روزنامه کيهان
1404/10/07
شعبدهبازی با اعداد(یادداشت روز)
گاهی مدیران اجرائی نه با عملکردشان بلکه با آمارشان معجزه میکنند. آنها در سخنرانیهایشان اعداد و ارقامی از تورم، اشتغال، رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و... ارائه میکنند که اگرچه فوقالعاده به نظر میرسند اما با واقعیتهای میدانی فاصلهای معنادار دارد. شاید هیچکس به اندازه حسن روحانی استاد بازی با اعداد نباشد، او یک اردیبهشت 1397 به نقل از وزیر ارتباطات خود اعلام کرد در سال گذشته(1396) دو میلیون اشتغال در فضای مجازی ایجاد شده است و گزارشهایی که به دست او رسیده بیش از این رقم را نشان میدهد! ادعایی که همان زمان با واکنش تعجببرانگیز وزیر ارتباطات مواجه شد.دو میلیون شغل، ظرف یک سال، آن هم فقط در فضای مجازی، رقم حیرتآوری بود که آقای روحانی اعلام کرد و البته بعدا مشخص شد 200 هزار شغل طی دو سال بوده است!
اگرچه بعید به نظر میرسد کسی به مهارت آقای روحانی برای بازی با اعداد وجود داشته باشد اما همچنان این بازی برقرار است. تیرماه 1403 مسعود پزشکیان در جریان مناظرات انتخاباتی نموداری را بالای سر گرفت که میزان تورم را در سالهای مختلف نشان میداد. او با استناد به این نمودار مدعی شد در دولت سیزدهم نرخ تورم افزایش پیدا کرده است اما اندکی بعد رسانهها با بزرگنمایی تصویری که او بالای سرش گرفته بود متوجه شدند آقای پزشکیان حقیقت را نگفته است. حقیقت این بود که نرخ تورم در سالهای منتهی به روی کار آمدن دولت سیزدهم در تابستان 1400 به اوج رسیده بود، دولت سیزدهم توانست ابتدا این روند رو به رشد را مهار کرده و سپس آن را کاهش دهد. این عملکرد در همان تصویر نمودار نیز نشان داده شده بود اما آقای پزشکیان به آن اشارهای نکرد. طبق گزارش مرکز آمار ایران، دولت سیزدهم توانسته بود تورم نقطهبهنقطه را از 43.9 درصد در شهریور 1400 به 31 درصد در اردیبهشت 1403 و تورم متوسط سالانه را از 46.3 درصد در شهریور 1400 به 37 درصد در اردیبهشت 1403 برساند. اینکه حقیقت در تبلیغات انتخاباتی پایمال شود اتفاق جدیدی نبود اما اینکه یک نامزد انتخاباتی نتواند نموداری که در دست دارد را به درستی ارائه دهد، اتفاق جدیدی بود.
پاییز 1403 وقتی در اتفاقی نادر، کشور با خاموشیهای پاییزه مواجه شد؛ مسئولان دولتی یک بار دیگر به سراغ بازی با اعداد رفتند. آنها پس از آنکه با افزایش آلودگی هوا مجبور شدند فریب «خاموشی در ازای پایان مازوتسوزی» را کنار بگذارند، مدعی شدند خاموشیها به دلیل عملکرد نامناسب دولت سیزدهم در ذخیره سوخت نیروگاهی بوده است و با ارائه آمار و اعداد گفتند ذخایر سوخت نیروگاهی کشور را با 43 درصد کاهش نسبت به سال قبل(1402) تحویل گرفتهاند. اما باز هم در همان آمار و نمودارهایی که منتشر کردند حقیقت دیگری نهفته بود. طبق آمار منتشر شده توسط وزارت نفت تحویل سوخت به نیروگاههای کشور از اول فروردین 1403 تا 12 آبان 1403 نسبت به مدت مشابه در سال گذشته (1402) چیزی حدود 41.5 درصد افزایش یافته بود. حالا سؤال این بود که چگونه علیرغم افزایش سوخت تحویلی به نیروگاهها، ذخایر سوخت نیروگاهها کاهش یافته است؟ این سؤال پاسخ سادهای داشت. با سوءمدیریت و سوءبرنامهریزی در دولت چهاردهم، تعمیرات پالایشگاههای گازی در پاییز انجام شد، در نتیجه گاز کمتری به نیروگاهها رسید و آنها مجبور شدند ذخایر سوخت خود را زودتر و بیشتر از سالهای گذشته مصرف کنند. سخنان مدیرکل دفتر برنامهریزی تولید شرکت برق حرارتی در 23 آبان 1403 تأییدی بر این پاسخ بود: «امسال در همسنجی با سال گذشته ۶ درصد گاز کمتری دریافت شده است و این مسئله سبب شده مصرف گازوئیل ۱.۸ برابر سال گذشته شود. همچنین مصرف مازوت در نیروگاهها نیز تقریباً ۲ برابر سال گذشته است.» خاموشیهای پاییزه به دلیل سوءمدیریت دولت حقیقت تلخی بود اما از آن تلختر لاپوشانی این سوءمدیریت با بازی با آمار و یا با فریب مردم در طرح ادعای «خاموشی در ازای پایان مازوتسوزی» بود.
تازهترین نمونه از بازی با آمار را ما در گفتوگوی معاون اجرائی رئیسجمهور با رسانه ملی شاهد بودیم. اتفاقی که فراتر از بازی، نوعی شعبدهبازی با اعداد بود. جعفر قائمپناه که تا پیش از دولت چهاردهم به عنوان یک چشمپزشک سابقه مدیریت اجرائی خاصی نداشته است، در سخنان خود مدعی شد: «زمانی که دولت [چهاردهم] کار خود را تحویل گرفت، نرخ تورم بیش از ۴۵ درصد و نزدیک به ۵۰ درصد بود. در پایان سال گذشته و پیش از وقوع جنگ، تورم به حدود ۳۲.۵ درصد کاهش یافت و در حال حاضر نیز نرخ تورم حدود ۴۱ درصد است.» راستیآزمایی ادعای آقای قائمپناه برای همه شهروندان ایرانی بسیار ساده است، فقط کافی است به این سؤال پاسخ دهند که آیا امروز اجناس مصرفی خود را نسبت به سال گذشته با قیمت پایینتری خریداری میکنند؟! خلافگویی معاون رئیسجمهور آنقدر آشکار است که نیاز به توضیح ندارد اما با این حال به سراغ آمار و ارقام ادعایی ایشان میرویم. شاید جالب باشد که بدانید بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط مرکز آمار و بانک مرکزی، نرخ تورم در زمان آغاز به کار دولت چهاردهم نه تنها 50 درصد نبوده بلکه حتی با 45 درصد
نیز فاصله داشته است. طبق دادههای مرکز آمار در شهریور 1403 تورم نقطه به نقطه 31.2 درصد و تورم متوسط سالانه 34.2 درصد بوده و بر اساس دادههای بانک مرکزی در همان مقطع تورم نقطه به نقطه 34.4 درصد و تورم متوسط سالانه 39 درصد بوده است. با این حساب معلوم نیست آقای قائمپناه تورم نزدیک به 50 درصد را از کدام منبع آماری استخراج کرده است!
ایشان نرخ تورم پایان سال 1403 را 32.5 درصد اعلام کرد که این رقم با آمار اعلام شده مرکز آمار برای تورم متوسط سالانه 1403 منطبق است و برای نرخ تورم کنونی به سراغ آمار بانک مرکزی رفت که نرخ تورم متوسط سالانه آبانماه 1404را 41 درصد اعلام کرده است. قائمپناه ترجیح داد برای اعلام نرخ تورم در دوران مدیریت خودشان به سراغ تورم متوسط سالانه که نرخ پایینتری داشت برود در حالی که تورم نقطه به نقطه اعلام شده از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی برای آبان 1404 به ترتیب 49.4 و 47.6 درصد بوده است. تقریبا واضح به نظر میرسد که این نحوه آمارخوانی و آمارگویی از جانب معاون اجرائی رئیسجمهور کاملا گمراهکننده بوده و برای فریب افکار عمومی صورت گرفته است.
ما امیدواریم این فریب در همین سطح باقی بماند چون عموم مردم واقعیتهای اقتصادی را نه با آمار و ارقام مرکز آمار و بانک مرکزی که با دخل و خرج روزانهشان حس میکنند اما اگر این فریب از سطح افکار عمومی بالاتر رفته و در جلسات رئیسجمهور با سایر مدیران ارشد اجرائی مطرح شود؛ نگرانکننده خواهد بود. وقتی مدیران ارشد اجرائی خود را با چنین آمارسازیهایی فریب دهند یعنی آنها اصلا وضعیت را نامساعد ارزیابی نمیکنند که بخواهند برای بهبود شرایط تلاش کنند. برخلاف آنچه همه ما با تمام وجودمان حس میکنیم، از نظر آنها تورم مهار شده و رو به کاهش است! با این تصور از شرایط اقتصادی کشور آنها اقدامات و سیاستهایشان را مثبت ارزیابی میکنند و به مسیر خود ادامه میدهند. بعید به نظر میرسد استیضاح یک یا چند وزیر بتواند این مسیر را تغییر داده و ناترازی فکری در مدیریت اجرائی کشور را مرتفع کند.
تا زمانی که معاون اجرائی رئیسجمهور دل به آمارسازیهای خود بسته و گلایههای مردم و انتقادات کارشناسان را «سرزنشهای خارهای مغیلان» میداند و برای آقای رئیسجمهور چنین تفأل میزند که: «سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور» مسیر اصلاح شرایط سخت خواهد بود. چون اساسا مشکل در همین غم نخوردن برخی از دولتمردان است؛ همینکه آقای رئیسجمهور 19 آذر 1404 ناخواسته به آن اعتراف کرد: «مردم با انبوه مشکلات اداری و معیشتی مواجه هستند که کسی به این مشکلات حساسیتی نشان نمیدهد.» سید محمدعماد اعرابی
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
ایران پرچمدارِ تغییرنظم ناعادلانه جهان است
شعبدهبازی با اعداد(یادداشت روز)
ترامپ: زلنسکی هیچکاره است من درباره اوکراین تصمیم میگیرم!
برای تأمین معیشت مردم برنامه۲۰بندی داریم
آمریکا در محاصره مشکلات لوموند: ترامپ میداند کارش تمام است
حل مشکل مسکن مردم با واگذاری زمین و تسهیلات ارزان
بازار بیقاعــده و مسئـولان بیضابطـه
اخبار ویژه
آقای عراقچی! لطفاً روی لوله اکسیژن پا نگذارید!(نکته)
پیشانی او را سوراخ کردند و پاهایش را در روغن سوزاندند
ترور اساتید انقلابی دانشگاه توسط مزدوران شاه
از کوروش هخامنش تا امام خمینی(ره) (مقاله وارده)

