تریدینگ فایندر

سنگ بنزين در چاه و دولتي كه بايد كاري بكند

با قدرت گرفتن ‌مجلس راستگراي هفتم كه مي‌شد از طريق هوشمندي و آينده‌انديشي مجلس ششم تشكيل نشود و خانه ملت از آگاهان و ميانه‌روها و آينده‌انديشان پر شود اين تصور ايجاد شد كه آزادي‌هاي سياسي و رسانه‌اي به ‌شدت محدود و جامعه مدني كه در حال شكوفايي است از قدرت گرفتن باز مي‌ايستد. اين معنا را محقق كردند ولي كمتر كسي به خطرات بزرگ‌تر توجه داشت. خطراتي كه نه اصلاح‌طلبان بلكه كشور را در بر گرفت و حتي نظام سياسي هم از آن لطمه ديد و هنوز يكي از معضلات خسارت‌بار براي كشور و مردم است. مجلس هفتم در اولين اقدامات مخرب خود سياست تثبيت اقتصادي را در پيش گرفت كه اوج صدمات آن در قيمت بنزين و حامل‌هاي انرژي ظهور يافت. قيمت بنزين هميشه براي همه دولت‌ها حتي دولت‌هاي پيش از انقلاب مساله‌ساز و بار گران بر دوش اقتصاد كشور بود. اين‌ بار گران و آسيب‌رسان كه در برخي مقاطع خطرآفرين بوده و هست توسط دولت اصلاحات حل شد، واقعا يكي از مشكلات دير پاي كشور حل شد. قيمت بنزين با شيبي طبيعي و ملايم به صورتي كه به تورم دامن نزند و شوكي به اقتصاد وارد نكند، مديريت شد. متاسفانه در مجلس هفتم با انگيزه‌هاي سياسي خطايي تاريخي صورت گرفت و در دولت‌هاي نهم و دهم ابعاد وحشتناك به خود گرفت و اكنون به معضلي لاينحل و بعضا فاجعه‌بار تبديل شده است. جالب و تأمل‌برانگيز اينكه در آن زمان بسياري از فرياد‌كنندگان كنوني سكوت اختيار كردند و حمايت‌كنندگان و كف‌زنندگان و معجزه‌گويان اقدامات دولت وقت هورا كشيدند! كاش اصولگرايان و اقتدارطلبان براي خودشان هم كه شده سياست‌هاي تنگ‌نظرانه و متعصبانه خود را فقط در ابعاد سياسي و فرهنگي خلاصه مي‌كردند و كاري به كار عرصه حساس اقتصاد نداشتند. اگرچه امور جامعه سامانه‌اي در هم پيچيده و به هم پيوسته است ولي از آنجا كه اقتصاد كشور به نان شب فرد فرد جامعه ارتباط مستقيم و سريع دارد ويرانگري در آن امكان از پاي درآوردن يك كشور را به وجود مي‌آورد. 
اينجاست كه همه جناح‌ها و سياسيون و متنفذان بايد تا عمق استخوان خود درك كرده باشند كه هر خشتي كه با هر انگيزه و خيال و توهم و منفعت و روزمره‌نگري مي‌نهند ممكن است دامنه تاثير و تخريبش تا ثرياي منافع ملك و ميهن پيش برود. امروز درحالي كه همه قيمت‌ها سر به فلك كشيده‌اند و دولت در گردابي از مشكلات مالي ميراث‌دار خوش باشي گذشتگان است و در بسياري از زمينه‌ها در گردنه‌هاي سخت قرار دارد زير تيغ سرزنش همگاني است و صداي به وجود آورندگان اصلي وضع موجود از همه بلند‌تر است! آنان داعيه‌دار پيروي از رهبري هستند ولي در حمايت از دولت چنان غش در معامله مي‌كنند كه گويي از اوضاع بي‌خبرند و زمان سرمستي است! صورت مساله بنزين و بسياري از مسائل ديگر كاملا روشن و مشخص است. دولت از جيب مردم حدود ۶۰ هزار تومان برمي‌دارد تا بنزين را با قيمت ۳ هزار تومان به خودروداران برساند. از همان جيب مردم هزاران ميليارد تومان بر مي‌دارد تا انواع نهادها ارتزاق كنند و بازدهي صفر داشته باشند! انواع شركت‌ها و سازمان‌ها با حداقل كارآمدي در بلعيدن بودجه عمومي مسابقه دارند و كسي جرات پاسخگو كردن آنها را ندارد و... با اين همه ذي‌نفعان و جاهلان و مغرضان، شمشير دمكلوس حساسيت اجتماعي را بالا برده‌اند تا در ميان سكوت عجيب بسياري از آگاهان به وضع موجود هر ابتكار عملي از دولت ستانده شود. با چنين رفتاري اگر روزگار بيش از اين سخت بگيرد و آسمان بر ما خشم كند و خشك و تر را با هم بسوزاند جاي گلايه‌اي نيست. طبلي كه حدود ۲۴ سال پيش كوبيده شد صداي ناميمون و حسرت‌آفرينش ديروز و امروز به گوش‌ها مي‌رسد. ديگر چه بايد بشود كه يك احساس مسووليت جمعي ايجاد و دولت را در كار بزرگ و ضروري كه در پيش گرفته است با تمام وجود ياري كنيم؟ وضعيت فعلي حامل‌هاي انرژي خصوصا بنزين با هيچ عقلانيت و تعهد به منافع كشور سازگار و قابل استمرار نيست.
تریدینگ فایندر