اخبار ویژه

۱۵ سال تحریم چه کرد؟
یا وطن‌فروشی چه کرد؟!
در حالی که دست‌اندرکاران فتنه و آشوب نیابتی سال 1388، متهمان اصلی برقراری تحریم‌های عمده علیه کشورمان هستند، روزنامه هم‌میهن پرسیده است: ۱۵ سال تحریم با ایران چه کرد؟(!)
روزنامه متعلق به کرباسچی در تیتر نخست خود با همین عنوان نوشت: «بررسی شاخص‏‌های کلان، افزایش شدید تورم و فقر غذایی، بهداشتی و آموزشی را نشان می‌‏دهد


فقر مطلق طی ۱۵ سال اخیر شروع به افزایش کرد. یعنی افرادی که با کمتر از ۲ دلار در روز زندگی می‏‌کنند تعدادشان بیشتر شد. در سال ۱۳۸۹ فقر مطلق با نرخ رشد ۲۵ درصد همراه بود ولی به تدریج در ۱۵ سال گذشته روند رشد این نرخ بالاتر رفت و بر اساس آماری که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده در سال ۱۴۰۳ به ۴۴ درصد رسید. به این ترتیب خط فقر هم تعداد بیشتری از مردم را به سمت خود کشاند.
15 سال پیش نخستین قطعنامه علیه ایران صادر شد. سال 1389 در سرخوشی فراوانی درآمد ارزی حاصل از فروش نفت، سکه تمام ‌بهار آزادی را 141 هزار تومان می‌خریدیم. دلار 923 تومان بود. اغلب ما در طبقه متوسط زندگی می‌کردیم. سطح رفاه‌مان بد نبود. 
اما ایرانِ سال 1404 اندکی با ایرانِ 1389 متفاوت است. مردمِ سال 1404 هم دیگر مردمِ 1389 نیستند. تورم 50 درصد را دیدند. درصد بیشتری از آنها طعم زیر خط فقر بودن را چشیدند. برای مسکن پول بیشتری دادند اما ساکن مسکن کوچک‌تر در مناطق پایین‌تر شدند یا اصلاً به شهرهای ارزان‌تر و حاشیه‌ها کوچ کردند.
کاغذپاره‌هایی که قرار نبود تاثیری بر وضعیت رفاه و معیشت مردم داشته باشد؛ طعم فقر را به درصد بالایی از مردم ایران چشاند. تحریم موضوع تازه‌ای در ایران نیست؛ اما تحریم‌های دوره اخیر با تحریم‌های هسته‌ای که از سال 1385 (دسامبر 2006) آغاز شد؛ تفاوت زیادی داشت. تغییر شیوه تحریم و پیوستن کشورها به جمع تحریم‌کنندگان و صدور قطعنامه‌های سازمان ملل، دست ایران را برای صادرات نفت و مشتقاتش چنان بست که برای پیدا کردن مفرهای صادراتی و فروش، درگیر هزینه‌های مضاعف شد و ورود ارز به کشور چنان چالشی ایجاد کرد که شتاب روند افزایش قیمت‌ها در محدوده 40 درصد، چسبندگی پیدا کرد و ماندگار شد. در هر حال چهره ایران 15 سال بعد از صدور نخستین قطعنامه علیه ایران بسیار متفاوت با روزهای وفور درآمدهای نفتی دولت احمدی‌نژاد است. تحریم‌ها صادرات نفت را کم کرد و باعث کسری بودجه از یک طرف و افزایش هزینه واردات از طرف دیگر شد».
می‌گویند آدم خواب را می‌توان بیدار کرد اما کسی را که خودش را به خواب زده، نه.
اولاً باید به دبیرکل پیشین کارگزاران (مدیر مسئول هم‌میهن) فایل صوتی مهدی ‌هاشمی در گفت‌و‌گو با یار غارش (کاریکاتوریست فراری نشریات زنجیره‌ای) را یادآور شد که صریحاً از پیگیری تحریم ایران در کریدور‌های سیاسی آمریکا خبر می‌داد و ایضا سخنان فائزه ‌هاشمی را که از روی کار آمدن ترامپ و احتمال فشار اقتصادی بیشتر به ایران ابراز ذوق‌زدگی 
می‌کرد!
ثانیاً بانیان و گرا‌ دهندگان تحریم‌ها، همان‌هایی بودند که بعداً خودشان را ناجی کشور از تحریم‌ها (از طریق مذاکره) جا زدند و در عین کاسبی چند لایه از برقراری تحریم‌ها، تظاهر به ناراحتی از وجود تحریم‌ها نیز کرده‌اند. اولین قطعنامه تحریمی جدید و جدی، با پیگیری دولت اوباما در سالگرد انتخابات 1388 و با تأکید بر حمایت از سران (شکست خورده) فتنه سبز انجام شد. در واقع اطرافیان سران فتنه (موسوی، خاتمی، ‌هاشمی و کروبی) پس از شکست در انتخابات و شکست در خیابان از خود مردم، خیانت را به اوج رسانده و از دولت اوباما خواستند تحریم‌های فلج‌کننده را برقرار کند. یک سند از ده‌ها سند موجود در این‌باره، گزارش روزنامه لس‌‌آنجلس تایمز در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۸۸ است که از قول جان ‌هانا مقام آمریکایی نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت‌‌‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدید‌‌تر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم امکان می‌دهد که خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک‌ وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن».
این وطن فروشی و خیانت پس از آن اتفاق می‌افتاد که برخی سران و دست اندرکاران فتنه نتوانسته بودند از طریق دروغ تقلب و برپایی آشوب، پروژه نیابتی براندازی را پیش ببرند. در وقاحت و بی‌چشم و رویی این طیف همین بس که امثال خاتمی و تاجزاده و... در پستو اذعان می‌کردند باور ندارند و امکان هم ندارد تقلب (آن هم به میزان 11 میلیون رأی) اتفاق افتاده باشد؛ اما با این وجود، در سطح رسیانه و افکار عمومی به هیزم‌کشی و آتش‌افروزی با اسم رمز تقلب دامن می‌زدند؛ چرا که در مقابل پروژه مشترک «سیا» و «موساد» و‌ «ام آی سیکس» کاملاً منفعل و همراه بودند.
ثالثاً همه مشکل کشور از تحریم‌ها نیست، اگر چه این اقدام دشمنان، جنایت بزرگی است. دوره فعالیت کوتاه شهید رئیسی نشان داد که با وجود دو برابر شدن تحریم‌ها در دولت مدعی لغو تحریم‌ها، می‌توان صادرات نفتی و رشد اقتصادی 5 درصد و هشت هزار کارخانه تعطیل شده را احیا کرد.
رابعاً این هم سؤال مهمی است که چرا هرگاه دولت‌های غربگرا یا خوش‌بین و منفعل در مقابل غرب سر کار می‌آیند، تحریم‌ها بیشتر اثر می‌کند و میزان صادرات نفت (در اثر انفعال و بازی در زمین و نقشه دشمن) افول می‌کند اما در دولت‌های شجاع و فعال، هم صادرات و رشد اقتصادی رونق می‌گیرد و هم شکاف طبقاتی و ضریب جینی پایین می‌آید و هم امید مردم بالا می‌رود؟ 
و نهایتاً باید از رندانان گرداننده روزنامه زنجیره پرسید که مگر ده سال قبل ادعا نمی‌کردید همه تحریم‌ها یک‌جا لغو (و نه تعلیق شده) و امکان ندارد تحریم‌ها برگردد؟ با کدام نارسایی عقلی (یا آلودگی به نفوذ و خیانت) توانستید در کنار تعطیلی برنامه هسته‌ای، تحریم‌ها را از 850 مورد به بیش از دو هزار مورد برسانید و سپس با وعده جذب قریب‌الوقوع دو هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی، جنگ را به کشور تحمیل کنید و مکانیسم ماشه را هم بچکانید؟!
مؤمنی: دولت اگر برنامه داشته باشد
مشکلات قابل حل است
این تصور که دولت می‌تواند به صورت موردی، جزیره‌ای و جزئی فقط به یک مسئله و راه‌حل آن بپردازد، خطای بسیار بزرگی است. دولت باید برنامه کلان و جامع اقتصادی داشته باشید.
دکتر فرشاد مؤمنی، از حامیان انتخاباتی آقای پزشکیان که مدتی است به صف منتقدان پیوسته، در گفت‌وگو با «جماران»  اطهار کرد: با کمال تاسف، سخنان آقای رئیس‌جمهور در مراسم 16 آذر، بیش از آنکه نیروی محرکه برانگیختگی‌های مثبت برای مشارکت سرنوشت‌ساز در کشور باشد، شائبه‌ها و نگرانی‌های جدیدی را پدید آورد. یکی از نکاتی که مکرراً ایشان در این ایام مطرح کرده‌اند، دفاع بی‌منطق از افزایش قیمت بنزین و سکوت بی‌منطق‌تر درباره سیاست‌های ثبات‌زدایی است که از کانال افزایش‌های چشمگیر در نرخ ارز و سکه طلا و همه مایحتاج مردم پدیدار می‌شود. 
مؤمنی افزود: ایشان مکرر تأکید می‌کنند آنها که راهکار دارند، وسط میدان بیایند. این حرف یعنی چه؟ شما سازوکارهایی در مقام رئیس‌جمهور دارید، که می‌توانید به شیوه‌های گوناگون این جلب مشارکت را انجام دهید و مسئله اساسی هم قدرت تشخیص است. نباید به‌گونه‌ای صحبت کنید که گویی هیچ مسئولیتی ندارید و فقط مدعی‌ها مسئولیت دارند.
وی گفت: این شیوه طرح مسائل، که با کمال تأسف القاکننده سطوحی از عجز و بی‌برنامگی است، به جای اینکه به مردم روحیه دهد، آنها را نگران‌تر می‌کند. رئیس‌جمهور می‌فرمایند کسانی که ادعای راه‌حل دارند، هر کاری را بگویند، ایشان انجام می‌دهد، اما شخصاً همراه با دوستانی که با ایشان صحبت کردیم، موارد نقض پرشماری را می‌توانم ذکر کنم.
مؤمنی یادآورشد: وقتی که مقامات رسمی اذعان می‌کنند که افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت بنزین، قطعاً تورم‌زا است و کل مناقشه بر سر اندازه تورم‌زایی است و نه اصل آن، انتظار می‌رود آقای رئیس‌جمهور و همکارانشان درک خودشان را از تورم و ابعاد آن ارتقا دهند. چرا در ذهنیت آقای رئیس‌جمهور مسئله تورم تا این اندازه سهل‌انگارانه نادیده گرفته می‌شود و درست مانند یک حجره‌دار که فقط فکر می‌کند اگر مثلاً جنس خود را گران‌تر بفروشد، می‌تواند پول بیشتری به دست بیاورد و مثلاً به عائله خودش پول بیشتری توزیع کند، همه آثار مخرب و فاجعه‌ساز تورم نادیده گرفته می‌شود؟ 
این اقتصاددان ادامه داد: آیا آقای رئیس‌جمهور نمی‌دانند که تورم، منشأ بحران هنجاری و اخلاقی می‌شود و ازکارافتادگی هنجارها را، چه در زمینه هماهنگی، چه در حل‌وفصل اختلافات و چه در درک مشترک از عدالت، پدید می‌آورد؟ شما شرافتمندانه تعهد کردید سراغ شوک‌درمانی نروید، فقر شدید غذایی را کاهش دهید و عدالت در سلامت و آموزش را محقق کنید. چقدر خوب بود که به جای این سخنان، به مقامات مسئول مربوطه می‌گفتید در این زمینه‌ها گزارشی ارائه دهند، نه اینکه بزرگ‌ترین افسادها یعنی وارد کردن شوک به قیمت‌های کلیدی را «اصلاح قیمت» بنامید.
مؤمنی گفت: سال ۱۴۰۴، هم مقدار ارز تخصیصی برای واردات کالاهای اساسی را کاهش  و هم نرخ آن را به شکل‌های مختلف و چندلایه افزایش داده‌اید و از سوی دیگر، با رویه‌هایی بسیار عجیب، با اسامی مجعول و شکست‌خورده‌ای مانند «واردات بدون انتقال ارز»، برای جهش بیشتر قیمت مواد غذایی و جهش تقاضا در بازار سیاه ارز بستر‌سازی می‌کنید.
وی اضافه کرد: با این شیوه‌های بی‌اعتنا به تجربه‌های مکرر آزموده‌شده، خودتان را گرفتارتر می‌کنید و فشارها را بر خودتان، بر مردم و بر آینده کشور افزایش می‌دهید. اینکه مرتباً مطرح می‌کنید «بیایید افرادی را معرفی کنید»، درست نیست. شیوه اصولی این است که فکری برای قوه عاقله تصمیم‌گیری‌های اقتصادی‌تان بکنید. کشور با انبوهی از بحران‌های کوچک و بزرگ رو‌به‌رو است، این تصور که ما می‌توانیم به صورت موردی، جزیره‌ای و جزئی فقط به یک مسئله و راه‌حل آن بپردازیم، خطای بسیار بزرگی است. باید برنامه داشته باشید.
مؤمنی تأکید کرد: هیچ اولویتی حیاتی‌تر از توقف روندهای ضدتوسعه و فاجعه‌ساز شوک‌درمانی وجود ندارد. به جای مواجهه موردی، جزیره‌ای و پراکنده با مسائل منفرد، به فکر یک برنامه باکیفیت باشید. امیدوارم به همه آنچه وعده کرده‌اید، جوانمردانه و در عمل پایبندی نشان دهید. در آن صورت، مشاهده خواهید کرد که حتی در همین شرایط بسیار پیچیده و خطیر نیز می‌توان کارهای بسیار بزرگ و امیدبخش را به نمایش گذاشت، دشمنان این ملت را مأیوس کرد و مردم را به آینده خودشان امیدوار ساخت.
مرعشی در دو نقش: از فریب مردم
 تا اشک تمساح اقتصادی!
در وقاحت دبیرکل حزب کارگزاران همین بس که از وعده دروغین رشد اقتصادی ده درصدی و سرمایه‌گذاری 2500 میلیارد دلاری، به مانور روی تورم مواد غذایی و ادعای کمبود غذا رسیده است.
روزنامه عصر ایرانیان با اشاره به یادداشت حسین مرعشی در روزنامه سازندگی نوشت: دبیرکل حزب کارگزاران تلاش کرده تا با خاص تصویر کردن فضای کشور و بن‌بست نشان دادن اصلاحات اقتصادی، راهکار همیشگی خود یعنی سازش با آمریکا را البته با چاشنی متهم‌سازی نظام، به مخاطبان، حقنه کند. بدون تلاش برای پاسخ دادن به ادعاها و راهکارهای ارائه شده، صرفا با یادآوری مواضع قبلی این فرد و حزب متبوع، می‌توان کیفیت گزاره‌های سیاستی را متوجه شد.
او نوشته: «اگر جمهوری اسلامی با آگاهی به آن (سند جدید امنیت ملی آمریکا) بپردازد، می‌تواند به‌عنوان یک نقطه اتکا و یک نقطه تلاقی راهبردی میان ایران و آمریکا، مورد استفاده قرار گیرد.» باید ادعای آقای مرعشی درباره پیشنهاد مذاکره با ترامپ و «سرمایه‌گذاری 2500 میلیارد دلاری در کشور» را یادآور شد که کمتر از دوماه قبل از حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به کشور بوده است!
«در حوزه مقاومت نیز شرایط تغییر کرده است. سردار سلیمانی که نقش او در منطقه برای ایران به‌اندازه یک سپاه بود، دیگر حضور ندارد. ایشان شخصاً با افراد مؤثر و جریان‌های مختلف در منطقه ازجمله در کردستان عراق، ترکیه، لبنان، سوریه و حتی افغانستان ارتباط برقرار می‌کردند. اکنون آن نقش و آن ارتباطات وجود ندارد.» درباره این ادعا نیز باید یادآوری کرد که آقای مرعشی دو سال قبل ساز مخالف می‌زد و می‌گفت که چرا تمرکز نظام بر سیاست مقاومت منطقه‌ای است؟
مرعشی همچنین نوشته است: «در حوزه اقتصاد، مسئله از نظر کارشناسان کاملاً روشن است. کسانی‌که با آمار و ارقام اقتصاد آشنا هستند می‌دانند که کشور سال‌هاست از مرحله ابرچالش‌ها عبور کرده و وارد وضعیتی شده که اصلاحات تاکتیکی و سطحی، دیگر قادر به حل مشکلات نیست... به تشخیص من، کاری که نتانیاهو با جنگ و فشار سیاسی نتوانست علیه جمهوری اسلامی انجام دهد، بحران تامین مواد غذایی می‌تواند انجام دهد. این خطر جدی و بسیار نزدیک است و هیچ تعارفی با آن نمی‌توان داشت و باید به‌صورت جدی به آن پرداخته شود.» 
در این باره یادآور می‌شود حزب کارگزاران در متن رسمی که با عنوان «رئوس سیاست‌های راهبردی حزب برای آینده کشور» در سال 1399 به عنوان برنامه رسمی خود برای سال‌های آینده کشور ارائه داد، وعده رشد اقتصادی سالانه حداقل 10 درصدی و تورم تک رقمی را داده بود.
مرعشی همچنین نوشته: «فرض کنیم آقای پزشکیان به‌تنهائی قادر نیست مشکلات ۲۰ وزارتخانه را کنترل، پیگیری و حل‌وفصل کند که از ابتدا نیز بسیاری از کارشناسان چنین ارزیابی‌ای داشتند.» اما همین آقای مرعشی در سخنرانی چند روز قبل از انتخابات گفته بود «اگر آقای پزشکیان رئیس‌جمهور شود، یک بار دیگر باید به خداوند ایمان بیاوریم.» او همچنین یک سال قبل در همایش وفاق ملی گفت: «به نظر من اصلاً خداوند آقای پزشکیان را خلق کرده است که همین مسائل بین‌المللی کشور را حل و فصل کند.»
حال باید پرسید که از حزب کارگزاران، وعده رشد 10 درصدی و سرمایه‌گذاری 2500 میلیارد دلاری را باور کنیم یا کمبود غذا را؟ پاسخ صحیح این است: هیچ کدام! تصویر و راهکار مسائل اصلی کشور را باید از متخصصان صادق و منصف و بدون نفع دریافت کنیم نه محافل رانتی و بدون ثبات.