روزنامه کيهان
1404/10/09
اخبار ویژه
جبهه مقاومت با محوریت ایراندر حال بازسازی در سراسر خاورمیانه است
یک اندیشکده آمریکایی تأکید کرد: جبهه مقاومت با محوریت ایران در سراسر خاورمیانه، در حال بازسازی هماهنگ خود است و در این مسیر از کمکهای چین و روسیه بهره میگیرد. اقدامات قهری نمیتواند نفوذ ایران را در منطقه ریشهکن کند و غیرقابل دفاع است. ایران آموخته که از چالش تغییر شکل نظم منطقهای بهرهبرداری کند.
اندیشکده خاورمیانه (Middle East Institute) مستقر در واشنگتن در گزارشی تحلیلی نوشت: محور مقاومت به یک شبکه غیرمتمرکز تبدیل شده که به موازات ایدئولوژی استقامت، پشتیبانی میشود. این محور به عنوان
یک مجموعه آزاد از شبهنظامیان نیمهمستقل که با یک دکترین بازدارندگی مشترک به هم پیوند خوردهاند، فعالیت میکند. در لبنان، حزبالله، در حال تجدید تسلیحات خود بوده و ذخایر خود را از طریق کریدورهای سوریه، چه مستقیماً از ایران و چه از زرادخانههای تسلیحاتی در داخل سوریه، دوباره
پر کرده است.
مقامات و تحلیلگران ایرانی به طور خاص از عبارت صبر استراتژیک برای نشان دادن اینکه محور مقاومت در حال سازماندهی مجدد است، نه عقبنشینی، استفاده میکنند. سایر اعضای محور مقاومت نیز روایت مشابهی را مطرح کردهاند: رهبر حوثیها، اعلام کرد محور مقاومت به طور کلی از قبل مقاومتر است. هدف در عراق، تقویت قدرت متحدان ایران از طریق باز کردن دسترسی آنها به منابع کشور میزبان از طریق ادغام در دولت بوده است. سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به بغداد، تلاشها برای تدوین ادغام حشدالشعبی در ساختارهای دولتی را افزایش داد. در یمن، ایران بهرغم اختلال گاهبهگاه، همچنان به حوثیها کمک میکند.
منابع اطلاعاتی از زمان اعمال تحریمهای شورای امنیت، تحویل 2 هزار تن پرکلرات سدیم به بندرعباس ایران را رصد کردهاند که مواد شیمیایی چینی را به پیشرانهای موشکی نیروهای متحد ایران مرتبط میکند. تأثیر نهائی همه این تحولات در منطقه، بازسازی هماهنگ شبکه محور مقاومت برای بازیابی آرام آمادگی عملیاتی است.
همچنین تحقیقات، از یک شبکه پیچیده نفت ایران که توسط ناوگانهای شبح و حفرههای بیمه دریایی پشتیبانی میشود، خبر میدهد که نفت را از طریق شرکتهای صوری در خلیجفارس، شرق آفریقا، امارات، هنگ کنگ و مالزی هدایت میکند.
بخشی از استراتژی بازسازی محور مقاومت، استفاده از حمایت روسیه و چین است. روسیه، بهویژه از زمان جنگ ۱۲روزه، به طور فزاینده به عنوان سپر دیپلماتیک برای ایران عمل کرده و از حق وتوی شورای امنیت، پیامرسانی عمومی و مجامع چندجانبه برای کاهش فشار غرب بر محور مقاومت استفاده کرده است. مسکو حملات اسرائیل را محکوم، و اقدامات ایران را دفاعی توصیف خوانده و اقدامات شورای امنیت را تعدیل یا مسدود کرده است.
همچنین سلاحهای ساخت روسیه در دستان حزبالله دیده شده؛ از جمله موشکهای ضدتانک کورنت و کنکورس که علیه اهداف اسرائیلی استفاده شدند. در دریای سرخ، گزارشها مبنی بر اینکه روسیه موافقت کرده موشکهای ضدکشتی پیشرفته را به حوثیها منتقل کند و دادههای هدفگیری را برای پشتیبانی از حملات به کشتیهای غربی ارائه دهد، نشان میدهد که چگونه این همکاری، حوزههای گوناگون را در بر میگیرد و شبکه متحد ایران را تقویت میکند.
البته، نیازهای ارتش روسیه در جنگ اوکراین و تحریمهای مرتبط، محدودیتهای فزایندهای را بر توانایی انتقال سلاح تحمیل کرده. بنابراین، چین به یک عامل حیاتی برای بهبود وضعیت نظامی ایران تبدیل شده است. پکن به تهران مواد اولیه پیشران موشک، و قطعات الکترونیکی به خطوط تولید موشکهای بالستیک، پهپاد و پدافند ایران عرضه میکند.
چین، محدودیتهای فعلی روسیه در تأمین این قطعات را جبران میکند و شریک اصلی دفاعی پشت صحنه است. این همکاری فراتر از سختافزار است: تخصص علمی چین در کنار پشتیبانیهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی (ISR)، ظرفیت ایران را برای بازسازی سیستمهای تهاجمی دوربرد و حفظ شبکههای نیابتی خود تقویت میکند. در مجموع، این ورودیها یک خط لوله محتاطانه اما معنادار را تشکیل میدهند که بازسازی نظامی پس از جنگ ایران را تسریع میکند.
در ایران، برخی اصلاحطلبان استدلال میکنند که عمق استراتژیک منطقهای، تخلیه مالی برای کشور به همراه دارد. البته این دیدگاه به طور خاصی بعد از جنگ 12 روزه، تغییر کرده و پلتفرمهای اصلاحطلب مانند خبرآنلاین و عصر ایران، از کاهش بودجه حمایت از جبهه مقاومت ابراز نگرانی میکنند.
حزبالله، حشدالشعبی و حوثیها به طور فزاینده با یکدیگر و با سایر سازمانها هماهنگ میشوند و اطلاعات و منابع را به اشتراک میگذارند. در سطح استراتژیک، بازدارندگی برای جبران کمبودها در نتیجه جنگ ۱۲ روزه، کارآمدتر شده است. در جمعبندی باید گفت محور مقاومت از ابعاد مختلف در حال بازسازی است.
نشنال اینترست: حمله نظامی
و فشار حداکثری به ایران نافرجام بود
نشریه آمریکایی نشنال اینترست با بررسی حمله نظامی اسرائیل و تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران تأکید کرد: ادعای پیروزی بر ایران، سرابی بیش نبود و فشار حداکثری هم شکست خورده است.
این نشریه در تحلیلی با عنوان سراب پیروزی بر ایران نوشت: استراتژی امنیت ملی (NSS) که به تازگی توسط رئیسجمهور دونالد ترامپ منتشر شده، خاورمیانه را برای تفکر سیاست خارجی آمریکا مناسبتر میکند و ادعا میکند که دیگر یک «مزاحمت دائمی» نیست. در طول سال ۲۰۲۵، دولت ترامپ ترکیبی از سیاست انرژی داخلی منطقی، دیپلماسی منطقهای سختگیرانه و اقدام نظامی محتاطانه را برای تحقق این بازتعریف دنبال کرد. هیچ جا این موضوع به اندازه ایران روشن نیست، که فقط سه بار در کل سند ذکر شده است.
تعجبآور نیست که یکی از این ارجاعات به عملیات چکش نیمه شب است، استفاده تاریخی ترامپ از زور علیه تأسیسات هستهای ایران. این عملیات -که نزدیک به پایان جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران در تابستان امسال رخ داد- چیزی را به همراه داشت که هیچ ترکیبی از مذاکرات، توافقات، تحریمها یا خرابکاری نتوانست به دست آورد: اولین توقف کامل غنیسازی اورانیوم در سایتهای هستهای شناخته شده ایران. اما پس از عملیات یک سؤال باقی میماند. اگر «نیروی اصلی بیثباتکننده منطقه» طبق گفته NSS، ایران باقی مانده است، میتوان «شراکت، دوستی و سرمایهگذاری» را در خاورمیانه بدون استراتژی بزرگتر برای مقابله با ایران به طور معنادار دنبال کرد؟
در اینجا، برخی ممکن است به سیاست فشار حداکثری که اوایل سال ۲۰۲۵ برای کاهش صادرات نفت ایران و محدود کردن دسترسی آن به درآمد احیا شد، دلخوشی بیابند. اما امید به اینکه اجبار اقتصادی بتواند جایگزین استراتژی شود، روز به روز بیمورد به نظر میرسد.
در سه ماه گذشته، صادرات نفت ایران کمی بیش از ۲ میلیون بشکه در روز بوده است. این در حالی است که وزیر خزانهداری، در تلاش است صادرات ایران را به ۱۰۰,۰۰۰ بشکه در روز محدود کند. در حالی که دولت شایسته تقدیر است که موضوع پایبندی به تحریمها را در سطح جهانی مطرح کرده و همچنان نفتکشها و شرکتهای کشتیرانی مرتبط را هدف قرار داده است، این ارقام دقیقاً برعکس فشار حداکثری به نظر میرسند. اکثریت قریب به اتفاق نفت ایران با تخفیف به رقیب نزدیک آمریکا، چین، فروخته میشود. در واقع، چین بیش از یک دهه است که بزرگترین واردکننده نفت ایران بوده و یکی از بزرگترین مخالفان تحریمها است. با این حال، به نظر میرسد دولت در قرار دادن مشکل ایران در چارچوب چالش بزرگتر چین مردد است. این در حالی است که تمرکز دولت بر چین و رقابت قدرتهای بزرگ در هر دو کنفرانس امنیت ملی ۲۰۱۷ و ۲۰۲۵ است.
در حالی که پکن در طول جنگ ۱۲ روزه برای دفاع از تهران عجله نکرد، مواد شیمیایی خطرناک را هم قبل و هم پس از جنگ ارسال کرده تا به ایران در بازسازی و گسترش زرادخانه موشکهای بالستیک خود کمک کند. این موشکها نه تنها به اسرائیل، بلکه به پایگاههای آمریکا در منطقه در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۵ شلیک شدهاند. بنابراین جدا کردن ارتباط بین تهران و پکن یک سوءرفتار استراتژیک است.
عملکرد نظامی اسرائیل در برابر ایران و شبکه تهدید آن جای خوشبینی را فراهم میکند. اما این، سودمندی گزینه نظامی را تأیید میکند، نه اینکه به راهحل نظامی برای چالشهای منطقه اشاره کند. نمونه بارز حماس است. با وجود اینکه ضعیفترین نیابتی ایران است، همچنان قدرتمند است و حتی پس از دو سال جنگ در غزه باعث آشوب میشود.
در حالی که تردیدی نیست که حملات اسرائیل نیابتیهای ایران را بهطور قابل توجهی عقب انداخته است، تهران به نظر نمیرسد به اندازه کافی دلسرد شده باشد که شبکهاش تحلیل برود. ایران در واقع، کمتر از یک ماه پس از جنگ ۱۲ روزه، دوباره ارسال قطعات موشک و پهپاد به شورشیان حوثی یمن را از سر گرفت و با وجود از دست دادن «پل زمینی» که از سوریه اسد برای حمایت از حزبالله لبنان عبور میکرد، گزارش شده که ایران مسیرهای تأمین خود را متنوع میکند.
عصبانیت روزنامه غربگرا
از مطالبه ترمیم تیم اقتصادی دولت
روزنامه غربگرای هممیهن از یک سو به دولت میگوید چاره اقتصاد در تغییرات سیاسی است و نه اقتصادی، و از سوی دیگر نقش تحریمها را برجسته میکند و آقای عراقچی را میکوبید، بیآنکه اذعان کند تحریمها، رهاورد سران فتنه 1388 و درخواست نمایندگان آنها از آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ملت ایران بوده
است.
این روزنامه در سرمقالهای به قلم متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان نوشت: نکته مهم سخنان رئیسجمهور هنگام ارائه لایحه بودجه، در آخرین بند سخنانش بود که تصریح کرد فلسفه حکومت چیزی جز «حل مشکلات مردم» نیست.
حداقل سه دولت اخیر از سال1396 تاکنون نشان دادهاند که این وضعیت، فصل مشترک آنها است. در شرایط کنونی بازی در زمین بوروکراسی اداری، سر از رفاه درنمیآورد و در واقع، مشکل در سیاست است و نه اقتصاد. در حقیقت، تغییر از سیاست آغاز میشود. موجب تأسف است که چرا آقای پزشکیان این مسئله را فراموش یا از دستور کار خود خارج کرده است؟ ایشان الان بهگونهای رفتار میکنند که گویی راننده قطار دولت خوب نبوده و با تغییر آن و خدمه قطار مسئله حل میشود. او باید به اصل خود و وعدههایش رجوع کند و بداند چارهای جز این ندارد که دنبال اصلاحات سیاسی باشد. در غیر اینصورت، هیچ شانسی برای تغییر مسیر معیشت مردم
ندارد».
این روزنامه در مطلب دیگری ضمن حمله به وزیر امور خارجه نوشت: «اظهارات عراقچی در جمع فعالان اقتصادی اصفهان با واکنشهای گستردهای مواجه شد که گفته بود: «من میدانم تحریم یعنی چه، هزینههای آن را برای کشور میدانم، مشکلات آن را برای کشور میدانم، کسی نگوید عراقچی نمیداند تحریم چیست! اما برکات آن را هم میدانم. با تحریم باید زندگی کرد.» عباراتی مانند کاسبان تحریم، سالهاست که در میان رسانهها رواج پیدا کرده و اظهارات عراقچی برای افکار عمومی یادآوری کسانی است که از تحریم و فشار بر مردم منفعت میبرند... بخش بزرگی از فسادها و باندهای مافیایی، خود نتیجه تحریمها هستند».
مغالطه چند لایه روزنامه هممیهن در حالی است اولاً عملکرد دولت شهید رئیسی در مقایسه با دولتهای روحانی و پزشکیان، تفاوتهای چشمگیری در زمینه احیای رشد اقتصادی پنج درصد، بازگرداندن رونق به هشت هزار کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل، کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال، احیای صادرات نفت، کاهش نرخ تورم از 45 درصد به 33 درصد، بهرهبرداری از
چند هزار میلیارد تومان پروژه عمرانی، و... داشته است.
ثانیاً قطعا میتوان یقین کرد دستاندرکاران این روزنامه، ذینفعان بههمریختگی فعلی اقتصادی هستند که از تغییر و ترمیم در تیم اقتصادی دولت واهمه دارند و گستاخانه از عاملان ثبت برخی رکوردهای منفی اقتصادی جانبداری میکنند. این کارشکنی در مقابل ترمیم اقتصادی کابینه، در ادامه جنگ اقتصادی بانیان تحریم است.
ثالثاً در موضوع تحریمها که این روزنامه نزدیک به حزب اشرافی کارگزاران درباره آن اشک تمساح میریزد، باید به دبیرکل پیشین کارگزاران (مدیر مسئول هممیهن) فایل صوتی مهدی هاشمی در گفتوگو با یار غارش (کاریکاتوریست فراری نشریات زنجیرهای) را یادآور شد که صریحاً از پیگیری تحریم ایران در کریدورهای سیاسی آمریکا خبر میداد و ایضاً سخنان فائزه هاشمی را که از روی کار آمدن ترامپ و احتمال فشار اقتصادی بیشتر به ایران ابراز ذوقزدگی میکرد!
بانیان و گرا دهندگان تحریمها، همانهایی بودند که بعداً خودشان را ناجی کشور از تحریمها (از طریق مذاکره) جا زدند و در عین کاسبی چند لایه از برقراری تحریمها، تظاهر به ناراحتی از وجود تحریمها نیز کردهاند و در انتخابات مختلف موجسواری کردهاند. اولین قطعنامه تحریمی جدید و جدی، با پیگیری دولت اوباما در سالگرد انتخابات 1388 و با تأکید بر حمایت از سران (شکستخورده) فتنه سبز انجام شد.
برخی اطرافیان سران فتنه (موسوی، خاتمی، هاشمی و کروبی) پس از شکست در انتخابات و شکست در خیابان از خود مردم، خیانت را به اوج رسانده و از دولت اوباما خواستند تحریمهای فلجکننده را برقرار کند. یک سند از دهها سند موجود در اینباره، گزارش روزنامه لسآنجلس تایمز در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۸۸ است که از قول جان هانا مقام آمریکایی نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم امکان میدهد که خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت
واکسن».
یادآور میشود وزیر امور خارجه در دیدار هفته گذشته با فعالان اقتصادی اصفهان تصریح کرده بود: «هیچیک از تجار و فعالان اقتصادی به من نگفتند برو تحریمها را بردار. همه گفتند مشکل ما را در بانک مرکزی، گمرک، مالیات، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت حل کن. این مشکلات را رفع کنیم، ظرفیتهای جدیدی ایجاد میشود».
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
انتقاد برخی بازاریان به نوسانات ارز و سوءاستفاده عوامل داخلی دشمن
دو حماسه بزرگ در یک قاب(یادداشت روز)
اخبار ویژه
تولید ماده اولیه درمان سرطان دستاورد دانشمند هستهای کشور قبل از شهادت
روزی که مردم همه نقشههای چندین ساله آمریکا را جارو کردند
سردار سلیمانی تجسم عینی و عملیاتی مقاومت بود
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت مرحوم آیتالله شفیعی از علمای خوزستان
بازتاب گسترده پرتاب سه ماهواره ایرانی در رسانههای دنیا
خدمـات شهیـد رئیسـی از کاهش نرخ تورم تا افزایش حقوقها
شهادت نیروی مرزبانی در سرما و کولاک مرز بانه
اخلالگران در نظام اقتصادی مفسد فیالارضند و حکمشان اعدام است
صهیونیستهای حاضر در «سومالیلند» «هدف مشروع» برای ما هستند

