روزنامه کيهان
1404/09/23
سوریه؛ شکست پروژهها(یادداشت روز)
با نگاه به سرزمین سوریه، نکتهای که قبل از هر چیز به چشم میآید، تقسیم آن به شش قسمت متمایز است که هر بخش به نحوی متفاوت از بخشهای دیگر اداره میشود.بخشی از این کشور را «تحریرالشام» اداره میکند که شامل دمشق و بخشهایی از استانهای ریف، حمص، حما و ادلب میباشد. این بخش حدود ۳۰ درصد سوریه است. بخشی از این کشور در سیطره نظامی و امنیتی رژیم غاصب اسرائیل است که شامل استانهای قنیطره، سویدا، درعا و بخشهایی از استان ریف میباشد. بخشی از سوریه در سیطره ارتش آمریکا قرار دارد که شامل بخشهایی از سه استان حسکه، دیرالزور، رقه و بخش کمی از استان دمشق است. بخشی از سوریه در سیطره ارتش ترکیه است که شامل استان ادلب و بخشهایی از استان حسکه و نیز بخشهایی از استان رقه میباشد. بخشهایی از سوریه در سیطره گروههای تروریستی مسلح خارج از دولت جولانی است که شامل دو استان لاذقیه و طرطوس میباشد. بخشهایی از شمال شرقی این کشور در کنترل نسبی قسد - کردها - است که جدای از دولت مرکزی عمل میکنند و بخشهایی از جنوب - بادیه - در کنترل عشایر مسلح عرب قرار دارد که جدای از دولت مرکزی عمل کرده و تحت حمایت آمریکا هستند.
یک سال پس از سقوط دولت بشار اسد، تجزیه مهمترین ویژگی سوریه است. بنابر این سوریه کنونی فاقد مهمترین عنصر هویتی که حاکمیت و مهمترین عنصر سیاسی که تمامیت ارضی است، میباشد. در یک کلمه سوریه قربانی طرحهایی شده که از خارج از این کشور به آن تحمیل گردیده است. هر کس گمان کند که وضع کنونی این سرزمین راهبردی محصول اختلافات داخلی اقوام بوده و ملت سوریه که دهها سال همبستگی و هویت واحد داشته در آن نقش دارد به حقایق بیتوجهی کرده است. کما اینکه کسانی که درگیریهای سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷ را «جنگ داخلی» خواندهاند به خطا رفتهاند. وقایع بعدی نشان داد کشورهای آمریکا، ترکیه، رژیم اسرائیل و پارهای از دولتهای عربی شامل قطر، امارات و عربستان، حوادث امنیتی - نظامی آن هفت سال را تدارک دیده، پشتیبانی کرده و اداره نمودهاند. در آن هفت سال ملت سوریه با کمک محور مقاومت توانست بر دشمنان این کشور غلبه نماید. تحولات یک سال اخیر در غیاب ملت و محور مقاومت رخ داده است که بیانگر ضرورت بازگشت ملت سوریه و محور مقاومت به صحنه تحولات میباشد. چه اینکه بدون نقشآفرینی آنان نه حاکمیت سوریه اعاده میشود و نه تمامیت ارضی آن باز میگردد.
واضح است که سوریه برای اعاده حاکمیت و احیای تمامیت ارضی خود نه میتواند به دولتی دستنشانده چشم بدوزد و نه میتواند از دستههایی که دنبال منافع گروهی و حقیرانه خود هستند، انتظاری داشته باشد و نه از دولتهای متجاوزی که بخشهایی از این کشور را به اشغال در آوردهاند، متاع استقلال و تمامیت سرزمینی خود را طلب نماید.
دولت نیمبند و ضعیف جولانی در این یک سال هر نرمش خائنانهای که در تصور میگنجید انجام داد تا بتواند سوریه را تحت پرچم واحد درآورد اما نتوانست به آن دست یابد دلیل آن این است که طرفهای مورد مراجعه آن اساساً سوریه واحد و قدرتمند را نمیخواهند. ترکیه به هیچ وجه مایل نیست بخشهای اشغال کرده را رها کند و یا به عنوان پدرخوانده تحریرالشام با دولتها و گروههایی که بخشهایی از سوریه را در کنترل دارند، درگیر شود. کمااینکه آمریکا و رژیم غاصب که دنبال تجزیه و تفکیک کل منطقه هستند، سوریه واحد را نمیپسندند. دولتهای عربی که صدها میلیارد دلار در آن هفت سال هزینه کردند به شکلگیری سوریه مستقل علاقهای ندارند. کمااینکه امروز دولت شرور امارات با کمک رژیم غاصب صهیونیستی، دستاندرکار اجرای سناریوی جنگ در بخشهایی از شمال غرب سوریه است، همانگونه که همین کار را با سودان و یمن انجام داده و در حال تکمیل آن میباشد. بنابراین وقت آن است که ملت سوریه، خود به فکر بازیابی حاکمیت و تمامیت سرزمینی خویش باشد.
از منظری دیگر نیز تحولات یک سال اخیر سوریه قابل تجزیه و تحلیل است. اگر تجزیه سوریه را هدف غایی دولتهایی که ذکر آن رفت، ندانیم و بخواهیم با داعیههای پیش از تجزیه آنان به داوری بنشینیم و فرض کنیم هدف غایی آنان تبدیل سوریه به کشوری
تحت نفوذ و حکمرانی مدنظر خود بوده است، همه آنان تا اینجای کار به هدف خود نرسیدهاند.
ترکیه حضور سنگین نظامی و پرورش و تجهیز و گسیل تحریرالشام را برای شکلدهی به چنین سوریهای انجام نداده است. این دولت، سوریهای میخواسته که بهطور کامل تحت کنترل آن باشد و از آن به عنوان دالانی برای گسترش قدرت خود در منطقه و مقدمهای برای نفوذ در حوزه عربی و نیز گسترش اخوانیسم استفاده کند. ترکیه نهتنها به آن دست نیافته بلکه حتی اینک نگران چرخش جولانی به سمت آمریکا یا حوزه عربی است.
هدفگذاری آمریکا استفاده از عراق و سوریه برای مهار محور مقاومت در منطقه بوده است اما وضع چندپارچه سوریه که آمریکا توانی برای یکپارچهسازی این کشور ندارد و انتخابات پارلمانی اخیر عراق که با پیروزی تقریباً مطلق نیروهای وفادار به مقاومت به سرانجام رسید، نشان داد تحقق هدف آمریکاییها دور از دسترس آنان میباشد.
رژیم اسرائیل درصدد بود از فروپاشی دولت اسد به یک نوار امنیتی مطمئن در دامنههای شرقی و شمالی جولان دست پیدا کرده و برای همیشه از خطر تهدید از مرزهای سوریه نجات یابد، اینک علیرغم سیطرهای که بر جنوب سوریه پیدا کرده است، پس از حوادث دو هفته اخیر و در جریان درگیری در «بیتجن» که منجر به کشته شدن هفت و زخمی شدن ده نفر دیگر نظامی رژیم غاصب گردید، متوجه شد اقدامات توسعهطلبانه منجر به شکلگیری مقاومت مردم دلیر سوریه در برابر آن میشود. بنابراین ابهام استراتژیک ناشی از قدرتیابی دوباره مقاومت، فضای عدم اطمینان را به آن باز گردانده است.
دولتهای عرب حوزه خلیجفارس که با کنار رفتن بشار اسد، انتظار داشتند سوریه به بخشی از حوزه نفوذ آنان تبدیل شود، وضع کنونی این کشور، آنان را سرخورده و نگران کرده است. دخالت امارات در درگیریهای یک ماه پیش منطقه ساحلی سوریه، از نگرانی حوزه عربی از روند تحولات این کشور حکایت میکند. خبرهایی بیانگر آن است که آنان دست به دامن دولت جنایتکار اسرائیل شدهاند تا بتوانند منطقه ساحلی و جنوبی سوریه که از کنترل جولانی خارج است را به کنترل درآورند. فعلاً این پروژه جواب نداده و حوزه عربی کماکان در حاشیه تحولات سوریه قرار دارد و ضمناً اقدام پشت صحنه و پولپاشی آنان منجر به تیره شدن روابط آنان با ترکیه و دولت نیمبند دمشق میشود.
آنچه در سوریه میگذرد برابر چشمان ملت سوریه است. این ملت امروز سرزمین خود را از دست داده نه اینکه حاکمیت از گروهی سوری به گروه دیگر سوری منتقل شده باشد. این مردم پس از یک سال هنوز در معرض اقدامات تروریستی هستند. نه فقط علویها، کردها، دروزیها، شیعیان و مسیحیان در معرض قتل و غارت قرار دارند حتی سنیهای حمص و حما هم در فضای ناامنی شدید بهسر میبرند. وضع کسبوکار و معیشت مردم بهبود پیدا نکرده و افقی هم برای آن دیده نمیشود. دولتهای عربی و ترکیه کمک اقتصادی مؤثری حتی به دولت جولانی نکردهاند. عربهای جنوب خلیجفارس که شکلگیری یک دولت شبه اخوانی در دمشق و یا دولتی تحتالحمایه ترکیه را برنمیتابند علیرغم وعدههایی که در ابتدای کار دادند، کمک مالی چندانی به دمشق نکردهاند و دریوزگی جولانی از آنان به جایی نرسیده است. تکلیف آمریکای ترامپ هم در این موضوع معلوم میباشد؛ ترامپ فقط گرفتن بلد است.
همه این مطالب میگوید روند تحولات، مردم سوریه را به فکر خواهد انداخت. سوریها امروز خوب میفهمند استقلال و خود اتکا بودن چه ارزشی دارد. مردم سوریه خود را صاحب سابقه و تمدنی طولانیتر از طرفهایی که بخشهایی از سوریه را تحت کنترل گرفتهاند، میدانند و در برابر آنان سر خم نمیکنند. مردم سوریه غمخوارانی که بیچشمداشت و بدون تصرف پایگاه و روستایی در روزهای سخت کنارشان بودند را از اشغالگران و جنگافروزان تمییز میدهند. مردم سوریه بدون بازگشت به عقب میتوانند دولتی مقتدر و پیشرو مقاومتی داشته باشند. اشغالگران پس از یک سال تحمیل گرداب به سوریه، ناخواسته ولی در عمل، به جمعبندی مردم سوریه در ضرورت داشتن استقلال و دولتی بومی از جنس مقاومت مدد میرسانند. سعدالله زارعی
سایر اخبار این روزنامه
مردم درگیر مشکلات اقتصادی مدیران دولتی سرگرم حاشیهسازی
سوریه؛ شکست پروژهها(یادداشت روز)
اخبار ویژه
تسلیم آمریکا و اسرائیل نمیشویم اگر تسلیم شویم لبنانی باقی نمیماند
صمصامی: 116 میلیارد دلار ارز صادراتی از 1397 تا آذرماه 1404 بازنگشته است
میـراث ارزشمند شهیـد رئیسـی در خـودکفایـی کاغذ
سکوت در برابر شهادت 1000 هموطن طی جنگ 12 روزه خوشرقصی برای اسرائیل در مرگ طبیعی یک وکیل!
توقیف کشتی نفتکش خارجی به اتهام حمل ۶ میلیون لیتر سوخت قاچاق در دریای عمان
ملکالموت رفت پیش خدا (نکته)
ایران همواره خواهان ارتباط با کشورهای آفریقایی است
آیتالله سید محمد شاهچراغی به لقاءالله پیوست
پیام ضعف نفرستید
بهرهبرداری از 13 پروژه زیرساختی حوزه زنان و خانواده در تهران
