تریدینگ فایندر

۳ جزیره، ۳ خط قرمز

شورای همکاری خلیج‌فارس برای چهل و ششمین بار در بیانیه پایانی‌اش سه جزیره ایرانی بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را «متصرفی» خواند و تهدید کرد که پرونده را به دادگاه بین‌المللی می‌برد. این دقیقاً همان سناریوی انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» است که لندن قرن نوزدهم نوشت و واشینگتن امروز با دلار‌های نفتی اجرا می‌کند. بیانیه ریاض و ابوظبی نه عربی و نه اسلامی، بلکه یک دستور کار کاملاً امریکایی- صهیونی است و مطلقاً فاقد پشتوانه حقوقی است. 
ایران از دوران صفویه تا امروز حتی یک روز حاکمیت خود بر این سه جزیره را از دست نداده است. اسناد آرشیو بریتانیا (سری FO ۳۷۱) در ۱۹۰۳ و ۱۹۰۴ صراحتاً تنب بزرگ و کوچک و بوموسی را خاک ایران و زیر پرچم سرخ ایران ثبت کرده‌اند. در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱، دو روز پیش از استقلال رسمی امارات، بریتانیا، با امضای یادداشت تفاهم با ایران رسماً پایان ادعای شارجه و رأس‌الخیمه را پذیرفت و پرچم ایران بر جزایر برافراشته شد. امارات در آن سال حتی یک خط اعتراض رسمی هم ثبت نکرد، چون هنوز وجود خارجی نداشت!
از منظر حقوق بین‌الملل نیز ادعای امارات مضحک‌ترین پرونده ممکن است. بوموسی بیش از ۲۱۰۰ سکنه بومی ایرانی، مدرسه، مسجد، بیمارستان و بندر فعال دارد. دیوان لاهه در پرونده‌های چاگوس (۲۰۱۹) و پدرو (۲۰۱۲) اعلام کرد که بر اساس «حاکمیت تاریخی مؤثر» هر گونه ادعای بعدی را باطل می‌کند. ایران بیش از ۳۵۰ سال این حاکمیت مؤثر را اعمال کرده است. 
چرا دقیقاً حالا؟ چون ایران پس از عملیات وعده صادق و مقاومت ۱۲ روزه در برابر ائتلاف غربی- صهیونی به قدرتی رسیده که دیگر با تحریم و ترور مهار نمی‌شود. نظرسنجی Arab Barometer و Arab Center (۲۰۲۴) نشان می‌دهد حمایت از نقش ایران در مسئله فلسطین در جهان عرب به‌شدت افزایش یافته است. تنها راه باقی‌مانده برای واشینگتن و تل‌آویو، شکاف انداختن میان ایران و همسایگان عرب است، همان پروژه‌ای که سال ۱۳۵۹ با تحریک صدام هشت سال طول کشید. 
تریدینگ فایندر


حدود ۲۰ درصد نفت و ۲۰ درصد گاز مایع جهان از مسیر تنگه هرمز می‌گذرد و همین امر بر مزیت ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران بر کنترل انرژی جهان افزوده است. سه جزیره کلید قفل تنگه‌اند. اگر ایران این کلید را نداشت، ناوگان پنجم امریکا همین امشب در بوموسی لنگر می‌انداخت. امریکا به موازات پیشبرد سناریوی ادعای مضحک امارات بر جزایر ایران تلاش می‌کند تا با کسب رضایت روسیه در جنگ اوکراین و تشدید تنش بین رژیم صهیونی و لبنان، ایران را سرگرم حاشیه‌سازی منطقه کرده و فضا را برای تسلط کم حاشیه بر نفت ونزوئلا فراهم کرده و از اهمیت تنگه هرمز و نقش بی‌بدیل ایران بر انرژی جهان بکاهد. شورای همکاری در ۲۰ ماه جنگ غزه حتی یک روز انتقال نفت به رژیم صهیونی را قطع نکرد، اما علیه یمن فقیر ائتلاف و ناتوی عربی برپا کرده و میلیارد‌ها دلار سلاح امریکایی خرید. تکرار ادعای جزایر فقط برای منحرف کردن ایران از جبهه فلسطین است. 
ایران پاسخ خود را داده است: ۱- تقویت نظامی و عمرانی جزایر (اسکله جدید و سامانه باور- ۳۷۳) ۲- دعوت مکرر امارات به مذاکره دوجانبه (که همیشه توسط امارات رد شده) ۳- ارسال اسناد تاریخی به سازمان ملل و سایر مراجع بین‌المللی ۴- گسترش همکاری اقتصادی با عمان، قطر و کویت تا هزینه سیاسی ادعای ابوظبی برای دیگران سنگین شود. هیچ دادگاهی نه حق دارد و نه صلاحیت که برخلاف حاکمیت تاریخی ۴۰۰ ساله ایران رأی بدهد، چنین حکمی باعث فروپاشی کل نظام حقوق بین‌الملل می‌شود. این هیاهو بهانه‌ای برای توجیه حضور بیشتر ناو‌های امریکایی در خلیج فارس است. 
ایران بار‌ها گفته است: خلیج فارس خانه مشترک همه ماست و ایران بر تقویت و استحکام همکاری با کشور‌های منطقه اصرار دارد، اما جزایر سه‌گانه خط قرمز امنیت ملی و هویتی ایران است. هر که با این خط قرمز بازی کند، در واقع در تمامیت ارضی ایران چنگ انداخته و با امنیت انرژی همه کشور‌های منطقه بازی کرده است. تاریخ نشان داده که غرب منافع خود را در اختلاف‌افکنی دنبال می‌کند. اما هرگاه اعراب و ایرانیان کنار هم ایستادند، عقب‌نشینی استعمارگران را در پی داشته است. زمان آن رسیده که ریاض و ابوظبی به جای تکرار سناریوی لندن و واشینگتن، به فکر سناریوی امنیت منطقه‌ای (تهران، ریاض، دوحه، مسقط) برای یک خلیج فارس امن، باثبات و بدون حضور بیگانه باشند. انتخاب با آنهاست.
تریدینگ فایندر