روزنامه اعتماد
1404/09/25
حق با پيادهرو است
در مرمت بافتهاي تاريخي و هسته قديمي شهرها، تنها دستي به سر و گوش كشيدن بناها و سطوح و معابر كافي نيست، بلكه بايد به نكات ديگر هم توجه داشت، زيرا در اين صورت است كه امر باز زندهسازي و هويتدهي شهرها محقق ميشود. بايد اهميت پياده و مسير پياده را پيدا كرد. سالهاست كه توجه به اين موضوع فراموش شده يا به كناري گذاشته شده است. البته پياده موضوعي نيست كه فراموش يا گم شده باشد، اين بدعت از زماني رخ داد كه پاي ماشين سواري به جامعه شهري ما باز شد. جامعهاي كه برق ماشين نه تنها متعجبش نساخت، بلكه با رويي گشاده، به آغوشش كشيد. براي واگذاري پياده رو به سواره رو، در هر برهه از زمان، يكي پس از ديگري، با نقشههاي تهيه شده و نشده، اين ساخته دست بشر براي پيشبرد مقاصدش و زماني كه قافيه را باخته بود، به اين حداقل رگ زنده تردد آدمها، از ابزار سخت و آهنينشان سوءاستفاده كردند و راه را بر رهرو بستند. شهر از باب توسعه بيمطالعه (چسباندن روستاهاي مجاور به شهر و شهري كردن علائق آنان به جاذبههاي شهري) و همچنين اقتصاد جذاب شهري، مشكل ديگري پيدا كرده بود.رخنه و هجوم وسايل نقليه شخصي
اتفاقي كه در همه شهرهاي حالا بزرگ شده، به شكل ديگري رخ داد. برنامهريزان و شهرسازان ما، با بررسي شهرهاي تاريخي و قديمي اروپا و به دنبال آنها، راهحل مشكل را، در حذف تردد و سايل نقليه شخصي به مراكز شهرها را دادند.
چه خوب، پس مشكل حل شد
حق پيادهراهها، با پياده محوري در خيابان اصلي و هسته مركز شهر، ادا شد. اما مشكلات دسترسي سواره و پياده از جاي ديگر رُخ نمون گرديد.
طبيبان، براي شناسايي درد مريضان، پس از شناساييهاي اوليه بيمار، اساس مداوا را باتوجه به خصوصيات هر بيمار، تعيين كرده و نسخه را با شناخت هر يك، ميپيچند. شهرسازان ما نيز نيك ميدانند كه مداواي مشكلات تردد ماشينها و تداخلشان با پيادهها، با جدا كردن شِكلي آنها درمان نميشود. حال كه بار ترافيك عمومي و خصوصي به محلات و كوچههاي مجاور هسته مركزي، ريخته شده است، كار درمان، ويژگي خود را ميخواهد. البته كه ديگر به خاطر ورود بيش از حد اتومبيل و حالا ديگر موتورسيكلتها به خيابانهاي اصلي، زيبايي كوچه و پيادهرو چشم راكبان را گرفت و ترجيح دادند به كوچهها رخنه و متاسفانه چنانچه ضابطي متوجه نشود، پيادهرو را هم آمال خودخواهي خود کنند. ورود به كوچهها را هم نميتوان ممنوع كرد و راكبان چارهاي جز در اين ندارند كه در اولين ساعات روز، خودروي خود را به نزديكترين نقاط محل كار خود برسانند. حال با توجه به عدم اختصاص فضاي پيادهرو، موكبين ناچار به چسباندن سِپر خودروي خود به ديوار سيماني ساختمان ميشوند و اينجاست كه عابرپياده، راهي براي رهروي ندارد. باتوجه به انبوه خودرو و موتور در سطح سوارهرو، اين سطوح سريعا پر شده و لاجرم اتفاقات ناخوشايندي از قبيل سر و صداي موتور، بوق زدنهاي بيمورد، آلودگي منظر و آلودگي ناشي از سوخت بنزين و باوجود متراكم شدن معابر، احتمال برخورد ناشي از تصادفات ناشي از وجود سنت تعجيل مركبنشينان (اين دست به قربيلان پاي روي كفگير) كه نياز كمبود زمان را بخواهند به شكل ديگري جبران کنند، بسيار محتمل است. به موضوع تردد پياده و اهميت آن برگرديم. به اين نتيجه رسيديم كه برنامهريزان شهر، براي رفع مشكل دسترسي سواره به مراكز خريد جديد و قديم (فروشگاهها، بازار قديم و بخش حاشيهاي آن) تصميم به بستن مسيرها و جلوگيري از ورود ماشينها به هسته اصلي شهر گرفتند. شايد به فكر ايجاد پاركينگهاي طبقاتي هم افتادند، اما چون آماري از ورود و تردد اتومبيلها نداشتند، نتيجه چنداني گرفته نشد.
حال ميماند كه عابرپياده چگونه براي رسيدن به مقصد خود، اعم از گردش، تفريح يا كار بتواند به راحتي و امنيت كامل، به تردد در هسته مركزي شهر بپردازد. البته نوع دومي از شهروند پياده نيز وجود دارد كه اهميت بيشتري در اين خصوص پيدا ميكند و آن اهالي سكونت گزيده در اينگونه بافتها هستند. اينگونه افراد نيز از دو قسم آسيبپذير تشكيل شدهاند؛ كودكان و سالخوردگان. افراد سالخورده براي انجام كارهاي روزانه خود، بايد از منزل خود خارج شده و با امنيت كامل به محل زندگي خود بازگردند. اين افراد پس از خروج از درِ منزل باتوجه به وجود هيچگونه پيادهروي امن، بلافاصله و بدون آمادگي ذهني، مورد هجوم و تردد ماشينها قرار ميگيرند. اين عمل ميتواند اينقدر سريع صورت بگيرد كه شخص مواجه با آن، عملا براي مواظبت از خود و جلوگيري از برخورد با وسيله نقليه دچار خود ترسي و واهمه گردد كه چنانچه برخوردي نيز اگر صورت نپذيرد، برنامهريزي فكرياش دچار تزلزل و مخاطره ميگردد. درخصوص كودكان، از آنجايي كه فضاهاي آپارتماني و بدون حياط نيز جايگاهي براي بازي كودكان باقي نگذاشته است، باتوجه به نياز به بازيهاي جمعي بيرون از خانه و ارتباط با همسن و سالان خود، باوجود تردد ماشينها و عدم امنيت در كوچهها، حتي در ساعاتي از روز، عطايش را به لقايش ميبخشند. قصد بررسي محورهاي سواره و پياده و جداسازي آنها را نداريم، اما با يك بررسي و گرفتن آمار تردد وسايل نقليه در خيابانهاي اصلي شهر، بر امر ترافيك سنگين در ساعات زيادي از روز واقف ميشويم. هر چند يك تلنگر و درخواست هميشگي، براي تهيه و راهاندازي وسايل نقليه عمومي مثل مترو، تراموا، اتوبوس و ون (تاكسي 12 تا 19 نفره) نيز، بيمورد نيست.
برگرداندن امنيت به پياده
حال كه امكان تغيير در مسير پياده و گشايش، در اينگونه معابر مجانب و مجاور بافت مركزي شهر وجود ندارد، حداقل انتظار از معاونت شهرسازي شهرداري اين است كه با طراحي و اجراي سطوح پياده، امنيت افراد را براي ايجاد يك حداقل نظم شهري، كوچكترين تصور تكريم را براي آنان به ارمغان آورد. شايد كه تاثيري براي مركبسواراني باشد كه نظمي را ببينند، بلكه حس انديشه حق با عابرپياده را، اولويت خود بدانند. هر چند كه: آنجا كه حق با مشتري است نيز، حتما حق با عابرپياده است.
تامين حقوق افراد پياده
«بيل هيلير» پژوهشگر انگليسي، در نظريه خود به نام «حركت طبيعي» (Natural Movement) به تاثير پيكرهبندي فضايي در شكلگيري الگوهاي رفتاري و اجتماعي ميپردازد. اين تئوري، بر اين عقيده است كه در پيچيدگي شهر، ارتباط بين اجزا و عوامل سازنده شهر، نقش مهمتري نسبت به تكتك اجزا، ايفا ميكنند. در واقع هيلير نظريه خود مبني بر «حركت طبيعي» را مطرح و در آن به تاثير پيكرهبندي فضايي بر حركت عابرپياده در سطح شهر ميپردازد. او بيان ميدارد كه پيكرهبندي فضايي خود به تنهايي مهمترين عامل حركت عابرپياده در سطح شهر است.٭
باتوجه به نظريه قابل تأمل فوق، در تاثير تردد و حركت در محيطهاي شهري، ميتوان گفت حتي اگر افراد مسير و حركت مشخصي را نداشته باشند و مقصدي در آن نباشد، حتما مسيري را در بر دارد و اهميت پرداختن به آن مسير، لازمه حيات هر شهر است و اين حركت مردم است كه همانند خون در بدن شهر، حيات در گردش حول هسته مركزي شهر را، جاري سازند.
٭دكتر محمد سعيد ايزدي شماره 35 باغ نظر / مهر و آبان 1394 / ارزيابي طرح كارل فريش بر پيكربندي ساختار فضايي
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
فشار بر محيط زيست مازندران براي آسفالت جاده جنگلي در «منطقه حفاظت شده آبشار»
بن بست ماليات برخانههاي خالي
نوسازي ديوانسالاري
تئاترشهر خانهايكه هر باركوچكتر ميشود
نفرين ترياك
عصبشناسي و تجربه ديني
پرهيز علوم اجتماعي از تبديل شدن به ايدئولوژي
سرقت ۱۵ ميلياردي در شمالتهران
آينده سوداني در شطرنج سياسي عراق
لالهزار؛ سوختن يك تاريخ نه يك سينما
عملكرد ارتباطات و رسانهها؛ زمينه اقناع ملي و بينالملل
تأملي انتقادي بر فهم تقليلگرايانه از تربيت
تمركز صادقانه روي مسائل اصلي كشور
فساد مساله چند نفر نيست، مساله يك ساختار است
داستان جالب جبر و اختيار به خانه ما رسيد
عصر تازه رقابتها در ساختار سياسي عراق
حق با پيادهرو است
خاطرات یک زندانی
عقاب نشست روي كاكتوس
صنايع آب بر در فلات مركزي
اولويت راهبردي دولت پزشكيان
لالهزار؛ سوختن يك تاريخ نه يك سينما
عملكرد ارتباطات و رسانهها زمينه اقناع ملي و بينالملل
تأملي انتقادي بر فهم تقليلگرايانه از تربيت
تمركز صادقانه روي مسائل اصلي كشور
فساد مساله چند نفر نيست مساله يك ساختار است

