روزنامه اعتماد
1404/10/03
خيريهنمايي فضاي مجازي تهديد خاموش اعتماد مردم
در ابتدا - در سالهاي اخير، پديدهاي خزنده و بيسروصدا در سراسر كشور در حال گسترش است؛ پديدهاي كه در ظاهر، با نام «كمك به نيازمندان» شناخته ميشود، اما در باطن، ميتواند به يكي از خطرناكترين اشكال فريب اجتماعي، تخريب اعتماد عمومي و شكلگيري اقتدارهاي غيررسمي بدل شود. فضاي مجازي، به ويژه شبكههاي اجتماعي، بستري شده است كه افراد يا گروههايي بدون هيچگونه مجوز، نظارت، شفافيت مالي يا پاسخگويي، اقدام به جمعآوري مبالغ هنگفت از مردم ميكنند. اين اقدامات معمولا با روايتهايي انجام ميشود كه غالبا قابل راستيآزمايي نيستند: كمك به بيماران سرطاني، زندانيان محكوم به اعدام، كودكان محروم، بيخانمانها يا دانشآموزان مناطق دورافتاده.دروغ وقتي زيبا ميشود، خطرناكتر است - مساله اصلي فقط جمعآوري پول نيست؛ مساله، روايتسازي حرفهاي از رنج است. دروغ، وقتي در لباس حقيقت عرضه ميشود، زيباتر به نظر ميرسد و چشم مخاطب را ميگيرد؛ در حالي كه حقيقت، چون عريان است، زشت و كمجاذبه جلوه ميكند. اين تفاوت، همان سلاحي است كه اعتماد عمومي را بدون جنگ و زد و خورد ميبلعد. روايتهاي جعلي سريعتر از واقعيت منتشر ميشوند، اعتماد را جذب ميكنند و آن را در مسير دلخواه جرياندهندگان قرار ميدهند. در بسياري از موارد، نشانههاي صحنهسازي آشكارند: چهرههاي تكراري، ديالوگهاي تمرين شده، روايتهاي مشابه در زمانها و مكانهاي مختلف. اينجا ديگر با كمك به رنج واقعي مواجه نيستيم؛ بلكه با توليد رنج ساختگي و نمايش انسانها به عنوان ابزار رسانهاي روبهرو هستيم. اين پديده، به ظاهر خيرخواهانه و انساني، در حقيقت، پايههاي اخلاقي و اعتماد اجتماعي را ميخورد و آن را براي سوءاستفادههاي بعدي آماده ميكند.
از خيرخواهي نمايشي تا شغل كاذب و لشكر پيروان - وقتي اين رفتارها تكرار شود و با واكنش موثر مواجه نشود، به تدريج عادي ميشود و حتي شكل يك شغل كاذب به خود ميگيرد؛ شغلي بدون ماليات، بدون مجوز، بدون حسابرسي و بدون مسووليت. افراد بدون پرداخت هيچ هزينهاي، درآمدهاي هنگفتي به دست ميآورند و در عين حال، اعتماد عمومي را به خدمت خود درميآورند. مردم نه تنها پول ميدهند، بلكه محتوا را بازنشر و از عاملان حمايت ميكنند؛ بدين ترتيب يك لشكر خاموش و وفادار شكل ميگيرد. در مرحله خطرناكتر، اين افراد از «كنشگر خيرخواه» به «سلبريتي نجاتبخش» تبديل ميشوند؛ خود را منجي معرفي ميكنند، رسانه مستقل ميسازند و شبكهاي از دنبالكنندگان وفادار شكل ميدهند. اين لشكر نه سازمان رسمي دارد و نه ساختار آشكار، اما گوشبهفرمان و اثرگذار است. پيام پنهان اين جريانها، هر چند بيسروصدا، بسيار مخرب است: «نهاد رسمي ناتوان است؛ اگر ما نباشيم، هيچ كس كاري نميكند.» اين پيام، به تدريج اعتماد مردم را از نهادهاي رسمي سلب ميكند و پايههاي اعتماد عمومي را مانند موريانه، آرام و نامرئي ميجود.
تحليل حقوقي و جرمشناختي - از منظر حقوقي، جمعآوري كمكهاي مردمي بدون مجوز، خلأ نظارتي و قانوني آشكاري دارد. استفاده از روايتهاي احساسي، تصاوير و داستانهاي ساختگي، مصداق فريب سازمانيافته و تحصيل مال از طريق وسايل متقلبانه است. سوءاستفاده از اعتماد عمومي و تخريب اعتماد به نهاد رسمي، يك تهديد ساختاري براي نظم اجتماعي محسوب ميشود. مسووليت مستقيم با افرادي است كه اقدام به جمعآوري و استفاده از وجوه كردهاند، اما نقش تسهيلكننده شبكهها و پلتفرمهاي مجازي نيز نبايد ناديده گرفته شود. فقدان شفافيت، عدم حسابرسي و نبود الزام قانوني براي گزارشدهي، امكان سوءاستفادههاي گسترده را فراهم ميكند. تجربه ثابت كرده برخورد موردي و پسيني كافي نيست؛ ايجاد چارچوب قانوني دقيق و نظارت موثر پيش از نهادينه شدن اين جريان، ضروري است. در غير اين صورت، رفتارهايي كه امروز به ظاهر خيرخواهانه است، فردا ميتواند به شبكهاي خطرناك و نفوذي تبديل شود كه كنترل آن دشوار خواهد بود.
مصاديق عيني؛ تجربه زلزله كرمانشاه و حوادث طبيعي - براي درك عمق خطر، كافي است به تجربه زلزله كرمانشاه بازگرديم؛ جايي كه افراد و صفحات مجازي تحت عنوان كمك به زلزلهزدگان اقدام به جمعآوري مبالغ كلان كردند. هر چند قوه قضاييه با بخشي از سوءاستفادهها برخورد كرد، اما بسياري از جمعآورندگان كمك هرگز شناسايي نشدند و سرنوشت بخش قابل توجهي از منابع مالي نامعلوم باقي ماند. اين تجربه نشان داد كه در شرايط بحران، احساسات عمومي به اوج ميرسد و فضا براي فريب و سوءاستفاده به شدت مهيا ميشود؛ الگويي كه امروز در فضاي مجازي و در مقياسي گستردهتر، دايميتر و خطرناكتر در حال تكرار است.
همچنين حوادث طبيعي و بلاياي كوچكتر در شهرهاي مختلف، نمونههاي متعدد ديگري را آشكار كردهاند: گروههايي كه با استفاده از رنج مردم، حسابهاي مالي متعدد و جعلي راهاندازي و بدون پاسخگويي، وجوه قابل توجهي جمعآوري كردهاند. اين نمونهها ثابت ميكنند كه پديده، محلي نيست؛ بلكه يك جريان ملي و خطرناك است كه ميتواند اعتماد عمومي را تخريب كند و پايههاي جامعه را هدف بگيرد.
جمعبندي پاياني با اشاره به رهبر انقلاب - مساله، نفي كمكرساني مردمي نيست؛ بلكه رهاشدگي كامل يك حوزه حساس است. سكوت، سادهانگاري يا برخورد ديرهنگام، هزينهاي بسيار سنگين براي جامعه خواهد داشت. اگر امروز اقدام عاجل صورت نگيرد، فردا با شبكههايي مواجه خواهيم شد كه نهتنها منابع مالي قابل توجه دارند، بلكه از اعتماد اجتماعي و قدرت رسانهاي برخوردارند. تنها راه مقابله، شفافيت، نظارت، راستيآزمايي و ساماندهي فوري كمكهاي مردمي در فضاي مجازي است؛ در غير اين صورت، پديدهاي كه امروز در لباس خير ظاهر شده، فردا تهديدي واقعي براي اعتماد عمومي، مشروعيت نهادهاي رسمي و امنيت ملي خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آيتالله خامنهاي، در تيرماه سال ۱۳۹۱ در پاسخ به پرسشي از يك نوجوان مبني بر اينكه اگر رهبر نميشديد، چه پستي را انتخاب ميكرديد، با تامل پاسخ دادند: «دوست داشتم مسوول فضاي مجازي ميشدم.» اين جمله كوتاه اما عبرتآموز، نشان ميدهد كه ايشان ۱۳ سال پيش از امروز، خطر و اهميت فضاي مجازي را پيشبيني كرده بودند. بر همين اساس، مسوولان كشور موظفند با جديت نسبت به نظارت، كنترل و خطدهي به فضاي مجازي اقدام كنند، زيرا اهتمام در اين حوزه، از اوجب واجبات است و كوتاهي در آن ميتواند پيامدهاي سنگين اقتصادي، اجتماعي و امنيتي به همراه داشته باشد. اين مقاله يك هشدار جدي است: زمان براي مهار اين پديده كوتاه است و هر لحظه تاخير، هزينهاي جبرانناپذير براي كشور به همراه خواهد داشت. نهادهاي قضايي، امنيتي و نظارتي بايد اكنون اقدام كنند، پيش از آنكه يك بحران اخلاقي و اجتماعي خود را در سطح ملي تثبيت كند.
كارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسي
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
یک بام ودو هوا درمجلس
قمارِ زندگي دردلِ سرما
محبوب فيلتر شده
«نان» به بهاي «جان»
رد پاي كارتهاي اجارهاي در بحران ارزي
روايت تاريكيها به زبان جهاني «شب»
ماتريس بازي در ايران
خودفريبي سياسي
سياستهايي كه ميتوانند لبخند بسازند
كمي بترسيم!
آموزش مهارتمحور سرمايهگذاري براي فردا
خيريه نمايي فضاي مجازي، تهديد خاموش اعتماد مردم
شكست طرح آنگلوساكسوني
چهل سالگي من مهمتر است يا هفت سالگي بچهام؟
حافظه و مقاومت در روايتي زنانه
در دفاع از شنيدن
سركوب اشتياق يا سرنوشت رفيق هانيبال
خودفريبي سياسي
سياستهايي كه ميتوانند لبخند بسازند
كمي بترسيم!
آموزش مهارتمحور سرمايهگذاري براي فردا
خيريهنمايي فضاي مجازي تهديد خاموش اعتماد مردم

