاح نظام بازنشستگی و بهبود مدیریت سازمان، مهمترین محورهایی است که باید در اولویت برنامهریزان و تصمیمگیران کشور قرار گیرد. تامین اجتماعی علاوه بر یک وظیفه مالی، نماد عدالت اجتماعی و تضمین حقوق بازنشستگان است؛ بنابراین حمایت مستمر و پایدار از آن، حفظ انسجام و پایداری جامعه را به دنبال خواهد داشت.

