اخبار ویژه

اعتراف به دروغگویی و درماندگی نتانیاهو
 مقابل اقتدار ایران
گزارش رسانه‌های عبری و غربی، از دروغگویی و در عین حال درماندگی نتانیاهو در مقابل اقتدار نظامی ایران حکایت می‌کند.
به تازگی روزنامه تایمز اسرائیل و رسانه آمریکایی المانیتور، در تحلیل‌ها و گزارش‌هایی نوشتند: بعد از جنگ ۱۲روزه، برداشت این بود که ضربات 


قابل توجهی به برنامه موشکی ایران وارد شده است. اما منابع اسرائیلی می‌گویند این برداشت دقیق نبوده و ایران اکنون حدود دو هزار موشک بالستیک سنگین در اختیار دارد؛ همان رقم قبل از جنگ. این اطلاعات در دیدار رئیس اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل، با سفیر آمریکا در سازمان ملل در میان گذاشته شده است. اسرائیل تلاش دارد آمریکا را ترغیب کند تا حمله‌ دیگری صورت بگیرد.
این گزارش‌ها و تحلیل‌ها تحلیل‌، نکات قابل تاملی را در خود نهفته دارد. اولا اسرائیل (و آمریکا) برخلاف اینکه وانمود کردند اِشراف کاملی بر برنامه نظامی ایران دارند، ارزیابی درستی نداشته‌اند. این برآورد اشتباه، موجب خطای محاسباتی بزرگ شد و هزینه‌های گزافی را به اسرائیل تحمیل کرد. تصویر بازدارندگی نظامی و اطلاعاتی رژیم، طی هفت دهه گذشته، هرگز مانند جنگ اخیر، درهم نشکسته بود. ضربات کمرشکنی که موشک‌های ایران به تاسیسات امنیتی، نظامی، اقتصادی، انرژی، و فناوری اسرائیل، و اتباع عاریتی آن وارد کرد، فراتر از حد محاسبات عادی است.
دوم اینکه ثابت می‌شود دستاورد سازی نتانیاهو و ادعای نابودی توان موشکی و عقبه پشتیبان- تامین‌کننده آن، دروغی بزرگ برای بقا بوده است؛ بنابراین، افکار عمومی رژیم صهیونیستی و مخالفان نتانیاهو خواهند پرسید که چرا با ریسک آغاز جنگ، دست ایران را برای عبور از خط قرمز امنیتی ۷۷ساله اسرائیل و زدن ضربات عمیق راهبردی گشودید؟!
نکته سوم؛ با ادعای اخیر، توانمندی موساد و اطلاعات نظامی ارتش، و عقلانیت و قابل اعتماد بودن شخص نتانیاهو، زیر سؤال است و بنابراین، یک این سؤال جدی و هولناک می‌تواند ‌گریبان صهیونیست‌ها را بگیرد: از کجا معلوم که اصل ادعا و سقف‌گذاری دو هزار فروندی درباره موشک‌های بالستیک ایران درست بوده و ایران مقادیر چند برابری از این موشک‌ها و حتی موشک‌های پیشرفته‌تر را در اختیار نداشته باشد؟!
برخی انواع این موشک‌ها، در روزهای آخر جنگ توسط ایران رونمایی شد و به تعبیر نشریات صهیونیستی و غربیی، «دروازه‌های جهنم را بر روی تل‌آویو گشود» و «صحنه‌های آخرالزمانی در اسرائیل آفرید».
نکته چهارم؛ شلیک و دقت موشک‌های ایران در روند دوازده روزه، نه تنها متوقف نشد، بلکه ویرانگری و مرگباری شدیدتری هم پیدا کرد. کار به جایی رسید که نتانیاهو مجبور شد دست به دامن واسطه‌ها شود و ترامپ بگوید: «اسرائیل واقعاً ضربه خیلی سختی خورد؛ خصوصاً در روزهای آخر. وای پسر! اون موشک‌های بالستیک، خیلی از ساختمان‌ها رو نابود کردند».
اگر این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد -که جای انکار ندارد- بنابراین نتانیاهو باید پاسخ دهد که در کنار تحمیل هزینه‌های گزاف اقتصادی و امنیتی به صهیونیست‌ها، دقیقا چه غلطی علیه توان موشکی ایران کرده است؟!
نکته پنجم؛ اگر توان موشکی ایران از کار نیفتاد و قدرتمندانه به اسرائیل ضربه زد، چرا نتانیاهو مجبور به توقف جنگ بدون دستیابی به هدف اعلامی شد؟! و اگر ناتوان از همآوردی بوده و ناچار از توقف جنگ شده، چگونه می‌تواند دوباره درگیر شود، در حالی که می‌داند ایران، علاوه‌ بر توانمندی توسعه یافته، مهارت‌های و اطلاعات بسیار ذی قیمتی را در میانه میدان کسب کرده است؟!
ششم؛ برنامه نظامی ایران، فراتر از تخمین‌ها و گمانه‌های دائما باطل‌شونده دشمنانش، کوه یخی را می‌ماند که تنها نوک آن پدیدار شده است. فقط به عنوان یک نمونه، ایران تحریم شده در حوزه پهپاد نظامی به قله‌ای رسیده که آمریکا و روسیه هر دو ناچارند از روی نسخه‌های اولیه او، کپی‌برداری کنند.
اگر موساد و ارتش اسرائیل با وجود لجستیک غربی نتوانستند از عهده ایران بر آیند اما ایران به تنهائی توانست هم موشک ‌هایپرسونیک بسازد؛ و هم با اطلاعات دقیق، بر سر پایگاه‌های نظامی و اطلاعاتی، پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها، و مراکزی مانند مؤسسه علمی- فناوری وایزمن بکوبد.
یادآور می‌شود روزنامه یدیعوت آحارانوت دیروز به نقل از ارتش اسرائیل نوشت: سرعت تولید موشک‌های بالستیک در ایران افزایش داشته است و ایران در جنگ بعدی می‌تواند ۵۰۰ تا هزار موشک را به طور همزمان به اسرائیل شلیک کند.
روایت شرق
 از تعارفات بی‌پشتوانه پزشکیان
روزنامه حامی دولت با تعارف خواندن سخنان گاه و بی‌گاه آقای پزشکیان نوشت: رئیس‌جمهور بارها در این ۱۶ ماه گفته که هرکس بتواند به دولت کمک کند، از او استقبال می‌کنیم اما کاش گزارشی تنظیم می‌کردند که دولت در این زمینه چه کسانی را برای پیشبرد امور و گذر از موانع به‌کار گرفته است؟
شرق در یادداشتی با عنوان حرف‌های تکراری و تعارفات شاه‌عبدالعظیمی نوشت: ضرب‌المثل‌ها، در یک جمله، بیشترین معانی را به شنونده منتقل می‌کنند. یکی از این ضرب‌المثل‌ها، «تعارف شاه‌عبدالعظیمی» است. در بسیاری از مواقع، عرض ارادت و تعارف، خالی از واقعیت است و گوینده و شنونده، خالی‌بودن آن را می‌دانند. ولی به هر جهت، از ابراز آن دریغ نداریم و البته امکان دارد که شنونده، تعارف ما را جدی بگیرد که آن‌ وقت مشکل آغاز می‌شود که باید هر طور شده، وفای به عهد کنیم. اما آن تعارف شاه‌عبدالعظیمی وقتی است که ما طوری تعارف می‌کنیم که شنونده هیچ‌گونه نتواند تعارف ما را نقد کند و ما هم بلد باشیم از زیر انجام آن تعارف و تعهدی که فقط در حرف ادعایش را داشته‌ایم، شانه خالی کنیم. خود من دوستی داشتم که بارها من را برای صرف ناهار و شام یا عصرانه و چای به خانه‌اش دعوت می‌کرد اما نه‌تنها من نشانی خانه او را نداشتم، بلکه او هم هیچ‌طوری نشانی به کسی نمی‌داد.
حالا حکایت جناب رئیس‌جمهور است که بارها در این ۱۶ ماه گفته در حوزه‌های مختلف مشکل داریم و هرکس که بتواند به دولت کمک کند، از او استقبال می‌کنیم و در این مدت نیز بسیاری افراد اعلام آمادگی کرده‌اند که به دولت کمک کنند؛ بنابراین خیلی خوب می‌شد که گزارشی تنظیم می‌کردند که در کدام حوزه‌ها، چه افرادی برای کمک به دولت اعلام آمادگی کرده‌اند و دولت کدام‌یک از آنان را برای پیشبرد امور و گذر از موانع به کار گرفته است؟
نویسنده شرق می‌افزاید: من در این چندین ماه و حتی از آغاز به‌کار دولت، انتقادات بسیاری دیده‌ام که بر سازوکار مدیریت ایشان و کابینه از سوی متخصصان و کارشناسان هر بخش ارائه شده و همچنین شاهد بوده‌ام که بسیاری هم اعلام کرده‌اند حاضرند در این موضوعات، توان و تخصص خود را در اختیار بگذارند؛ اما در عمل، تقریبا هیچ‌کس را ندیده‌ام که به آن فراخوان چندین و چندباره جناب پزشکیان جواب مثبت داده باشد و ایشان از این پاسخ مثبت استقبال کرده و آنان را به‌کار گرفته باشد. آیا واقعا در بین این‌ همه افرادی که بارها و بارها برای کمک به دولت اعلام آمادگی کرده‌اند، حتی یک مورد هم نبوده که کسی واقعا توان کمک به دولت را داشته باشد؟ یا اینکه بوده‌اند افرادی که اعلام آمادگی کرده‌اند و به کمک هم آمده‌اند و جامعه از به‌کارگیری آنان بی‌خبر است؟ یک احتمال هم آن است که جناب پزشکیان تیمی تخصصی را مسئول بررسی این پاسخ‌های مثبت کرده و آن تیم پس از بررسی به این نتیجه رسیده که آن افراد ادعای بی‌جا داشته‌اند و کمکی از دست‌شان برنمی‌آمده. اگر چنین است، بسیار خوب بود که این تیم برای روشن‌شدن افکار عمومی از سازوکار گروه بررسی‌ (اگر وجود دارد) گزارشی تهیه کرده و به جامعه ارائه می‌دادند. ‌
یک احتمال جدی‌تر هم وجود دارد که جناب رئیس‌جمهور با وجود آنکه بارها و بارها خواسته که اگر کسی هست که می‌تواند به دولت کمک کند، پا پیش بگذارد، سازوکاری برای بررسی جواب‌های مثبت فراهم نکرده‌اند. اما آیا می‌توان به خود قبولاند که یک رئیس‌جمهور وقتی سخنی می‌گوید، فقط تعارف کرده و در واقعیت نتوان برای آن نمونه‌ای یافت؟ بالاخره باورش سخت است که همین‌طوری و تحت تأثیر جمعی که در آن قرار می‌گیرد، یک چیزی گفته باشد. ‌اگر واقعا این درخواست کمک جدی است، ما چه باید بکنیم و اگر جدی نیست، پس این‌همه تکرار برای چیست؟... چرا هواداران جناب پزشکیان هیچ‌وقت به ایشان تذکر نمی‌دهند که از تعارف کم کند و بر مبلغ بیفزاید؟ نگویند که به صورت خصوصی به ایشان تذکر می‌دهند که اگر تذکر خصوصی اطرافیان مؤثر بود، این‌همه سخن تکراری و تعارف از ایشان نمی‌شنیدیم. دفاع اعتماد از اقدام تورم‌زا
اشک تمساح هم‌میهن برای تورم!
در حالی که نویسنده روزنامه اعتماد از تورم می‌نالید، این روزنامه در تیتری از حذف ارز ترجيحي که موجب تورم در برخی کالاهای اساسی شده، دفاع کرد!
روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، در گزارشی غلط‌انداز (28500‌ها؛ رانت‌زدايي و شفافيت) نوشت: با حذف ارز ترجيحي ۲۸ هزار و ۵۰۰ توماني،‌، برنج وارداتي مانند برنج هندي و پاكستاني ديگر مشمول ارز دولتي ارزان نخواهد بود، پيش از اين، سياست تخصيص ارز ترجيحي با هدف تنظيم بازار و عرضه برنج با قيمت مصوب اتخاذ مي‌شد، اما مطابق گزارش فعالان صنفي، قيمت مصوب تقريبا در بازار محقق نمي‌شد.  حذف ارز ترجيحي برنج از ديد فعالان بخش توزيع كالاي اساسی، نقطه پايان هشت سال رانت، كمبودها و قيمت‌گذاري‌هاي دستوري است... حذف ارز ترجيحي اقدامي محسوب مي‌شود كه شرايط را به سمت ثبات و شفافيت مي‌برد و كالا زماني آرامش قيمتي ايجاد مي‌كند كه با نرخ واقعي و بدون نرخ‌هاي متعدد ارز وارد بازار شود. حذف ارز ترجيحي نه ‌تنها قدرت خريد مردم را تضعيف نمي‌كند، بلكه در بلندمدت از افزايش بي‌ضابطه قيمت جلوگيري مي‌كند. برنجي كه با ارز ترجيحي وارد مي‌شود هيچ‌گاه با قيمت مصوب در اختيار مردم قرار نمي‌گيرد و همين شكاف، زمينه‌ساز سودهاي بادآورده و رانت گسترده مي‌شود. با تك‌نرخي شدن ارز و حذف شكاف ارزي، شفافيت ايجاد مي‌شود، امكان نظارت بالا مي‌رود و فضا براي رانت‌جويان تنگ مي‌شود. 
این روزنامه می‌افزاید: حذف ارز ترجيحي، يكي از مهم‌ترين اصلاحات سال‌هاي اخير است. اين تصميم بايد هشت سال زودتر اجرا مي‌شد.
تحلیل اخیر اعتماد در حالی است که همین روزنامه به هنگام تصویب قیمت 4200 تومانی برای ارز ترجیحی، به ستایش از مداخله روحانی و جهانگیری برای تنظیم بازار ارز پرداخته بود. اعتماد در عین حال توضیح نمی‌دهد که آیا اقدام سال گذشته وزارت اقتصاد در حذف ارز نیمایی به بهانه تک نرخی کردن ارز و شفافیت و واقعی‌سازی قیمت و حذف رانت، آیا به ثمر نشست یا صرفا موجب شروع جهش قیمت ارز در عین چند نرخی ماندن آن شد.
نکته جالب اینکه همزمان با تورم‌سازی برخی مدیران دولتی، عباس عبدی (سرمقاله‌نویس روزنامه اعتماد)، سرمقاله‌ای در روزنامه هم‌میهن با عنوان «و چه می‌دانید تورم چیست؟» نوشت که در آن آمده است: تورم به مراتب از جنگ بدتر است. مسئولیت‌پذیری افراد را به ایفای تعهدات خود کم می‌کند. قراردادهای حقیقی و حقوقی سست و ناپایدار می‌شوند. احتکار و فرارهای مالیاتی را زیاد می‌کند. کیفیت تولید را کاهش می‌دهد. نظم پایدار اقتصادی و اجتماعی را مختل می‌کند. خرید کالاهایی که ارزش پول مردم را حفظ کند بدون هیچ نیازی به آنها بیشتر می‌شود و‌ این نیز موجب انحراف روال اقتصادی می‌شود. به احتمال زیاد رکورد تورم امسال، رکورد دولت سیزدهم را هم خواهد شکست و بعید نیست که از سال جدید میلادی نیز یک پله دیگر افزایشی شود و به متوسط ۵۰ درصد و بیشتر برسد. تورم محصول افزایش نقدینگی است که دولت از طریق ایجاد آن ارزش پول مردم را کم می‌کند. دقیقاً مثل ریختن آب داخل شیر است.