روزنامه اعتماد
1404/07/07
لزوم جلوگيري از توليد و اكران آثار بيمحتوا در سينما
عدهاي در جامعه به هر قيمتي صرفا به منافع فردي خود ميانديشند. پول خوب براي آنها حرف اول و آخر را ميزند و براي به دست آوردن آن نيز خود را به هر آب و آتشي ميزنند. اين ديدگاه به سينماي كشور نيز سرايت كرده است. برخي تهيهكنندگان، فرهنگسازي و ارتقاي فكر و انديشه و سطح زندگي مردم به واسطه توليد فيلمهاي فاخر و تاثيرگذار، برايشان اهميتي ندارد. به هر نوع اثر تصويري نازل، با هر موضوع و محتوا و مضموني، نام فيلم و سينما مينهند. همين كه با فروش بالاي اينگونه فيلمها، منافع فرديشان تامين شود، كفايت ميكند. به اسم كار فرهنگي سراغ هر نوع سوژهاي ميروند.زندگي شخصي و اجتماعي اين طيف، با انواع و اقسام رانتها و سفارشها نيز همراه است. از تصاحب پولهاي دولتي و بيتالمال با انواع و اقسام روابط خاص گرفته تا اخذ وامهاي خوب دولتي به اسم كار فرهنگي، براي آنها راهكار و روشي موفقيتآميز محسوب ميشود.
براي اين طيف خاص اهميتي ندارد كه ديگر فيلمسازان و تهيهكنندگان نيز بتوانند از بودجههاي دولتي و ديگر امتيازات حمايتي استفاده كنند يا نه...!!
همين كه خودشان به اسم توانايي شخصي و حتي زرنگي، بتوانند برخي منابع و امكانات اقتصادي كشور را ببلعند، برايشان كافي است. مقوله كيفيت و ماندگاري اثر در توليدات اين طيف، محلي از اعراب ندارد.
آنها براي آثار توليدي بيمحتواي خود از هرگونه تبليغات آنچناني و رنگارنگ خياباني گرفته تا اضافه كردن رنگ و لعاب مختلف به پوستر و بنر فيلمهايشان استفاده ميكنند تا مخاطب بيشتري را جذب نموده و به سالنهاي سينما بكشانند. شعارشان فقط رسيدن به سود سرشار است، به هر قيمتي.!
آنها صرفا به عدد بليتهاي فروخته شده و فروش بالاي فيلمهاي خود انديشه ميكنند و كاري به اين ندارند كه مخاطب سينما بعد از تماشاي فيلمهايشان، چه در كوله بار خود ريخته و با خود ميبرد.
بالندگي جامعه و ارتقاي سطح دانش مردم، مفهومي بيارزش براي آنهاست و به اسم كار فرهنگي و با بهانه قراردادن سينما به عنوان يك ابزار سرگرمي براي مردم، هرگونه رفتار ضد فرهنگي را انجام ميدهند.
بله يكي از رويكردهاي سينما، وجه سرگرمي آن است، درست شنيدهاند و در آن شكي نيست، منتها نه هر فيلمي و با هر فيلمنامهاي.
آنها فيلمي در حد «اجارهنشينها»ي زندهياد داريوش مهرجويي نميسازند كه به پيام متن فيلم هم انديشه كنند. رسالت آنها صرفا كشاندن مخاطب به سينما با انوع و اقسام تبليغات فريبنده در فيلمهايشان است.
اين طيف، صرفا نگاه تجاري و پولساز به سينما دارند و با دغدغه فروش بالاي فيلم، از توليد هر نوع آثار بيسر وته و بيمحتوايي دريغ نميكنند. به عبارتي ميتوان گفت كه سينما و فيلمسازي را با برخي كاسبيهاي رايج در جامعه يا شهربازيها اشتباه ميگيرند.
آنها فيلمي را فيلم ميدانند كه بتواند به هر طريق ممكن پول سرشاري را برايشان دست و پاكند و به ارمغان بياورد و بس! تعريف سينما از نظر آنها يعني موفقيت در گيشه و بس.!
آنها اگر درگير و دار تفكرات چرتكهاي و پولساز خود، فيلم بيمحتوايي بسازند، اصلا مهم نيست و اهميتي ايجاد نميكند، چون نه بازخواست ميشوند و نه به كسي جواب پس ميدهند.رانت و ارتباطات خاص آنها هميشه پشتوانه كاري آنهاست.در مجامع و مراسمات مختلف و پشت هر تريبوني همواره خود را فردي مدير و موفق در سينما معرفي ميكنند.
هميشه از تعداد بالاي فيلمهاي توليدي خود، به عنوان يك امتياز ويژه و منحصر به فرد ياد ميكنند. نوع قضاوت منتقدان و اصحاب نقد و نظر نيز در مورد آثار توليديشان، هيچگونه اهميتي برايشان ايجاد نميكند.
همين كه ميتوانند با انواع و اقسام روشها، فيلم خود را پخش نموده و بر روي پرده سينماها به نمايش درآورند، برايشان افتخار بزرگي است. براي آنها صرفا حفظ پشتوانههاي رانتي براي پخش و توزيع و اكران آثارشان در سينماها قابل ارزش و اهميت است. اين افراد همانند كبكي هستند كه سرشان همواره با پولهايشان، زير برف است و از محيط پيرامون خود خبردار نيستند يا اصولا نميخواهند بدانند و بشوند كه در موردشان چه قضاوتهايي صورت ميگيرد.!
با توهم و گاه تكرار كلماتي مثل زرنگ بودن و حتي توصيه آن به ديگران، در سينما صرفا سرگرمند.
حال تكليف جامعه و مخاطب در مقابل اين افراد و اينگونه فيلمها چيست؟ چون مجموعه اين رفتارها به اسم خدمات فرهنگي به مردم صورت ميگيرد، بنابراين وزارت ارشاد و در راس آن مديريت سازمان سينمايي موظف است ساز و كار سختگيرانهاي را در مسير توليدات سينمايي در پيش گيرد تا هر فيلم نازلي به اسم كمدي و سرگرمي نه ساخته شود و نه به مرحله اكران برسد.
سازمان سينمايي، تنها مرجعي است كه ميتواند اين افراد و اينگونه موارد را با هماهنگي نهادهاي مرتبط ديگر مثل خانه سينما و...رصد و پيگيري كند تا وقت مردم براي ديدن هر فيلمي تلف نشود. بايد جلوي اينگونه رانتهاي متداول و زيادهخواهيهاي برخي افراد كاسبكار به اسم هنر و سينما كه هيچگونه دغدغه فرهنگي ندارند، گرفته شود.
مستندساز و منتقد
سایر اخبار این روزنامه
پاياننقشمستقلاروپا در پرونده هستهايايران
برجامِ بد فرجام
هزينههاي اجباري بينظارت تحصيل
داستانها و رمانهاييكه هرگز به كتابفروشي نميرسند
هوشمندسازي، سكوي صادرات دانش مالياتي ايران به بريكس
اتهامات متهم؛ آدمربايي كودك آزاري، تجاوز و قتل
اتهامات متهم؛ آدمربايي كودك آزاري، تجاوز و قتل
تندروها به سر خط برگشتند
تندروها به سر خط برگشتند
غرب به سويتقابل پيش ميرود!
غرب به سويتقابل پيش ميرود!
برجام مرد زنده باد برجام!
برجام مرد زنده باد برجام!
مكانيسم ماشه و التهابات رواني جامعه
مكانيسم ماشه و التهابات رواني جامعه
جلوگيري از توليد و اكران آثار بيمحتوا در سينما
جلوگيري از توليد و اكران آثار بيمحتوا در سينما
فلسطين در معادلات پكن: از همدلي انساني تا ملاحظات راهبردي
فلسطين در معادلات پكن: از همدلي انساني تا ملاحظات راهبردي
غزه و خبرنگاران قرباني آن
غزه و خبرنگاران قرباني آن
از گسست فرهنگي تا گفتوگوي مياننسلي
از گسست فرهنگي تا گفتوگوي مياننسلي
حمله به ناممكن
حمله به ناممكن
ترامپ را دستكم نگيريد
ترامپ را دستكم نگيريد
مزايا و چالشهاي كاربرد هوش مصنوعي در آموزش
مزايا و چالشهاي كاربرد هوش مصنوعي در آموزش
تندروها به سر خط برگشتند
تندروها به سر خط برگشتند
غرب به سوي تقابل پيش ميرود!
غرب به سوي تقابل پيش ميرود!
برجام مرد زنده باد برجام!
مكانيسم ماشه و التهابات رواني جامعه
لزوم جلوگيري از توليد و اكران آثار بيمحتوا در سينما

