سایه سنگین سوءمدیریت بر بازار کالاهای اساسی


گروه صنعت و تجارت: در روزهایی که موج گرانی‌های تازه، نفس بازار را بریده و قیمت ارز هر ساعت بر مدار صعودی می‌چرخد، موضوع تأمین کالاهای اساسی به یکی از جدی‌ترین دغدغه‌های مردم بدل شده است. صف‌های طولانی، سهمیه‌بندی‌های ناخواسته و محدودیت‌های عرضه، تصویری از بازاری را ساخته‌اند که دیگر با ثبات و آرامش فاصله‌ای بعید دارد.
به گزارش «تجارت»، در این میان، روغن نباتی ـ یکی از اصلی‌ترین اقلام سبد غذایی خانوار ـ زودتر و شدیدتر از سایر کالاها به بحران رسیده است. فروشگاه‌های زنجیره‌ای به ناچار هر خانوار را تنها به یک بطری روغن محدود کرده‌اند؛ نشانه‌ای آشکار از کمبود و اختلالی که نه‌تنها به آشپزخانه‌ها، بلکه به امنیت غذایی کشور گره خورده است.

ریشه‌های بحران روغن
نخستین حلقه این زنجیره بحران، واردات روغن خام است. واردات که باید با ثبت سفارش، تخصیص ارز و ترخیص کالا به‌صورت منظم انجام شود، در ماه‌های اخیر با تأخیرهای جدی مواجه شده است. رشید عزیزپور، رئیس کمیسیون صنایع غذایی اتاق ایران، در گفت‌وگو با رسانه‌ها تأکید کرده که ثبت سفارش‌ها گاه به تعویق افتاده و گاه به دلیل عدم پرداخت‌ها یا مشکلات ارزی، واردکنندگان نتوانسته‌اند کالا را به کشور وارد کنند.
این تأخیرها در شرایطی رخ داده که تولید داخلی وابسته به مواد اولیه وارداتی است. وقتی روغن خام در مخازن بنادر باقی می‌ماند و امکان ترخیص آن فراهم نمی‌شود، کارخانه‌ها با کمبود مواجه می‌شوند و چرخه تولید از حالت عادی خارج می‌گردد. به بیان دیگر، حتی اگر ذخایر خوبی در انبارها وجود داشته باشد، نبود امکان ترخیص عملاً این ذخایر را بی‌اثر می‌کند.



از سوی دیگر، تحریم‌ها و نوسانات سیاست‌های ارزی نیز بر شدت بحران افزوده‌اند. ثبت سفارش‌ها در سال‌های اخیر بارها متوقف شده یا با تأخیرهای طولانی همراه بوده است. این وضعیت باعث شده که واردکنندگان حتی پس از پرداخت ریال و تخصیص ارز، نتوانند ارز را به خریدار خارجی منتقل کنند؛ مشکلی که برخی از آنان بیش از سه ماه است با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
نقش شرکت نیکو و چالش‌های ارزی
یکی از محورهای اصلی بحران، عملکرد شرکت نیکو در انتقال ارز به خریداران خارجی است. بسیاری از واردکنندگان می‌گویند با وجود پرداخت ریال و تخصیص ارز، این شرکت نتوانسته ارز را به فروشندگان خارجی منتقل کند. نتیجه آن، توقف محموله‌ها در بنادر و انبارها و افزایش فشار بر بازار داخلی بوده است. این مشکل نه‌تنها به تأمین روغن، بلکه به سایر کالاهای اساسی نیز سرایت کرده است. وقتی واردکنندگان نتوانند تعهدات ارزی خود را عملی کنند، زنجیره واردات و تولید مختل می‌شود و بازار با کمبودهای پی‌درپی مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی، حتی وجود ذخایر کافی در کشور نمی‌تواند مانع از بحران شود. بانک مرکزی و وزارت جهاد کشاورزی نیز در این میان نقش تعیین‌کننده دارند. تأیید تعهدات ارزی و هماهنگی میان دستگاه‌های اجرایی اگر با تأخیر یا ناهماهنگی همراه باشد، عملاً مسیر واردات را مسدود می‌کند. این همان نقطه‌ای است که عزیزپور به آن اشاره کرده و هشدار داده که بدون برنامه‌ریزی دقیق، تولید و توزیع به سرعت از حالت عادی خارج خواهد شد.

پیامدهای اجتماعی و اقتصادی
کمبود روغن در بازار تنها یک مشکل اقتصادی نیست؛ بلکه به سرعت به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل شده است. صف‌های طولانی در فروشگاه‌ها، سهمیه‌بندی خانوارها و افزایش قیمت‌ها، فشار روانی شدیدی بر مردم وارد کرده است. خانواده‌ها نگران تأمین نیازهای روزمره خود هستند و این نگرانی به بی‌اعتمادی نسبت به بازار و سیاست‌های اقتصادی دامن می‌زند. از منظر اقتصادی، کمبود روغن به افزایش قیمت‌ها و تورم بیشتر منجر می‌شود. وقتی عرضه محدود شود، تقاضا به‌طور طبیعی قیمت‌ها را بالا می‌برد. این افزایش قیمت نه‌تنها بر مصرف‌کنندگان، بلکه بر صنایع غذایی نیز فشار وارد می‌کند. کارخانه‌ها مجبورند با هزینه‌های بالاتر تولید کنند و این هزینه‌ها در نهایت به مصرف‌کننده منتقل می‌شود. در سطح کلان، بحران روغن نشانه‌ای از ضعف در مدیریت واردات و تخصیص ارز است. اگر این مشکلات در سایر کالاهای اساسی نیز تکرار شود، امنیت غذایی کشور با تهدید جدی مواجه خواهد شد. به همین دلیل، کارشناسان هشدار می‌دهند که بحران روغن باید به‌عنوان زنگ خطری برای سیاست‌گذاران تلقی شود.

چشم‌انداز آینده
برای عبور از بحران روغن، نخستین گام اصلاح فرآیند ثبت سفارش و تخصیص ارز است. واردکنندگان باید بتوانند با اطمینان از انتقال ارز، محموله‌های خود را وارد کنند. این امر نیازمند هماهنگی جدی میان بانک مرکزی، وزارت جهاد کشاورزی و شرکت‌های واسطه‌ای مانند نیکو است. در کنار آن، تقویت تولید داخلی نیز اهمیت دارد. هرچند ایران به واردات روغن خام وابسته است، اما افزایش ظرفیت تولید دانه‌های روغنی می‌تواند بخشی از نیاز کشور را تأمین کند. سرمایه‌گذاری در این بخش، علاوه بر کاهش وابستگی، به ایجاد اشتغال و رونق کشاورزی نیز کمک خواهد کرد. در نهایت، شفافیت در سیاست‌های ارزی و تجاری می‌تواند اعتماد واردکنندگان و تولیدکنندگان را افزایش دهد. اگر فعالان اقتصادی بدانند که فرآیندها بدون تأخیر و با ثبات اجرا می‌شود، برنامه‌ریزی بلندمدت امکان‌پذیر خواهد شد. بدون این شفافیت، هر بحران کوچک می‌تواند به بحرانی بزرگ در بازار کالاهای اساسی تبدیل شود. در مجموع، بحران روغن در بازار ایران، نمونه‌ای روشن از تأثیر نوسانات ارزی و ضعف در مدیریت واردات بر زندگی روزمره مردم است. در شرایطی که ذخایر کافی در کشور وجود دارد، عدم امکان ترخیص و انتقال ارز باعث شده که بازار با کمبود و سهمیه‌بندی مواجه شود. این بحران نه‌تنها به افزایش قیمت‌ها و فشار بر خانوارها منجر شده، بلکه امنیت غذایی کشور را نیز تهدید می‌کند. نقش شرکت نیکو، بانک مرکزی و وزارت جهاد کشاورزی در این میان حیاتی است و بدون هماهنگی و اصلاح فرآیندها، چشم‌انداز آینده روشن نخواهد بود. در واقع، بحران روغن تنها یک مشکل مقطعی نیست؛ بلکه نشانه‌ای از چالش‌های عمیق‌تر در نظام اقتصادی و تجاری کشور است. اگر سیاست‌گذاران به سرعت برای رفع این مشکلات اقدام نکنند، موج‌های بعدی بحران می‌تواند سایر کالاهای اساسی را نیز در برگیرد و فشار مضاعفی بر جامعه وارد سازد.