تریدینگ فایندر

مناظره بی‌ثمر و پر ضرر و برنامه‌ریزی‌شده!

جوان آنلاین: مناظره از جنس مناظره اخیر در باب شهادت یا وفات هر یک از معصومین علیهم‌السلام، بیشتر شبیه یک «کار انگلیسی» است. چیزی که باید در حوزه تخصصی حوزه و میان اهل آن باشد و ظرفیت‌های مخاطب و فایده‌بری مخاطب عام هم سنجیده شود، معلوم است وقتی چنین نمی‌شود و بدون این سنجش‌ها صرفاً با در دسترس‌بودن یک سکوی اینترنتی انجام می‌شود، نتیجه‌اش هم هیچ‌کس را غیر از شیعه انگلیسی و خود تفکر تجزیه‌طلبانه و تفرقه‌افکنانه انگلیسی راضی نمی‌کند. 
یک روحانی که بیشتر بغضش سیاسی است تا عقیدتی و خالی از بدیهیات منطقی است، بر فرض ادعایی دارد. مثل او کم نیستند. چرا باید او را به مناظره دعوت کرد تا مثلاً کذب ادعایش معلوم شود؟! آن هم یک روحانی کم‌سواد و آن‌قدر بی‌منطق که عطاءالله مهاجرانی به او توصیه می‌کند: «دوباره منطق بخواند و روشمندی در اندیشه و سخن را بیاموزد بلکه بار دیگر تفسیر و تاریخ و حدیث و الهیات بخواند تا این‌قدر در مناظره دسته‌گل به آب ندهد»!
اما عجیب آنکه حالا معلوم می‌شود این روحانی بی‌منطق با خاتمی و نزدیکانش بی‌ا‌رتباط هم نیست و آنان فقط از اینکه بی‌ادبی کرده است (نه بی‌منطقی و گفتن خلاف واقعیات تاریخی) ناراضی‌اند. صراحتاً ادعای محمدعلی ابطحی نشان می‌دهد آنان با اصل حرف‌های آن روحانی کذا مخالف نیستند و آن را بخشی از مباحث روشنفکری دینی می‌دانند و فقط نوع ادبیات به‌کار رفته را موجب ضربه‌خوردن این نواندیشی می‌دانند!
ابطحی در این‌باره نوشته است: «با جمعی از دوستان روحانی نواندیش خدمت آقای خاتمی جلسه داشتیم. آقای خاتمی بحث سخنان آقای سلیمانی اردستانی را پیش کشید. اعتراض داشت که چرا این مباحث را و این ادبیات را در این شرایط به کار گرفته است. دوستان جلسه که دوستان آقای اردستانی هم بودند نیز گلایه داشتند که محتوای ادبیات آقای اردستانی بیشتر از هر چیز به تفکر آرام نواندیشی دینی که نوپا ولی جدی است، آسیب زده و می‌زند. تقریباً همه دوستان هم این روز‌ها با آقای سلیمانی در این مورد گفت‌و‌گو کرده بودیم. 
تریدینگ فایندر


باور داشتیم مناظره در مسائل مذهبی، سنت خوبی بود که متأسفانه با ادبیات موهن از یکسو و فحاشی‌های رکیک از سوی دیگر دچار مشکل شد».
این متن آقای ابطحی بیشتر شاهدی است که گویا قبلاً با روحانی مذکور گفت‌و‌گو شده و او بعد از این گفت‌و‌گو‌ها که نواندیشان دینی با او داشته‌اند به مناظره رفته است و فقط کمی بی‌ادبی کرده وگرنه اصل حرف‌هایش بخشی از تفکرات نواندیشان است!
آنچه در طرف دیگر ماجرا یعنی ناسزاگویی برخی به آن روحانی مثلاً نواندیش اتفاق افتاد نیز دقیقاً انگلیسی‌بودن ماجرا را شفاف کرد. تا آنجا که طرف دیگر مناظره حجت‌الاسلام کاشانی واکنش نشان داد و نوشت: «ما به کسی توهین و هتاکی نمی‌کنیم، چون سقیفه‌ای نیستیم، ما پیرو علی بن‌ابی‌طالب هستیم. هتاکی و فحاشی متعلق به پیروان معاویه است نه پیروان امیرالمؤمنین. نباید با توهین و فحاشی آبروی تربیت اهل بیت را ببریم. باید باادب‌ترین باشیم تا همه بگویند این ادب پیروان جعفر‌بن‌محمد است. عده‌ای توطئه می‌کنند تا هیئتی‌ها توهین و فحاشی کنند و بهانه دست دشمنان بدهند. از حق باید با حق دفاع کنیم نه با توهین و فحاشی».
نواندیشی دینی گرفتار سیاست است. تقریباً هیچ‌یک از نواندیشان دینی نیستند که فارغ از دغدغه‌های جناح‌های سیاسی و سرنوشت تلخ و شیرین خود در فضای سیاسی پنج دهه گذشته، اندیشه‌ورزی دینی کنند. این بزرگ‌ترین عیب آنان است. 
طرف دیگر نباید در دام مناظره‌های بی‌ثمر بیفتد. مسئله اصلی جهان اسلام و جهان تشیع اکنون وحدت داخلی و انسجام فکری مقابل دشمنان اصلی است، نه این‌گونه برنامه‌هایی که نتیجه‌اش خود پیداست از عاقبتش!
اگر در خانه خاتمی جمع می‌شوند و قبل از مناظره با روحانی نواندیش گفت‌و‌گو می‌کنند و بعد از مناظره می‌گویند ادبیاتش خوب نبود و به بحث نواندیشان ضربه زد، طرف مقابل باید بداند که در چه دامی گرفتار شده است و خود را از این ورطه رهایی ببخشد.
تریدینگ فایندر