روزنامه جوان
1404/10/10
جنگ شناختی علیه روابط خارجی ایران
در سیاست بینالملل، حافظه تاریخی اگر از بستر تحلیلی و ساختاری خود جدا شود، میتواند از ابزار فهم واقعیت به ابزار تحریف آن بدل گردد. انتشار گزینشی اسناد قدیمی، آن هم در مقاطع زمانی خاص و علیه کشوری که یک جنگ ترکیبی و شناختی شدید علیه آن در جریان است، نه با هدف بازخوانی بیطرفانه گذشته، بلکه در چارچوب مهندسی ادراک و جنگ روایتها صورت میگیرد. انتشار اخیر اسناد محرمانه از سوی آمریکا درباره گفتوگوهای قدیمی ولادیمیر پوتین و جرج دبلیو بوش پیرامون ایران، دقیقاً در چنین زمینهای قابل تحلیل است؛ بهویژه آنکه این اقدام همزمان با تشدید فشارهای سیاسی، رسانهای و شناختی علیه جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. در چارچوب نظری رئالیسم کلاسیک و نئورئالیسم، سیاست خارجی نه عرصه نیتها و قضاوتهای اخلاقی، بلکه میدان کنش عقلانی دولتها برای بیشینهسازی منافع ملی و تضمین بقا در یک نظام بینالملل آنارشیک است.بر این اساس، روابط ایران با روسیه و چین را باید نه بر پایه دوستیهای ایدئولوژیک و نه بر اساس بدبینی مطلق، بلکه در چارچوب همپوشانی منافع و موازنه تهدیدها و همکاری همسوی بینالمللی در نظم جهانی در حال گذار تحلیل کرد. در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، روسیه پساشوروی در پی ادغام در نظم غربمحور و کسب پذیرش در ساختار امنیتی سیاسی اروپا- آتلانتیک بود.
پوتین در سالهای نخست قدرت، همکاری گسترده با ایالات متحده، حمایت از سیاستهای واشینگتن پس از ۱۱ سپتامبر و حتی طرح ایده نزدیکی به ناتو را دنبال میکرد. در واقع در آن مقطع پوتین با نگاه خوشبینانه به غرب در پی پذیرفته شدن توسط غرب به عنوان یک قدرت بزرگ بود.
در چنین چارچوبی، ایران نه یک شریک راهبردی، بلکه متغیری تأثیرگذار در تعامل روسیه با غرب محسوب میشد. این رفتار، مطابق منطق رئالیسم تدافعی، تلاشی برای کاهش تهدید و افزایش امنیت در برابر قدرت مسلط نظام بینالملل به حساب میآید. اما این راهبرد بهتدریج و بهصورت ساختاری شکست خورد. گسترش ناتو به شرق، نادیدهگرفتن ملاحظات امنیتی روسیه، تحریمهای فزاینده و نهایتاً تقابل مستقیم با غرب، مسکو را به بازتعریف بنیادین سیاست خارجی خود واداشت. نتیجه این تحول، حرکت روسیه بهسوی موازنهسازی فعال در برابر غرب و مشارکت در شکلدهی به نظم چندقطبی یا پساغربی بود. در این چارچوب جدید، با تغییر نگرش پوتین و روسیه از غربگرایی به تعامل با شرق برای تغییر نظم غربی و ایجاد جهان چندقطبی، همکاری با ایران و چین نه یک انتخاب تاکتیکی محدود، بلکه بخشی از راهبرد کلان روسیه در رقابت نظاممند با غرب تلقی میشود.
برای ایران نیز، روابط با روسیه و چین صرفاً روابط دوجانبه یا مقطعی نیست؛ بلکه بخشی از راهبرد عبور از بحرانها، کاهش فشار تحریمها و ایفای نقش در نظم جدید جهانی است. این مهم زمانی روشنتر میشود که به رفتار عملی این کشورها در مقاطع بحرانی توجه شود. در جریان جنگ ۱۲ روزه و تحولات پس از آن، روسیه در سطوح سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای از ایران حمایت کرد. پس از آن نیز، همکاریهای راهبردی ادامه یافت؛ از جمله در حوزههای دفاعی، فناورانه و فضایی، که ارسال و پرتاب سه ماهواره ایرانی با همکاری روسیه طی روزهای اخیر، نماد روشنی از تداوم و عمق این تعاملات است. چین نیز به خصوص در سالهای اخیر در چارچوب راهبرد کلان خود برای تضعیف هژمونی غرب و تقویت نظم چندقطبی، نقش مکمل و مهمی در افزایش تابآوری اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران ایفا کرده است.
مجموع این روابط، هرچند عاری از اختلاف و محدودیت نیست، اما در منطق رئالیستی سیاست بینالملل، کارکردی مشخص در افزایش قدرت چانهزنی ایران و عبور از شرایط بحرانی داشته و دارد. در چنین بستری، تمرکز ناگهانی و پرحجم لشکر رسانهای امریکا و غرب بر اسناد متعلق به دو دهه پیش، نمیتواند اقدامی خنثی یا صرفاً تاریخی تلقی شود.
این اقدام را باید بخشی از تهاجم شناختی هدفمند دانست که هدف آن تضعیف ادراک عمومی، القای بیاعتمادی نسبت به شرکای فعلی و برهمزدن روابطی است که در شرایط کنونی برای غرب هزینهساز شدهاند. مسئله اصلی، محتوای اسناد نیست؛ بلکه زمانبندی انتشار، چارچوب روایتسازی، شدت مانور رسانهای و نیت پیرامون انتشار آنهاست
ایران امروز در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد؛ مقطعی که همزمان با فشارهای امنیتی، اقتصادی و منطقهای، درگیر جنگ روایتها و عملیات ادراکی پیچیده در حوزههای مختلف است و دشمن همزمان در حال زدن نقاط قوت ایستادگی کشور در برابر این جنگ بزرگ است. در چنین شرایطی، باید انتظار داشت که این شیطنتها متوقف نشود و حتی اشکال پیچیدهتر و مخربتری به خود بگیرد. از این رو طی روزها و ماههای آینده شیطنتها و مینگذاریهای متعدد بر سر راه روابط ایران با کشورهایی، چون روسیه و چین دور از انتظار نیست. هوشیاری راهبردی، پایبندی به عقلانیت سیاسی و شناخت دقیق برنامه دشمنان برای برهمزدن روابط ایران با کشورهای دوست و شریک، شرط لازم برای عبور موفق از این مرحله تاریخی است. در جهانی که نبردها پیش از آنکه در میدان سخت تعیین تکلیف شوند، در میدان ادراک و روایت رقم میخورند، غفلت از این واقعیت، خود یک خطای راهبردی پرهزینه و تکمیلکننده پازل دشمن در به زانو درآوردن ملت بزرگ ایران خواهد بود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
«جمعیت» پیر بودجه!
جنگ شناختی علیه روابط خارجی ایران
تزویر رسانهای پاشنه آشیل انسجام ملی
سیگنال اقتدار دریافت شد
پیام اقتدار ۹ دی در ۹۰۰ نقطه
دعوت ترامپ به توافق منصفانه با زبان آتش!
ملیگرایی انصارالله مقابل دومینوی اسرائیلی سومالیلند
بازار تهران قربانی قانون فرسوده و نظارت زمانبر شد
پاکسازی فوتبال شهامت میخواهد
دولت افزایش حقوقها را پذیرفت
استقبال از اصلاحات مالیاتی بودجه
آقای ترامپ هرگز ما ایرانیها را شکست نخواهی داد

