تریدینگ فایندر

سند راهبرد امنیت ملی ترامپ ترجمه‌ افول آمریکا

سرویس خارجی-
سند راهبرد امنیت ملی آمریکا که در دوره ترامپ منتشر 
شد، سندی است که به وضوح نشان می‌دهد آمریکا پایان جهانی‌سازی نظم لیبرال و افول خود را پذیرفته است.
استراتژی امنیت ملی آمریکا سندی رسمی است که هر رئیس‌جمهوری در آمریکا باید آن را منتشر کند تا اولویت‌ها، تهدیدها و جهت‌گیری کلی سیاست‌خارجی آن رئیس‌جمهور مشخص شود. این سند در دوره دوم ترامپ نیز سرانجام منتشر شد. به گفته کارشناسان با توجه به روحیه دمدمی‌مزاج ترامپ و عدم توجه وی به اسناد بالادستی نمی‌توان به عملیاتی شدن این سند چندان خوش‌بین بود اما حداقل می‌توان اصول کلی راهبرد امنیتی و سیاست‌خارجی دولت آمریکا را از آن استخراج کرد. «اکونومیست» در این‌باره نوشته: «ممکن است تصور کنید که در دنیای ترامپ، راهبرد امنیت ملی جدید چندان اهمیتی نداشته باشد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی در دوره نخست ترامپ، بارها ابراز تأسف کرده بود که رئیسش اساساً هیچ راهبردی نداشت. در عوض، رئیس‌جمهور بر پایه غریزه عمل می‌کرد آن هم، بدون زحمتِ داشتن جلسات توجیهی زیاد. او از یک روز به روز دیگر به سمت‌های متضاد نوسان می‌کرد». با این وجود به نوشته اکونومیست، این سند جامع‌ترین بیانیه از راهبرد «اول آمریکا»ی ترامپ است و براساس آن نوشته شده است.
تریدینگ فایندر


پایان نظم لیبرال
به گفته کارشناسان، سند منتشر شده را باید «سند افول نظم جهانی لیبرال» دانست. آمریکا پس از پایان جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از پایان جنگ سرد به دنبال جهانی‌سازی نظم لیبرال به رهبری خود بود. اما دولت ترامپ در سند جدید به وضوح ضمن انتقاد شدید از این رویکرد، تاکید می‌کند که منابع و قدرت آمریکا باید داخل این کشور هزینه شود. در ابتدای سند دولت ترامپ، سیاست‌های گذشته آمریکا در قبال مسائل جهانی، «اشتباه» خوانده شده و «فراتر از توان آمریکا» بیان شده است. به عبارت دیگر رویکرد هژمون‌گرایی دولت‌های گذشته آمریکا را زیر سؤال رفته است. این سند «تجارت آزاد» را هم مورد حمله قرار می‌دهد و آن را دلیل از بین رفتن «طبقه متوسط» و «برتری اقتصادی و نظامی» آمریکا بیان می‌کند. به عبارت دیگر سند می‌پذیرد آمریکا در دنیای فعلی برتری اقتصادی و نظامی ندارد. مواردی که سند راهبرد امنیت ملی ترامپ اشتباه می‌خواند، مؤلفه‌های اصلی شکل‌دهنده به سلطه آمریکا و نظم آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم و خصوصا پس از فروپاشی شوروی بوده است. ترامپ در این سند، هم ایدئولوژی حاکم بر ساختار واشنگتن در سه دهه پس از جنگ سرد را «خیال‌پردازی و خودویران‌گری» می‌نامد و هم مدعی شده که دولت او تنها مسیری است که می‌تواند آمریکا را به «عصر طلایی» بازگرداند.
سال‌هاست در مسیر اشتباه قرار داریم
سند ترامپ بر این تصور استوار است که آمریکا از دهه ۱۹۹۰ تا امروز در مسیر اشتباهی حرکت کرده است؛ مسیری که به گفته نویسندگان سند، واشنگتن را به سمت جنگ‌های بی‌پایان، جهانی‌سازی بی‌محابا، ائتلاف‌های پرهزینه و سیاست‌های مهاجرتی کنترل‌نشده سوق داده است. این سند پیوسته تلاش می‌کند نشان دهد که دوران جهان‌وطنی لیبرال پایان یافته و آمریکا برای بقا مجبور است «سخت‌تر، بسته‌تر و خودکفاتر» عمل کند. به گفته «ارل راسموسن»، تحلیلگر ژئوپلیتیک و نظامی بازنشسته آمریکا سند جدید برخلاف رویکرد دولت‌های قبلی گسترش ناتو را یک مشکل برای امنیت منطقه‌ای و جهانی می‌داند. به گفته وی «ما این واقعیت را می‌پذیریم که نباید به‌دنبال سلطه جهانی باشیم اما همچنان از داشتن یک ارتش قدرتمند حمایت می‌کنیم و نمی‌خواهیم هیچ کشور دیگری تبدیل به هژمون جهانی شود.»
بازگشت به دکترین امپریالیستی مونرو
براساس گزارش‌ها مهم‌ترین بخش سند استراتژی امنیت ملی ترامپ بازگشت به دکترین امپریالیستی مونرو در آمریکای‌لاتین است.که رویکرد ضدایرانی، ضدچینی و ضدروسی آن به‌شدت مشخص است. به گزارش مهر ترامپ با صراحت در این سند اعلام کرده که آمریکا دیگر اجازه نخواهد داد قدرت‌هایی مثل چین، روسیه یا حتی ایران در این منطقه نفوذ کنند. این سند یک عبارت جدید را مطرح کرده است: «متمم ترامپ بر دکترین مونرو». این متمم یعنی: ممنوعیت حضور نظامی هر قدرت خارجی در کل نیم‌کره. مقابله با خرید بنادر، فرودگاه‌ها و صنایع کلیدی توسط کشورهای غیرغربی. افزایش نیروهای نظامی آمریکا در منطقه.شرطی کردن کمک‌ها و اتحادها به «اطاعت سیاسی». در واقع براساس این سند هدف نهائی آمریکا‌، بازگرداندن آمریکای‌لاتین از میدان رقابت جهانی به «حیاط خلوت سنتی» واشنگتن است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه در سند رسمی استراتژی امنیتی آمریکا آمده است: «پس از سال‌ها غفلت، آمریکا دکترین مونرو را برای بازگرداندن برتری آمریکا در قاره آمریکا و محافظت از سرزمین خود و دسترسی ما به سرزمین‌ها در سراسر منطقه، بار دیگر تایید و اجرا خواهد کرد.» این استراتژی با اشاره به چین بیان می‌کند که آمریکا «از رقبای خارج از نیم‌کره غربی، توانایی استقرار نیروها یا سایر قابلیت‌های تهدیدآمیز یا تملک یا کنترل دارایی‌های حیاتی استراتژیک را سلب خواهد کرد.» همچنین این سند پیشنهاد «بازآرایی» حضور نظامی آمریکا در منطقه برای مقابله با «تهدیدهای فوری» در این نیم‌کره مربوط به کنترل مهاجرت و قاچاق موادمخدر را مطرح می‌کند.
تحقیر اروپا 
سند استراتژی امنیت ملی ترامپ به گفته کارشناسان و رسانه‌ها از بسیاری جهات تغییر سیاست‌های سنتی آمریکا در قبال اروپا را نشان می‌دهد. سند در بسیاری موارد نیز رویکرد تحقیری نسبت به اروپا در پیش می‌گیرد. سند با لحنی بسیار انتقادی اروپا را قاره‌ای در حال افول می‌داند و می‌گوید تغییرات جمعیتی، سیاست‌های مهاجرتی، کاهش نرخ تولد، «سانسور آزادی بیان»، سرکوب اپوزیسیون و «از بین رفتن هویت و اعتماد به نفس ملی» موجب شده‌اند اروپا در معرض نابودی تمدنی» قرار گیرد. اگر روند فعلی ادامه یابد، به گفته سند، اروپا طی ۲۰ سال آینده «غیرقابل تشخیص» خواهد بود. در این سند تاکید شده است که دولت ترامپ می‌خواهد «هویت غربی» را در اروپا احیا کند. به گفته کارشناسان و رسانه‌های غربی این سند، نکات مورد بحث احزاب سیاسی راست افراطی اروپایی را تکرار می‌کند؛ آنهائی که به اپوزیسیون اصلی دولت‌های آلمان، فرانسه و دیگر متحدان سنتی آمریکا تبدیل شده‌اند. به نوشته پولیتیکو دولت آمریکا در سند جدید «راهبرد امنیت ملی» خود به ‌طور رسمی اعلام کرده است که امنیت آمریکا به تغییر مسیر سیاسی اروپا وابسته است و به همین 
دلیل واشنگتن از احزاب راست‌گرای افراطی در سراسر قاره سبز حمایت خواهد کرد. در حالی که سیاست اروپا نسبت به روسیه و جنگ در اوکراین یکی از محورهای مهم در دوران اخیر بوده، سند جدید نشان‌دهنده فاصله‌گرفتن واشنگتن از این سیاست است. آمریکا می‌خواهد اروپا مسئولیت دفاع و امنیت خود را بپذیرد.
تکرار ادعاها درباره ایران
ایران سه‌بار در سند به‌عنوان «مهم‌ترین عامل بی‌ثباتی منطقه» معرفی شده است. این سند مدعی شده که «وضعیت ایران» در دو سال گذشته به دلیل عملیات اسرائیل و «چکش نیمه‌شب» دولت ترامپ علیه برنامه هسته‌ای به‌شدت تضعیف شده است. ترامپ در یادداشتی در مقدمه این سند که جمعه منتشر شد، بار دیگر ادعاهای گذشته خود در‌باره ایران را تکرار کرده و نوشته است: «ایران در عملیات چکش نیمه‌شب ما‌، توان غنی‌سازی هسته‌ای‌اش را از دست داده است.»
سند امنیت ملی جدید، خاورمیانه نیز را «عامل مزاحمت همیشگی سابق» معرفی کرده و مدعی شده که اهمیت آن کاهش یافته است. دلیل این کم‌اهمیت دانستن چند مورد ذکر شده است: افزایش تولید انرژی داخلی آمریکا، کاهش وابستگی اقتصادی آمریکا به نفت خاورمیانه‌، ضعف نسبی ایران به دلیل اقدامات آمریکا و اسرائیل، امکان گسترش توافق‌های آبراهام. اما در کنار این کاهش تمرکز، سند بر چند خط قرمز تاکید کرده است: نیفتادن منابع انرژی خلیج‌فارس به دست «دشمنان آمریکا»، باز ماندن تنگه هرمز و دریای سرخ.
تهدید چین
در بخش مربوط به آسیا نیز سند با لحنی شدید از چین یاد کرده و می‌گوید پکن با «پول آمریکایی» به رقیب ژئوپلیتیک تبدیل شده است. از منظر ترامپ، سیاست آمریکا در قبال چین باید شامل موارد زیر باشد: محدود کردن تجارت در حوزه‌های حساس‌، انتقال زنجیره‌های تأمین به آمریکا و متحدان، تقویت ائتلاف هند- پاسیفیک، فشار شدید برای افزایش هزینه‌های نظامی ژاپن و کره، حفظ برتری در فناوری‌های دوگانه و ایجاد بازدارندگی قطعی در دریای چین‌جنوبی. ترامپ چین را تنها بازیگری معرفی کرده که می‌تواند «آمریکا را از ابرقدرتی پایین بکشد» و دقیقاً به همین دلیل، برخورد با چین ستون اصلی استراتژی اوست.
تریدینگ فایندر