روزنامه اعتماد
1404/09/23
روياي بشر در دل نسبيت عام
وقتي لحظهاي از هياهوي روزمره فاصله ميگيريم و چشم به آسمان شب ميدوزيم، درمييابيم كه جهان چقدر بزرگتر از افق زندگي ماست. منظومه شمسي ما - همين خانه كوچك و آشناي خورشيد - در مقياس كيهاني چيزي بيش از يك ذره معلق در حاشيه كهكشان راه شيري نيست؛ كهكشاني با قطري نزديك به صد هزار سال نوري و صدها ميليارد ستاره. مقياسها آنقدر بزرگند كه هر تلاش براي تصورشان، ذهن را تا مرز ناممكن بودن پيش ميبرد.نزديكترين همسايه ستارهاي ما، آلفا قنطورس، چهار سال نوري با زمين فاصله دارد. اين فاصله، در معيار انساني، چنان عظيم است كه سريعترين كاوشگرهاي بشري - نظير ويجر - براي رسيدن به آن بايد دهها هزار سال در راه باشند. حتي اگر روزي - فرضا - بتوانيم به سرعت نور نزديك شويم، همچنان رسيدن به مركز كهكشان بيش از بيست هزار سال طول ميكشد و سفر به آندرومدا بيش از دو ميليون سال. با چنين فاصلههايي، سفر ميانستارهاي با فناوريهاي مبتني بر پيشرانشهاي معمول چيزي شبيه يك شوخي علمي به نظر ميآيد؛ مسافتي فراتر از عمر تمدنها.
اما فيزيك هميشه در دل محدوديتها، روزنهاي براي اميد باقي ميگذارد. نسبيت عام اينشتين كه بهترين نظريه ما درباره گرانش و ساختار هندسي جهان است، تصويري متفاوت از فضا ارايه ميكند: فضا يك بومِ ساكن و صلب نيست؛ بلكه بافتي پويا و قابل تغيير است. جرم و انرژي اين بافت را خم ميكنند، ميكشند و شكل ميدهند. اگر - فقط اگر- بشر بتواند اين خميدگي را به صورت مهندسي شده كنترل كند، ديگر لازم نيست مسير ميان دو نقطه را طي كند؛ ميتواند خودِ فضا را كوتاه كند. از همين جا ايدههايي مانند كرمچالهها و موتورهاي وارپ وارد ميدان ميشوند. كرمچالهها، بر اساس راهحلهايي معتبر از معادلات اينشتين، تونلهايي احتمالي در بافت فضا-زمانند كه ميتوانند دو نقطه دور از هم را به هم بدوزند. موتور وارپِ آلكوبير نيز - يكي از جسورانهترين نظريههاي علمي قرن اخير - پيشنهاد ميكند كه يك فضاپيما ميتواند به جاي حركت در فضا، يك «حباب فضازمان» را جابهجا كند؛ حبابي كه در بخش جلويياش فضا فشرده و در بخش عقبياش كشيده ميشود. در اين سناريو، خود فضا حركت ميكند و فضاپيما درون حباب، بدون نقض سرعت نور، به سرعتي موثر بسيار فراتر از نور ميرسد.
اما اين رويا يك مانع بزرگ دارد: نياز به انرژي منفي.
براي پايدار نگهداشتن كرمچاله يا ايجاد حباب وارپ، بايد مادهاي با «چگالي انرژي منفي» وجود داشته باشد؛ چيزي كه با قوانين معمول فيزيك سازگار نيست. ما در پديدههايي مانند اثر كازيمير نشانههايي از رفتار مشابه انرژي منفي ديدهايم، اما اين اثر صرفا در مقياسهاي كوانتومي و بهشدت ناپايدار رخ ميدهد و هيچ فناوري شناخته شدهاي نميتواند آن را در ابعادي قابل استفاده توليد يا مهار كند. بنابراين مشكل سفرهاي فرانوري قدرت انرژي نيست؛ نوع انرژي است.
با اين حال، تاريخ علم نشان داده است كه بسياري از چيزهايي كه زماني ناممكن به نظر ميرسيد - از پرواز گرفته تا انرژي هستهاي- با گذر زمان، فهم عميقتر و فناوري بهتر، از مرز ناممكن عبور كردهاند. اگر روزي دانشمندان بتوانند به ساختار خلأ كوانتومي و انرژيهاي عجيب آن دسترسي مهندسي پيدا كنند، شايد بتوان نخستين كانديداهاي انرژي منفي را توليد كرد. اگر چنين شود، دروازه ميانبرهاي كيهاني بهطور واقعي بر بشر گشوده خواهد شد.
اين تحول، فقط درباره سفر نيست. جهان پر از مواد معدني كمياب، فلزات سنگين، آب يخزده و منابع انرژي عظيم است. دسترسي به اين منابع ميتواند ساختار اقتصادي زمين را دگرگون كند؛ اقتصادي كه امروز بر پايه «كميابي» و رقابت شكل گرفته، ممكن است در جهاني كه منابعش عملا بيپايان است معناي فعلي خود را از دست بدهد. همچنين اگر روزي با گونههاي هوشمند ديگري روبرو شويم - يا نشانههايي معتبر از آنها بيابيم- بسياري از مرزبنديهاي امروز بشر، از مرزهاي جغرافيايي گرفته تا تصورات فلسفي و ديني ما، دوباره تعريف خواهد شد. در آن زمان، سياست از محدوده زمين خارج و وارد قلمرويي تازه ميشود كه شايد بتوان نامش را سياست كيهاني گذاشت.
در نهايت، درست است كه فاصله امروز ما با چنين آيندهاي بسيار زياد است، اما ناممكن در علم مفهومي مطلق نيست. جهان، برخلاف تصويري كه از دور به نظر ميرسد، يك ديوار بلند نيست؛ بيشتر شبيه يك اقيانوس بيانتهاست كه قوانينش را بايد فهميد تا بتوان در آن سفر كرد. شايد روزي انسان نهتنها مهمان كوچك يك سياره، بلكه معمارِ آينده خود در مقياس كيهاني باشد.
سایر اخبار این روزنامه
انحلال و ادغام دهها شورا وستاد درکشور
نبردي خاموش براي رهبري نظم جديد
سپيدار و باغبان شب و يلدا
پوتين برنده نهايي جنگ اوكراين
كابوس ۹۸ تكرار نشد
ابن سينا درخشندهترين ستاره معارف شرق
سينما صداي بحران «آب»
دغدغههايي از جنس واقعيت
اصلاحات مسير بيبديل بقاي ايران قوي
از تالارهاي تاريخي تا فهرست جهاني
مصرفِ مسوولانه
روايت الگوريتم قرائت هيبريدي
نسل z، آلفا و بتا «سرمایه تحول» هستند
فروپاشي روياي چشم آبيها
خودكشي آموزش و جامعه در تقاطع زندگي
مدرسه: كوچكترين واحد حكمراني (بخش دوم)
دريغا كامران فاني
روياي بشر در دل نسبيت عام
تاشكند؛ دروازه طلايي ايران به آسياي مركزي
آدم رنسانسي
وقتي انسان گمگشته، بيگانهتر از بيگانهها ميشود
يكبار ديگر ذبيحالله منصوري
اصلاحات؛ مسير بيبديل بقاي ايران قوي
از تالارهاي تاريخي تا فهرست جهاني
مصرفِ مسوولانه
روايت الگوريتم قرائت هيبريدي
نسل z ، آلفا و بتا «سرمایه تحول» هستند
