تریدینگ فایندر

دموكراسي توده‌ها و پوپوليسم

بزرگي گفته بود كه براي دموكراسي تاكنون بديلي نيامده است. اين واقعيت مهمي است، اما دموكراسي هم داراي آفاتي است كه گاهي آن را به ديكتاتوري مي‌رساند. اولين دموكراسي‌هاي جهان (يونان) به صورت مستقيم بود به نحوي كه مردم بدون واسطه در قدرت حضور داشتند. امروزه نمي‌توان دموكراسي مستقيم داشت، اما در برخي كشورها، دولت‌ها تلاش مي‌كنند مردم را بدون حضور احزاب به صحنه بياورند و رابطه‌اي بلاواسطه داشته باشند. «دموكراسي توده‌اي» (Mass Democracy) به شكلي از مردم‌سالاري گفته مي‌شود كه در آن توده‌هاي گسترده مردم وارد عرصه سياست و مشاركت سياسي شده و نظرشان را بيان مي‌كنند. اين مفهوم معمولا با گسترش حق راي، رشد رسانه‌هاي جمعي، احزاب توده‌اي و بسيج افكار عمومي به وجود مي‌آيد. شايد در نگاه اول اين نوع دموكراسي مطلوب و قابل قبول باشد، زيرا مردم به عنوان صاحبان اصلي كشور وارد صحنه شده و در تصميم‌گيري‌ها موثرند. اما همان‌گونه كه در نوشتار «چگونه توده‌ها تصميم مي‌گيرند؟» بيان شد، بايد شرايط حضور توده‌ها را در تصميم‌گيري‌ها مورد توجه قرار داد. ويژگي‌هاي حضور توده‌اي در صحنه‌ها، به خصوص زمان انتخابات كه مهم‌ترين بخش تاثير‌گذاري مردم است، شامل موارد ذيل است: 
1- حضور هيجاني: تصميم‌گيري در توده‌ها به ندرت عقلاني بوده و اكثرا بر اساس هيجانات، شرايط و همنوايي است. بدين مفهوم كه زماني توده‌ها به پاي صندوق‌هاي راي مي‌آيند كه احساس خطر كرده و تصميم به تغيير شرايط موجود مي‌گيرند.
2- نبودن رقابت واقعي حزبي: احزاب مهم‌ترين ركن جامعه مدني و انتخابات در يك جامعه آزاد است. احزاب هستند كه زمينه‌هاي حضور آگاهانه مردم و مسووليت پس از انتخابات را برعهده دارند. در حضور توده‌اي مردم يا احزاب به شكل واقعي حضور ندارند يا حزب‌هاي توده‌اي با ترفندهاي احساسي، تلاش مي‌كنند كه آراي مردم را بربايند. در اين شرايط رقابت واقعي احزاب و آموزش (كه مهم‌ترين اصل وجود يك حزب است) وجود ندارد.
3- شبكه‌هاي اجتماعي: وجود شبكه‌هاي مجازي كه نقش رسانه‌اي و اطلاع‌رساني را بازي مي‌كنند، در جمع‌آوري و هدايت توده‌ها نقش مهمي دارند. 
4- رهبريت كاريزماتيك: غالبا در حركت‌هاي توده‌اي، رهبران برگزيده شده نقشي مهم بازي مي‌كنند. هر چند ممكن است ارتباط بين آنها و توده‌ها، صرفا احساسي و بر اساس شرايط موجود باشد. اين رهبران اكثرا جذابيت بالا براي توده‌ها داشته و نسبت به موقعيت، ويژگي‌هاي متفاوت دارند. اين ويژگي‌ها ممكن است براي همه قابل قبول نباشد مانند ترامپ كه توانسته است بخش مهمي از مردم امريكا را جذب كند.
تریدینگ فایندر


5- شعارزدگي: يكي از پديده‌ها در شكل‌گيري توده‌ها، ايجاد شعاري واحد است كه مي‌تواند برگرفته شده از يك ايدئولوژي يا هدف خاص باشد و تبديل به محور حركتي توده‌ها شود. غالبا انقلاب‌ها براساس اين شعارها شكل مي‌گيرد و در انتخابات نيز موثر است.
6- پوپوليسم: شايد مهم‌ترين بيماري دموكراسي‌ها، به خصوص زماني كه نقش توده‌اي مي‌گيرد، پوپوليسم است. رهبريتي كاريزماتيك با وعده‌هاي بزرگ مي‌تواند مسير دموكراسي را به سوي خود منحرف كرده و شرايط را براي انتخابات گسترده فراهم كند.
بزرگ‌ترين نظريه‌پردازان دموكراسي توده‌اي (مانند هانا آرنت، گاست، كنت گالبريث و...) معتقدند كه ورود توده‌هاي بي‌تجربه به سياست مي‌تواند به سقوط نهادهاي عقلاني منجر شود و جنبش‌هاي توده‌اي به توتاليتاريسم ختم خواهد شد. گروهي از نظريه‌پردازان نيز پوپوليسم را زاييده حضور توده‌ها مي‌دانند. برخي نيز معتقدند شرايط كنوني جهان به خصوص در امريكا، فرانسه و... به دليل «دموكراسي توده‌اي ديجيتال» است.
اما تفاوت دموكراسي كلاسيك يا نخبگي با دموكراسي توده‌اي در چيست؟
دموكراسي كلاسيك به دليل داشتن احزاب به عنوان مهم‌ترين بازيگر صحنه‌هاي سياسي، با انجام اقداماتي مانند آموزش، برنامه‌ريزي، هدايت و پاسخگويي، نقش مهمي را در حفظ سلامت و پويايي يك كشور بازي مي‌كند. هر چند نمي‌توان وجود برخي احزاب پوپوليست و راديكال را در ايجاد انحراف در دموكراسي ناديده گرفت (به خصوص در جهان كنوني كه موضوعات مهمي مانند مهاجرت، مشكلات اقتصادي و... شرايط نامطلوبي ايجاد كرده است)، با اين وجود قانون اساسي هوشمند و مردم‌سالاري مي‌تواند كشورها را از گردنه‌هاي خطرناك عبور دهد. در نظام‌هاي دموكراتيك، مردم به صورت گسترده به شكل توده‌اي حضور ندارند. احزاب تلاش مي‌كنند تا نظر افراد را جهت حضور در انتخابات جلب كرده و آنها را به پاي صندوق‌ها بكشانند. اگر شعاري دادند و سخني گفته شد، سعي مي‌كنند واقعي باشد و مسووليت آنها را به عهده مي‌گيرند. ماهيت نظام‌هاي كنوني در جهان فارغ از نام‌هاي متفاوت آنها، توتاليتر يا دموكراتيك است و متاسفانه دموكراسي‌هاي توده‌اي زمينه مساعدي را براي سوق دادن حكومت‌ها به سوي ديكتاتوري فراهم مي‌كنند. براي گريز از اين شرايط، تنها راه، ايجاد جامعه مدني، تقويت نهادهاي دموكراتيك و تفكيك واقعي قواست. بدين مفهوم كه حاكميت ‌بايد تحت پلوراليسم سياسي به نهادها، سازمان‌هاي غيردولتي، اصناف و ... فرصت دهد تا براي پيشرفت خود و كشور تلاش كنند و جامعه به همه گروه‌ها فرصتي يكسان براي مشاركت بدهد.
تریدینگ فایندر