تریدینگ فایندر

حمايت كه نباشد خانواده مي‌ريزد

روايت جامعه‌شناختي از بحران زنانه امروز
در سال‌هاي اخير، مجموعه‌اي از فشارهاي اقتصادي، اجتماعي و حقوقي، ساختار خانواده ايراني را به‌طور جدي تحت ‌تاثير قرار داده است. يكي از اين تحولات، محدودسازي مهريه است؛ تغييري كه بسياري از زنان آن را تضعيف يكي از معدود پشتوانه‌هاي قانوني خود در برابر ناپايداري‌هاي اجتماعي و مالي مي‌دانند. مهريه در جامعه ايران يك سازوكار جبراني براي نابرابري‌هاي ساختاري بوده است؛ به‌ويژه در شرايطي كه دسترسي زنان به فرصت شغلي، امنيت اقتصادي و حمايت‌هاي بيمه‌اي محدود است. حذف يا كاهش اين پشتوانه بدون ارايه جايگزين، احساس ناامني اقتصادي زنان را افزايش مي‌دهد و موجب كاهش انگيزه آنان براي پذيرش نقش‌هاي پايدار همسري و مادري مي‌شود.  در كنار اين مساله، شرايط اجتماعي نابرابر نيز فشار مضاعفي بر زنان وارد مي‌كند. در حالي كه مردان اغلب امكان برقراري روابط اجتماعي آزادانه‌تري دارند، زنان در بسياري از مواقع تنها به روابط «ساعتي و محدود» دسترسي پيدا مي‌كنند؛ وضعيتي كه ناشي از ناامني اجتماعي، نظارت‌هاي نابرابر، نگاه ابزاري به زن و ضعف حمايت‌هاي قانوني است. نتيجه اين وضعيت، شكل‌گيري الگوهايي از ارتباطات سطحي، آسيب‌زا و غيرقابل اتكاست؛ الگويي كه نه‌تنها به تضعيف روابط خانوادگي مي‌انجامد، بلكه جاي «همسر»، «مادر» و «نقش‌هاي عاطفي پايدار» را با روابط ناپايدار و مصرفي جايگزين مي‌كند. از سوي ديگر، فشارهاي اقتصادي و تورم فزاينده، خانواده‌ها را در تنگناي شديد مالي قرار داده است. ناامني در خانه، تنش‌هاي عاطفي، فرسودگي رواني زنان و نارضايتي زياد، خانواده را در معرض فرسايش تدريجي قرار مي‌دهد.  مجموع اين عوامل- محدودسازي حمايت‌هاي حقوقي، نابرابري روابط اجتماعي، ناامني عمومي و فشار اقتصادي-اين پرسش بنيادين را مطرح مي‌كند كه آيا در چنين شرايطي مي‌توان انتظار داشت كه نهادي به نام «خانواده»، «همسر» يا «مادر» به معناي واقعي باقي بماند؟ تا زماني كه جامعه حمايت موثر، امنيت پايدار و عدالت جنسيتي فراهم نكند، نقش زنان آسيب مي‌بيند و با آسيب ديدن زنان، بنيان خانواده و آينده جامعه نيز دچار افول مي‌شود. جامعه‌اي كه امنيت، منزلت و پشتوانه زن را كاهش مي‌دهد، در حقيقت پايه‌هاي خود را سست مي‌كند.
 
تریدینگ فایندر
سایر اخبار این روزنامه