زاویه‌دارها عبور از پزشکیان را کلید زدند

سرویس سیاسی- 
حمله سازمان‌یافته رسانه‌های زنجیره‌ای و چرخش ناگهانی حامیان دیروز دولت چهاردهم، بار دیگر نشان داد جریان مدعی اصلاحات، حمایت سیاسی را تا زمانی می‌پذیرد که سهم‌خواهی‌اش تأمین شود. پروژه «عبور از پزشکیان» درست از همان نقطه‌ای کلید خورد که رئیس‌جمهور زیر بار نسخه تحمیلی مذاکره زاویه‌دارها و باج‌دهی نرفت.
جریان مدعی اصلاحات در دو دهه گذشته، هرگاه بوی قدرت به مشامش رسیده، برای سهیم‌شدن در «کیک قدرت» از هیچ ابزاری فروگذار نکرده است؛ از حمایت‌های مشروط و سهم‌خواهانه در بزنگاه انتخابات گرفته تا فشار رسانه‌ای برای تحمیل مهره و خط‌مشی. تجربه دولت حسن روحانی و اکنون دولت مسعود پزشکیان، دو نمونه روشن از این الگوست. اصلاح‌طلبان در مسیر روی کار آمدن، حامی‌اند و پس از گرفتن پست‌های مدیریتی، به محض آنکه مطالبات حداکثری‌شان- بخوانید زیاده‌خواهی- برآورده نشود، ژست اپوزیسیون می‌گیرند و با ادبیات طلبکارانه، دولت برآمده از حمایت خود را زیر ضرب می‌برند.
این روزها نیز دقیقاً همان سناریو تکرار می‌شود؛ رسانه‌های زنجیره‌ای جریان مدعی اصلاح‌طلب، پس از آنکه رئیس‌جمهور حاضر نشد نسخه «مذاکره به هر قیمت» را بپذیرد، به ناگهان روایت «تنهائی رئیس‌جمهور»، «بن‌بست‌نشینی» و «بی‌ابتکاری» را روی میز گذاشته‌اند؛ روایتی که بیش از آنکه دغدغه حل مسئله داشته باشد، کارکرد فشار سیاسی و تطهیر گویندگانش را دارد. اصلاح‌طلبان که دیروز خود را شریک پیروزی معرفی می‌کردند، امروز در قامت مخالف‌خوان ظاهر شده‌اند؛ انگار نه انگار سال ۱۴۰۳ تمام‌قد پشت پزشکیان ایستاده 


بودند!
تیر خلاص به زاویه‌دارها
در نشست چند‌ساعته رئیس‌جمهور با فعالان سیاسی و نمایندگان احزاب، برخی چهره‌های جریان مدعی اصلاح‌طلب با اصرار بر چرایی مذاکره‌نکردن با آمریکا، همان نسخه قدیمی را مطالبه کردند. پاسخ رئیس‌جمهور اما صریح و بدون تعارف بود؛ پاسخی که عملاً «تیر خلاص» به رؤیای مذاکره تحمیلی محسوب می‌شد.
پزشکیان با تأکید بر عزت ملی، تصریح کرد: «... بنده حاضر نیستم زیر بار ذلت و ظلم بروم... به‌دنبال دعوا و درگیری با کسی نیستیم؛ دوست داریم با همه با صلح به گفت‌وگو بنشینیم؛ اما مقابل کسی که قلدری می‌کند می‌ایستیم. ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست؛ حاضریم تعامل کنیم، اما اینکه بگویند موشک نداشته باشید و بعد رژیم تا دندان مسلح اسرائیل به ما حمله کند که نمی‌شود. برای اینکه رئیس‌جمهور بمانم، باج نمی‌دهم. روی اعتقادی که دارم ایستاده‌ام و به کسی باج نخواهم داد. با تمام وجود می‌خواهم که مردم ایران ما با عزت و سربلندی زندگی کنند و از این موضوع کوتاه نخواهم آمد.»
به روایت حاضران، کفه انتقادات اصلاح‌طلبان در جلسه سنگین‌تر بود؛ انتقاداتی که گاه از مرز نقد عبور می‌کرد و رنگ تهدید سیاسی به خود می‌گرفت. در مقابل، چهره‌های اصولگرا با وجود طرح نقدها، بر حمایت از کلان‌نگاه دولت برای پیشبرد امور کشور تأکید داشتند.
وقتی حاجات برآورده نشد...
هنگامی که در جلسه، «حاجات» جریان مدعی اصلاحات برآورده نشد، توپخانه رسانه‌ای به کار افتاد. روزنامه‌ها و یادداشت‌ها یکی پس از دیگری، رئیس‌جمهور را آماج حمله قرار دادند. احمد زیدآبادی در یادداشتی در روزنامه هم‌میهن، با انتقاد از موضع رئیس‌جمهور نوشت: «مسعود پزشکیان در دیدار اخیرش با جمعی از سران احزاب و فعالان سیاسی مذاکره با آمریکا را رد کرد و شرایط آن را تحقیرآمیز دانست. حتی به فرض همدلی با رئیس‌جمهور، این رویکرد وی، حل کردن مسئله نیست؛ بلکه پاک کردن صورت مسئله است.» وی در پایان حتی برگزاری چنین جلساتی را «اتلاف وقت» دانست. 
هم‌میهن در گزارشی دیگر، با تیتر معنادار «آقای رئیس‌جمهور! خیلی زود تنها شدید» تلاش کرد القای بن‌بست و انزوا را به افکار عمومی تزریق کند و مدعی شد رئیس‌جمهور «متکلم‌الوحده» شده است؛ «... سیاست قطعاً با پزشکی در تمام ویژگی‌های مذکور فرق می‌کند. همین که شما متکلم‌الوحده شده‌اید و به تنهائی در حال دفاع از دولت و‌ عملکرد آن هستید یعنی، یک جای کار گیر دارد. اظهار سخنان تکراری و حتی کلی‌گویی که کمتر مخاطبی را قانع کند، نشانه‌ای از وجود یک گیر جدی در سیاست جنابعالی و دولت است. در سیاست همه به‌نوعی مشارکت می‌کنند و‌ نه‌ فقط تبعیت. پس باید در فرآیند سیاسی حضور و مشارکت داشته باشند. در عمل آنچه که مشهود است، غیبت اغلب همراهان دولتی و پیش از آن انتخاباتی با شماست... برای شما کسی نمانده؛ لذا به سخنان تکراری و نصیحت‌گونه روی آورده‌اید... همه دولت‌ها قدری کارهای تولیدی می‌کنند. اگر قرار باشد آنها را به‌عنوان این خدمات دولت‌های خدمتگزار شمرد که همه دولت‌های تاریخ خادمان ملت محسوب می‌شوند. شما مطلقاً یا به مسائل اصلی نمی‌پردازید یا حاضر نیستید درباره آنها گفت‌وگو کنید.»
محمد قوچانی هم طی یادداشتی با عنوان «در کوچه بن‌بست نباید نشست» در روزنامه سازندگی، رئیس‌جمهور را مورد خطاب قرار داد و نوشت: «نباید در کوچه بن بست نشست، باید راهی دیگر گشود. نه با تسلیم و نه با‌ گریز و پاک کردن صورت مسئله که با خلاقیت و ابتکار. با تجاوز اسرائیل استراتژی «نه جنگ، نه صلح» به پایان راه خود رسیده است. اکنون ما در وسط جنگی هستیم که حتی آتش‌بس آن ناپایدار است و ملت هر لحظه نگران جنگی دیگر است و اولین سؤال مردم از همه ما این است که جنگ می‌شود یا نمی‌شود؟ رئیس محترم جمهور؛ شما دیگر فقط نماینده مردم تبریز در مجلس نیستید. شما رئیس دولت ملی ایران هستید. ملت از شما انتظار خلاقیت و ابتکار به خصوص در سیاست خارجی و امنیت ملی دارد.»
این در حالی است که همین جریان، سال‌ها راهبرد «نه جنگ، نه صلح» را تبلیغ می‌کرد و امروز، بدون پذیرش مسئولیت گذشته، طلبکارانه نسخه جدید می‌پیچد.
در این میان، حسین کنعانی‌مقدم، دبیرکل حزب سبز ایران، با انتقاد از ادبیات برخی اصلاح‌طلبان گفت: «برخی با ادبیاتی نامناسب، رئیس‌جمهور را مورد انتقاد تند قرار می‌دادند و حتی نوعی تهدید سیاسی مطرح می‌کردند... رئیس‌جمهور پاسخ قاطع و دندان‌شکنی داد و نه بزرگی به این نوع راهکارها گفت.»
مذاکره؛ مسئله یا بهانه؟
واقعیت آن است که موضع رئیس‌جمهور درباره مذاکره، نفی مطلق گفت‌وگو نبوده و نیست؛ بلکه رد «مذاکره تحقیرآمیز» است. پزشکیان صراحتاً اعلام کرده که ایران به‌دنبال تعامل است، اما نه به قیمت از دست دادن مؤلفه‌های قدرت. او نقل کرده که در نیویورک با اروپایی‌ها به راه‌حلی رسیده، اما طرف آمریکایی آن را نپذیرفته و خواسته‌هایی مطرح کرده که قابل قبول نیست.
به گزارش روزنامه هم میهن رئیس‌جمهور درباره علت ننشستن پای میز مذاکره که از سوی برخی از حضار مطرح شده بود، تاکید کرده است: «من در نیویورک با مکرون و اروپایی‌ها بر سر یک راه‌حل به توافق رسیدم، اما آمریکایی‌ها آن را نپذیرفتند. آنها می‌خواهند همه چیز را از ما بگیرند و من تن به این ذلت نمی‌دهم. اگر ما سیستم موشکی خودمان را تعطیل کنیم، درصورت حمله مجدد به کشور چه کاری از دستمان بر می‌آید جز آنکه بنشینیم و شاهد نابودی کشور باشیم.»
با این حال، رسانه‌های اصلاح‌طلب، آگاهانه یا عامدانه، صورت مسئله را تحریف می‌کنند. آنها مذاکره را به‌مثابه عصای جادویی معرفی می‌کنند و هر مخالفتی با نسخه خود را «پاک کردن صورت مسئله» می‌نامند؛ بی‌آنکه بپرسند مذاکره با چه شروطی و با چه تضمینی؟ تجربه برجام مگر چیزی جز عبرت به جا گذاشت؟
تقسیم کار برای سنگ‌اندازی؟
به نظر می‌رسد جریان مدعی اصلاحات، در یک تقسیم کار نانوشته، همزمان از بیرون و درون، به دولت فشار می‌آورند. از یک‌سو رسانه‌ها روایت ناکارآمدی و تنهائی رئیس‌جمهور را می‌سازند و از سوی دیگر، برخی نیروهای زاویه‌دار که در دولت رخنه کرده‌اند، چوب لای چرخ تصمیم‌گیری می‌گذارند؛ پروژه‌ای که هدفش نه اصلاح امور، بلکه حفظ پایگاه سیاسی و شانه خالی‌کردن از مسئولیت است. برخی اصلاح‌طلبان حاضر نیستند بپذیرند که حمایت از یک دولت، به معنای شریک‌بودن در مسئولیت تصمیمات آن است؛ آنها به محض بروز چالش، فاصله‌گذاری می‌کنند تا هزینه 
ندهند.
این همان رویه‌ای است که پیش‌تر با دولت‌های خاتمی و روحانی نیز آزموده شد؛ از «خروج از حاکمیت» تا «تحریم صندوق رأی»و «رحم اجاره‌ای»؛ امروز نیز زمزمه «عبور از پزشکیان» در همین چارچوب قابل فهم است. در حقیقت مدعیان اصلاحات پس از سهم‌خواهی و گرفتن پست‌های مدیریتی، دولت را به ناکارآمدی می‌کشانند و در جهت اهداف نامشروع خود، از رئیس‌جمهور عبور می‌کنند و بر طبل استعفا می‌کوبند. آنها قبلا نیز همین رویه را با خاتمی و روحانی به کار بستند. «خروج از حاکمیت» و «دعوت به استعفای دولت» را تکرار می‌کنند، مشابه اقدامی که بعثی‌ها در عراق و فالانژیست‌ها در لبنان مرتکب 
شدند.
در این میان، یادآوری هشدار رهبر معظم انقلاب در روز پنجم تیرماه 1403 مصادف با عید غدیر خطاب به نامزدهای انتخابات معنادار است: «من به نامزدهای محترم انتخابات عرض می‌کنم با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفق شدید و توانستید مسئولیتی به دست بیاورید:
۱- کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذره‌ای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذره‌ای زاویه داشته باشد به درد شما نمی‌خورد و همکار خوبی برای شما نخواهد بود.
2- آن کسی که دلبسته‌ آمریکا باشد و تصور کند که بدون لطف آمریکا نمی‌شود قدم از قدم برداشت در کشور، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. او از ظرفیت‌های کشور استفاده نخواهد کرد و خوب مدیریت نخواهد کرد.
 ۳- آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بی‌اعتنایی قرار دهد او با شما همکار خوبی نخواهد بود. کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد. اگر شما نامزدهای محترم یک چنین عهدی با خدای خودتان ببندید بدانید که کارهایی که برای انتخابات می‌کنید همه‌اش حسنه خواهد بود.
ایشان در روز 31 تیرماه 1403 نیز در دیدار با نمایندگان مجلس درباره ملاک‌های تعیین کابینه فرمودند: «آن کسی را باید میداندار کرد که امین باشد، صادق باشد، متدین باشد، از بُن دندان به جمهوری اسلامی معتقد باشد. امید به آینده و نگاه مثبت به افق. آنهائی که افق به نظرشان تاریک است، [می‌گویند] کاری نمی‌‌شود کرد، نمی‌شود به اینها مسئولیت‌‌های اساسی و کلیدی داد. متشرّع بودن یکی از معیارهای مهم است. اشتهار به پاکدستی، به صداقت، یک معیار است... نگرش ملی داشته باشند. یعنی غرق در مسائل جناحی و سیاسی نشوند... این معیارها باید رعایت بشود. هم رئیس‌جمهور محترم اینها را رعایت کنند، هم مجلس رعایت کند».
 سیاست میدان پاسخگویی است نه باج خواهی!
جمع‌بندی رفتارهای اخیر جریان مدعی اصلاحات و زاویه‌دارها، یک واقعیت روشن را عیان می‌کند؛ اینکه این طیف، نه به دولت و رای وفادار است و نه به عملکرد خویش! همان‌هایی که دیروز با ژست حمایت انتخاباتی، خود را شریک پیروزی پزشکیان معرفی می‌کردند، امروز به محض آنکه منافع، سهم‌ها و توقعات‌شان تأمین نشده، لباس «مخالف‌خوانی» به تن کرده و پروژه عبور از رئیس‌جمهور را کلید زده‌اند. این چرخش‌های سریع و بی‌پروا، نه ناشی از دلسوزی برای مردم، بلکه محصول همان روحیه دیرینه سهم‌خواهی و باج‌گیری 
است.
مدعیان اصلاحات و زاویه‌دارها بار دیگر نشان دادند که حمایت‌شان نه از سر اعتقاد، بلکه معامله‌ای موقت است؛ معامله‌ای که اگر سود مورد نظرشان تأمین نشود، بی‌درنگ با «گربه‌رقصانی»، فشار رسانه‌ای و فضاسازی سیاسی، دولت را به ناکارآمدی متهم می‌کنند و خود را در جایگاه طلبکار می‌نشانند.
واقعیت آن است که این جریان، هرگاه در قدرت است، همه تصمیمات را به نام خود مصادره می‌کند و هرگاه با بن‌بست مواجه می‌شود، هزینه‌ها را بر دوش دولت و نظام می‌اندازد. امروز نیز با عبور از پزشکیان، تلاش دارند هم چهره خود را در افکار عمومی تطهیر کنند و هم از پاسخگویی نسبت به نقش‌شان در وضعیت موجود بگریزند.
دولت چهاردهم اگر قصد عبور از این مقطع حساس را دارد، چاره‌ای جز مرزبندی صریح و بدون تعارف با این زاویه‌دارها و دوری از آنها ندارد؛ جریانی که نقد را با نق‌زدن، مطالبه‌گری را با تهدید و سیاست‌ورزی را با باج‌خواهی اشتباه گرفته است! سیاست میدان مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی است، نه عرصه سهم‌گیری، دبه‌کردن و زیر میز زدن.