اعتماد و شفافيت خبري

چند روز پيش خبري آمد كه زير بازار بزرگ تهران تونل‌هاي گوناگوني از سوي حفاران ناشناس ساخته شده است كه استحكام و امنيت مغازه‌هاي بازار را تهديد مي‌كند. خبر كامل را كه خواندم، هيچ چيز دندان‌گيري دستگيرم نشد، نه به اين علت كه خبرنگار حرفه‌اي نبوده و نتوانسته خبر را خوب منتقل كند، بلكه به اين علت كه روشن بود يك جاي كار مشكل دارد و مجاز به تهيه و انتشار جزييات خبر نيستند، يا امكان دسترسي به آن را ندارند. هنوز هم نمي‌دانم كه مساله چيست؟ از كي شروع شده؟ چه كساني و به چه حقي و چه مجوزي و با چه سرمايه و هدفي آن را آغاز كرده‌اند؟ چگونه است كه تاكنون خبر آن درز نكرده؟ اگر طرح دولتي و عمومي است كه معمولا ده‌ها بار اطلاع‌رساني مي‌كنند و در مراسم افتتاح آن صف مي‌بندند و روبان رنگي قيچي مي‌كنند. اگر خصوصي است با مجوز كجا اين كار را كرده؟ چرا بازاري‌ها متوجه نشده‌اند؟ يا اگر متوجه شده‌اند، چرا اعتراض نكرده‌اند؟ و چرا اكنون امكان انتشار اصل خبر فراهم شده؟ مشخصات تونل و عمق و اندازه آن چقدر است؟ خروجي‌هاي آن كجاست؟ تازه حالا هم كه خبر منتشر شده درباره اصل ماجرا صحبتي نمي‌شود، بلكه فقط درباره خطراتي كه براي امنيت ساختمان مغازه‌ها دارد بحث مي‌شود. خلاصه هر چه فكر كردم، ديدم محرمانگي چنين خبري در قلب بازار تهران و طي مدت‌ها، آن هم در روز روشن و زير زمين بازار، فراتر از هر چيزي است كه درباره وضعيت عدم شفافيت و نظامِ پاسخگويي در يك جامعه وجود دارد. اين خبر كه انتشار عمومي يافت، رييس شوراي شهر مدعي است كه؛ «سال‌ها قبل (كي؟ معلوم نيست) طرحي را آوردند كه براي اصلاح بازار و بردن اجناس به سراها، تونل‌هاي زيرزميني زده شود، ولي اين عملياتي نيست و تونل خاصي نداريم و اينها قنات‌ها هستند! »  اين خبر يعني هيچي.  هنوز در كش و قوس فهم و هضم كردن اين تونل بودم كه خبر ترور يك نظامي سابق افغانستان كه از نزديكان احمد شاه مسعود بوده را در نزديك محل كارش شنيدم، آن هم نه از هيچ رسانه داخلي، بلكه خبر از يك رسانه فرامرزي فارسي زبان منتشر شد و برخلاف روال متعارف، تاكنون هيچ واكنشي از سوي مقامات ايراني نشان داده نشده و اين سكوت، اصلا نشانه خوبي نيست..
 در واقع با سكوت مي‌خواهند مساله ناديده گرفته شود، ولي انتشار آن اين خواست را غير ممكن كرد. هنوز اين خبر داغ بود كه يك مجسمه ۸-۷ متري از آقاي رييسي به نمايش در‌آمد كه مي‌خواهند روي پلي به همين نام در اردبيل نصب كنند. نه معلوم است بودجه اين از كجا آمده؟ مرجع آن چيست و از همه مهم‌تر منطق و توجيه اين كار چيست؟ مجسمه سياسيون بيش از اينكه يادآور مفهومي فرهنگي و تمدني باشد، پاشنه آشيل حاميانش مي‌شود. در همين شرايط بود كه يك جريان خبري فرامرزي تعداد اعدامي‌هاي ايران در سال ۲۰۲۵ را اندكي بيش از ۱۹۰۰ نفر اعلام كرد، در حالي كه در داخل كشور نه چنين آماري ارايه شده و نه اخبار كامل آنها در دسترس است و از همه مهم‌تر اينكه تكذيب هم نشده است و اين رقم اصلاً پذيرفتني نيست. فارغ از پذيرش يا عدم پذيرش آن، اعلام نكردن اين آمار و خبر، عوارض سياسي دارد و عدم انتشار آنها در رسانه‌هاي رسمي معناي خوبي ندارد. اين يادداشت در پي طرح اين مساله است كه با اين اندازه محدوديت و‌ موانع در اطلاع‌رساني و ممنوعيت ورود به اين حوزه‌ها، نه تنها مشكلي حل نخواهد شد، بلكه بدتر مي‌شود. به‌طور كلي اعتماد اجتماعي به دليل وجود و انتشار خبرهاي بد و منفي نيست، بلكه به علت عدم شفافيت و خبرهاي جعلي است كه اعتماد عمومي را زايل مي‌كند. از اين نمونه‌ها فراوان است. حتي افراد رسانه‌اي در برابر شنيدن برخي از خبرها دچار تحير و سرگرداني مي‌شوند، چه رسد به مردم عادي كه با بدترين احتمالات ممكن؛ اخبار را تحليل و تفسير مي‌كنند كه بعضاً هم درست از آب در مي‌آيد. بارها شده كه برحسب احتياط خيلي از خبرها را خوش‌بينانه نگاه مي‌كنم، ولي بعداً معلوم مي‌شود كه وجه بدبينانه آن به واقعيت نزديك‌تر بوده است. لذا كم‌كم به اين مرحله مي‌رسيم كه مثل مردم عادي هر خبري را با بدترين احتمال ممكن درك و تحليل كنيم و اين محصول عدم شفافيت خبري است و براي كشور و حكومت بسيار پرهزينه است.
سایر اخبار این روزنامه
ترفند تندروها عليه دولت داعي به فلسفه و حكمت نفرینم باد اگر به سود کسی دیگری را زیان کنم از دویدن كه حرف مي‌زنيم از چه حرف مي‌زنيم؟ آينده‌اي مبهم براي جوانان گذار پارادايمي از اقتصاد يارانه‌اي به واقع‌گرايي انقباضي سه ماهواره ايراني كوثر، پايا و ظفر به مدار لئو پرتاب شدند اعتماد و شفافيت خبري بيضايي رفت و پرسشي كه بي‌پاسخ ماند رفتار با زنداني‌ها شاخص قانونمداري انسان‌گرايانه عبور از اصلاحات خطر براي ايران وقتي خديجه گريست! آخرين سفرِ بهرام از رقابت در شام تا رفاقت عليه اسراييل احداث سدهاي جديد در حوضه درياچه اروميه بودجه‌ روي كاغذ واقعيت‌ها زير ميز سرويس مدارس از بي‌نظمي تا بي‌اعتمادي والدين بودجه‌اي براي بقا نه براي اصلاح و توسعه مسافر برمي‌گردد جنازه را باور نكنيد در پيچ و خم كوچه‌هاي تهران اعتماد و شفافيت خبري بيضايي رفت و پرسشي كه بي‌پاسخ ماند رفتار با زنداني‌ها شاخص قانونمداري انسان‌گرايانه عبور از اصلاحات خطر براي ايران وقتي خديجه گريست!