تریدینگ فایندر

تعیین حقوق و دستمزد هم فصلی شود

تغییر شتابان متغیر‌های اقتصادی به مرحله‌ای رسیده است که شیوه‌های سنتی تصمیم‌گیری دیگر پاسخگوی واقعیت‌های متحول بازار نیست. روند‌های قیمتی در بسیاری از کالا‌های اساسی، حامل‌های انرژی و حتی خدمات عمومی، الگوی ثابتی ندارند و در دوره‌هایی کوتاه دچار نوسان‌های شدید می‌شوند. هنگامی که ساختار اقتصاد چنین رفتار پرنوسانی دارد، به‌کارگیری سازوکار‌های کند و سالانه برای تعیین مؤلفه‌های کلیدی معیشت شهروندان از جمله حقوق و دستمزد، کارآمدی خود را از دست می‌دهد و به شکاف میان درآمد و هزینه‌های واقعی زندگی دامن می‌زند. اکنون که دولت تصمیم گرفته است قیمت بنزین در سهمیه سوم را به صورت فصلی تعیین کند، پیشنهاد بررسی و اجرای همین الگو در تعیین حقوق و دستمزد‌ها بیش از هر زمان دیگری ضرورت پیدا کرده است. 
مع‌الأسف تصمیم‌گیری درباره حقوق و دستمزد بر پایه داده‌های اقتصادی ماه‌ها قبل از آغاز سال جدید صورت می‌گیرد، یعنی در زمستان۱۴۰۳، زمانی که نرخ تورم نقطه‌ای و ماهانه در اوج فشار‌های بیرونی و داخلی بود، شورای عالی کار و تدوین‌کنندگان لایحه بودجه بر اساس همان شرایط تصمیم‌گیری کردند. صورتجلسه‌ها، چانه‌زنی‌ها و نهایتاً مصوبه حقوق و دستمزد برای سال۱۴۰۴، محصول داده‌هایی از اقتصاد بود که در آن زمان وجود داشت، اما امروز، پس از گذشت ۹ ماه از آن مقطع، واقعیت‌های اقتصادی تفاوت‌های بنیادین پیدا کرده است، به طوری که تورم مسیر دیگری طی کرده، نرخ ارز نوسان‌های تازه‌ای تجربه کرده، هزینه‌های مسکن، خوراک، حمل‌ونقل و خدمات تغییر کرده و قدرت خرید حقوق‌بگیران دگرگون شده است، از این رو طبیعی است تصمیمی که در زمستان سال گذشته گرفته شد، دیگر تناسب چندانی با شرایط کنونی ندارد. 
دولت با پیش کشیدن ایده تغییر فصلی قیمت بنزین، به نوعی پذیرش رسمی این واقعیت را اعلام کرده است که اقتصاد کشورمان با ثبات‌های سالانه سازگار نیست. هنگامی که سیاستگذار خود اذعان می‌کند قیمت یک کالای حیاتی مانند بنزین باید بر اساس شرایط فصل به‌روز شود، این نکته مطرح می‌شود که چرا چنین انعطافی درباره یکی از بنیادی‌ترین محور‌های سیاستگذاری اجتماعی، یعنی حقوق و دستمزد اعمال نشود. در شرایطی که هزینه‌های خانوار پیوسته دستخوش تغییر است، تعیین سالانه حقوق عملاً به معنی انباشت فشار معیشتی در فاصله دو دوره تصمیم‌گیری خواهد بود. این انگاره که می‌توان تصمیمی را در اسفندماه اتخاذ کرد و تا ۱۲ ماه آینده بر همان میزان بماند، با واقعیت اقتصادی کشور سازگار نیست. 
اجرای نظام فصلی تعیین حقوق و دستمزد، ضرورتی اقتصادی است چه آنکه حقوق‌بگیران عمدتاً توان تغییر شرایط اقتصادی خود را ندارند و درآمدشان به تصمیم‌های دولتی وابسته است. هنگامی که نرخ‌های تورم مواد خوراکی، اجاره مسکن یا هزینه‌های حمل‌ونقل در یک فصل جهش می‌کند، دستمزد‌ها ثابت می‌ماند و قدرت خرید کاهش می‌یابد. در چنین وضعی، نظام سالانه تعیین دستمزد عملاً نقشی بازدارنده دارد و امکان تعدیل سریع متغیر‌های معیشتی را سلب می‌کند. در مقابل، الگوی فصلی می‌تواند همچون یک ضربه‌گیر، فشار تورمی هر فصل را تا حدودی جذب کند و اجازه ندهد بحران معیشت تا پایان سال انباشته شود. اگر قرار باشد دولت در تعیین قیمت سوم بنزین رویکرد فصلی را اجرا کند، الزاماً باید آثار این تصمیم را در دیگر حوزه‌های مرتبط با معیشت مردم نیز در نظر بگیرد. حامل‌های انرژی، به‌ویژه بنزین، اثر مستقیمی بر هزینه حمل‌ونقل و قیمت بسیاری از کالا‌ها دارد. تغییر در قیمت بنزین، هرچند محدود و کنترل‌شده، اثر ثانویه بر هزینه‌های روزمره خانوار دارد، بنابراین اگر قیمت بنزین در هر فصل تغییر کند، اما دستمزد‌ها همچنان ثابت باقی بماند، بخشی از جامعه در معرض فشار چندباره قرار می‌گیرد. در نقطه مقابل، اگر افزایش یا کاهش دستمزد‌ها متناسب با شرایط هر فصل صورت گیرد، تعادل نسبی میان هزینه‌ها و درآمد‌ها حفظ می‌شود و فشار تکانه‌های قیمتی کاهش می‌یابد. 
تریدینگ فایندر


برخی ممکن است استدلال کنند که نظام فصلی دستمزد می‌تواند موجب بی‌ثباتی برنامه‌ریزی مالی برای دولت یا بنگاه‌ها شود، اما این نگرانی زمانی وارد است که افزایش‌های فصلی با چشم‌انداز قابل پیش‌بینی تنظیم نشود. اگر شاخصی مشخص، مانند تورم فصل قبل یا میانگین نرخ تورم سه‌ماهه، به عنوان مبنای تعدیل حقوق تعیین شود، بی‌ثباتی ایجاد نخواهد شد و تصمیم‌گیری را شفاف‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر نیز خواهد کرد. بنگاه‌ها می‌توانند بر اساس این شاخص‌ها برنامه‌ریزی کنند و دولت نیز می‌تواند با دقت بیشتری منابع و مصارف خود را تنظیم کند. از سوی دیگر، تعیین سالانه حقوق و دستمزد باعث شده است چانه‌زنی‌های فشرده و پرتنش در پایان هر سال به یک روال ثابت بدل شود. نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت در یک بازه زمانی محدود و تحت فشار افکار عمومی تلاش می‌کنند به توافق برسند. این مدل کارآمد و منصفانه نیست. اگر نظام تعیین دستمزد به صورت فصلی انجام شود، شدت این چانه‌زنی‌ها کاهش می‌یابد و تصمیم‌ها در فضایی آرام‌تر، مبتنی بر داده‌های به‌روز و واقع‌بینانه اتخاذ می‌شود، همچنین بحث‌ها به جای تمرکز بر فشار‌های سالانه، بر تغییرات واقعی هر فصل متمرکز می‌شود و امکان انطباق بهتر با شرایط اقتصادی فراهم می‌آید. 
از منظر عدالت اقتصادی نیز الگوی فصلی تعیین حقوق، به توزیع منصفانه‌تر بار تورمی کمک می‌کند. نرخ تورم نوسانی است و در برخی ماه‌ها نرخ تورم به‌شدت افزایش می‌یابد و در برخی دوره‌ها روندی نزولی تجربه می‌کند، با این حال دستمزد‌ها یک‌بار در سال و غالباً با در نظر گرفتن میانگین یک دوره طولانی تعیین می‌شود. این شیوه باعث می‌شود گروه‌های حقوق‌بگیر در دوره‌های تورمی، هزینه‌های بالاتری را متحمل شوند و در دوره‌های تورم پایین، منافع چندانی دریافت نکنند. تعیین دستمزد به صورت فصلی این امکان را ایجاد می‌کند که همزمان با تغییرات واقعی تورم، منافع و هزینه‌ها نیز متناسب شود و گروه‌های مختلف اقتصادی به صورت عادلانه‌تری از تغییرات بهره‌مند شوند. 
مزیت دیگر این الگو، کاهش اختلاف شدید میان حقوق‌بگیران دولتی و بخش خصوصی است. در نظام فعلی، بخش خصوصی معمولاً با تأخیر یا با مقاومت نسبت به افزایش‌های سالانه دستمزد مواجه می‌شود، زیرا افزایش ناگهانی هزینه‌ها ممکن است فشار شدیدی بر بنگاه‌ها وارد کند، اما در الگوی فصلی، افزایش‌ها کمتر ولی مکرر است و امکان جذب آن از سوی بنگاه‌ها بیشتر خواهد بود. 
نکته مهم دیگر اینکه اجرای تعیین دستمزد فصلی به معنای افزایش مداوم حقوق نیست بلکه به معنای تنظیم آن بر اساس شاخص‌های واقعی است. اگر در فصلی تورم کاهش یابد یا ثبات نسبی در قیمت‌ها ایجاد شود، افزایش حقوق نیز محدود خواهد بود. به عبارت دیگر، این الگو حقوق‌بگیران و کارفرمایان را در برابر نوسان‌های اقتصادی به یک میزان قرار می‌دهد و اجازه نمی‌دهد یک گروه از شرایط تورمی سود یا زیان غیرعادی ببرد. 
حال که دولت الگوی جدیدی را در تعیین قیمت بنزین آغاز کرده، فرصت مناسبی فراهم شده است معماری گسترده‌تری در سیاستگذاری اقتصادی مورد توجه قرار گیرد. اصلاح یک متغیر بدون اصلاح سایر اجزا، نتیجه‌ای جز افزایش ناهمگونی و بی‌تعادلی نخواهد داشت. اگر قیمت انرژی فصلی تعیین می‌شود، حقوق و دستمزد‌ها نیز باید با همان منطق و قاعده مورد بازنگری قرار گیرد. اقتصاد نیازمند تنظیم همزمان ورودی‌ها و خروجی‌هاست، نمی‌توان یک سمت معادله را متغیر کرد و سمت دیگر را ثابت نگه داشت.
تریدینگ فایندر