نبرد ژئوپلیتیک واشنگتن و مسکو در قلب دمشق
گروه سیاسی: در تحولی کمسابقه، احمد الشرع ملقب به ابومحمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه، با دونالد ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد؛ رویدادی که نهتنها از نظر نمادین اهمیت دارد، بلکه نشانهای از تغییر بنیادین در رویکرد واشنگتن نسبت به آینده سوریه است. این دیدار، که سومین ملاقات میان دو طرف محسوب میشود، در شرایطی انجام شد که آمریکا بهدنبال ایجاد پایگاه نظامی در دمشق و پیوستن سوریه به پیمان ابراهیم است؛ اقدامی که میتواند نظم منطقهای را دگرگون کند و سوریه را از محور مقاومت به حلقه شرکای جدید آمریکا در خاورمیانه منتقل سازد. به گزارش «تجارت»، در مقابل، روسیه که از سال ۲۰۱۵ با دخالت نظامی در سوریه جایگاه سنتی خود را تثبیت کرده بود، اکنون با چالش جدی مواجه است. مسکو تلاش دارد با حفظ پایگاههای نظامی خود در طرطوس و حُمیمیم و تقویت روابط با نهادهای امنیتی سوریه، مانع از عقبنشینی استراتژیک شود. رقابت آمریکا و روسیه در سوریه جدید، دیگر صرفاً نظامی نیست؛ بلکه به حوزههای دیپلماتیک، اقتصادی و حتی فرهنگی کشیده شده و آینده نظم منطقهای را تحت تأثیر قرار داده است.
تغییر در معادلات دمشق - واشنگتن با دیدار جولانی و ترامپ
دیدار احمد الشرع با ترامپ در کاخ سفید، نقطه عطفی در روابط دمشق و واشنگتن محسوب میشود. این دیدار، که با استقبال غیررسمی و ورود از در پشتی کاخ سفید همراه بود، نشاندهنده حساسیت بالای پرونده سوریه در سیاست خارجی آمریکا است. جولانی، که پیشتر چهرهای شبهنظامی و اپوزیسیون شناخته میشد، اکنون در قامت رئیس دولت موقت سوریه، بهعنوان شریک بالقوه واشنگتن در بازسازی نظم سوریه مطرح شده است. این دیدار در حالی انجام شد که آمریکا بهدنبال ایجاد پایگاه نظامی در دمشق است؛ اقدامی که نهتنها جنبه امنیتی دارد، بلکه بهعنوان ابزار فشار برای پیوستن سوریه به پیمان ابراهیم نیز عمل میکند. تحلیلگران معتقدند واشنگتن در تلاش است تا با ایجاد کریدور امنیتی برای اسرائیل و حذف نفوذ ایران و روسیه، سوریه را به حلقه متحدان جدید خود در منطقه تبدیل کند. از سوی دیگر، این دیدار پیام روشنی برای بازیگران منطقهای دارد: آمریکا دیگر صرفاً در شمال شرق سوریه حضور ندارد، بلکه بهدنبال بازتعریف نقش خود در قلب دمشق است. این تحول، میتواند موازنه قدرت در خاورمیانه را بهنفع واشنگتن تغییر دهد و روسیه را در موقعیت تدافعی قرار دهد.
معمای ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در دمشق
طرح ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در دمشق، از منظر ژئوپلیتیک یک تحول بنیادین است. این پایگاه، برخلاف حضور پراکنده آمریکا در شمال شرق سوریه، در قلب سیاسی و تاریخی کشور قرار دارد و میتواند بهعنوان نماد بازگشت واشنگتن به معادلات سوریه عمل کند. هدف اصلی این پایگاه، نهتنها تأمین امنیت منطقهای بلکه مشروعیتبخشی به حضور آمریکا در سوریه جدید است. برخی تحلیلگران معتقدند این پایگاه میتواند به مرکز هماهنگی برای بازسازی سوریه، جذب سرمایهگذاری خارجی و مدیریت گذار سیاسی تبدیل شود. در واقع، واشنگتن با این اقدام بهدنبال آن است که سوریه را از یک کشور بحرانزده به شریک منطقهای قابل اعتماد تبدیل کند؛ مشابه آنچه در عراق پس از ۲۰۰۳ رخ داد، اما با رویکردی متفاوت و کمتر نظامی.
با این حال، ایجاد پایگاه نظامی در دمشق با چالشهای جدی مواجه است؛ از جمله مخالفت روسیه، ایران و بخشی از افکار عمومی سوریه. همچنین، حضور نظامی آمریکا در پایتخت سوریه میتواند به تنشهای امنیتی و درگیریهای نیابتی دامن بزند. بنابراین، موفقیت این طرح مستلزم توافقات منطقهای و بازتعریف نقش آمریکا در خاورمیانه است.
تلاش روسیه برای احیای جایگاه سنتی در سوریه
روسیه که از سال ۲۰۱۵ با دخالت نظامی در سوریه توانست جایگاه خود را تثبیت کند، اکنون با تهدید جدی از سوی آمریکا مواجه است. مسکو با حفظ پایگاههای نظامی در طرطوس و حُمیمیم، تلاش دارد حضور خود را مشروع و پایدار جلوه دهد. اما با تغییر رویکرد واشنگتن، روسیه ناگزیر به بازتعریف استراتژی خود در سوریه شده است. از منظر کرملین، سوریه نهتنها یک متحد منطقهای بلکه دروازه نفوذ به مدیترانه شرقی و خاورمیانه است. بنابراین، عقبنشینی از دمشق به معنای کاهش نفوذ ژئوپلیتیک روسیه در منطقه خواهد بود. به همین دلیل، مسکو در حال تقویت روابط با نهادهای امنیتی سوریه، افزایش همکاریهای اقتصادی و حتی فرهنگی با دمشق است تا جایگاه خود را حفظ کند.
با این حال، روسیه با محدودیتهایی مواجه است؛ از جمله تحریمهای غرب، کاهش توان مالی و رقابت شدید با آمریکا و ترکیه. در چنین شرایطی، حفظ نفوذ در سوریه نیازمند دیپلماسی فعال، سرمایهگذاری هدفمند و تعامل با بازیگران منطقهای است. مسکو اگر نتواند خود را با نظم جدید تطبیق دهد، ممکن است جایگاه سنتیاش را در سوریه از دست بدهد.
میدان رقابت برای نظم منطقهای آینده در سوریه جدید
تحولات اخیر نشان میدهد سوریه جدید به میدان رقابت برای بازتعریف نظم منطقهای تبدیل شده است. آمریکا با دیدار جولانی، طرح پایگاه نظامی و تلاش برای پیوستن دمشق به پیمان ابراهیم، بهدنبال آن است که سوریه را از محور مقاومت خارج و به حلقه شرکای خود وارد کند. این رویکرد، بخشی از استراتژی گستردهتر واشنگتن برای مهار نفوذ ایران و روسیه در منطقه است. در مقابل، روسیه تلاش دارد با حفظ جایگاه سنتی خود، مانع از تغییر موازنه قدرت شود. این رقابت، دیگر صرفاً نظامی نیست؛ بلکه به حوزههای دیپلماتیک، اقتصادی، رسانهای و فرهنگی کشیده شده است. آینده سوریه، نهتنها برای دمشق بلکه برای کل منطقه تعیینکننده خواهد بود؛ زیرا میتواند الگوی جدیدی از تعامل قدرتهای جهانی با کشورهای بحرانزده ارائه دهد.
در نهایت، سوریه جدید در آستانه یک گذار تاریخی قرار دارد. اگر واشنگتن بتواند با شرکای منطقهای خود، نظم جدیدی را در دمشق تثبیت کند، ممکن است شاهد شکلگیری یک محور جدید در خاورمیانه باشیم. اما اگر روسیه موفق شود جایگاه خود را حفظ کند، نظم سنتی منطقه ادامه خواهد یافت. این رقابت، نهتنها درباره سوریه بلکه درباره آینده ژئوپلیتیک خاورمیانه است.
چشمانداز تحولات آتی سوریه بهمثابه نقطه تلاقی نظمهای متضاد
تحولات سوریه در سالهای اخیر نشان دادهاند که این کشور دیگر صرفاً یک میدان جنگ داخلی نیست، بلکه به نقطه تلاقی نظمهای متضاد جهانی تبدیل شده است. آمریکا با رویکردی جدید، بهدنبال بازتعریف جایگاه سوریه در نظم منطقهای و اتصال آن به محورهای نوظهور همکاری در خاورمیانه است؛ در حالی که روسیه تلاش دارد با حفظ پیوندهای سنتی، مانع از فروپاشی نفوذ تاریخی خود شود.
در این میان، نقش بازیگران منطقهای مانند ایران، ترکیه، اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز تعیینکننده خواهد بود. هرگونه تغییر در موازنه قدرت در سوریه، بهطور مستقیم بر امنیت منطقهای، مسیرهای انرژی و معادلات ژئوپلیتیک تأثیر خواهد گذاشت. سوریه جدید، اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند به الگویی برای گذار از بحران به ثبات تبدیل شود؛ اما اگر رقابت قدرتها به درگیریهای نیابتی منجر شود، خطر بازگشت به بیثباتی جدی خواهد بود. در نهایت، آینده سوریه نهتنها در گرو تصمیمات واشنگتن و مسکو بلکه وابسته به توان نخبگان سوری در مدیریت گذار، حفظ استقلال نسبی و تعامل هوشمندانه با قدرتهای جهانی است. اگر این کشور بتواند از رقابت قدرتها برای بازسازی و توسعه بهرهبرداری کند، شاید برای نخستینبار پس از یک دهه جنگ، فرصت شکلگیری یک نظم پایدار و چندجانبه در قلب خاورمیانه فراهم شود.


