ریشه نگرانی‌ها در تحولات مشکوک منطقه

مشاور امنیت ملی دولت عراق، دیروز صریحاً علیه طرح بازرانی درباره همه پرسی اقلیم کردستان عراق موضع گرفت. فالح فیاض گفت: نتایج همه پرسی اقلیم کردستان را به رسمیت نمی‌شناسیم. کشورهای همسایه عراق به ویژه ایران، ترکیه و سوریه نیز با این همه پرسی مخالفت کرده اند.
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق ضمن رد مخالفت کشورهای همسایه با برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق گفت اقلیم کردستان یک نهاد مستقل است و برای تصمیم گیری و اظهارنظر نیاز به دیگران ندارد. وی افزود: همه پرسی استقلال در موقع مورد نظر اجرا خواهد شد و اقلیم کردستان به مخالفت هیج کس اهمیتی نمی‌دهد و درباره سرنوشت خود مستقل تصمیم خواهد گرفت.
در این زمینه نکات فراوانی وجود دارد که به نظر می‌رسد مسعود بارزانی در عین آگاهی از تمامی مسائل، تعمداً خود را به ناآگاهی می‌زند درحالی که قطعاً بهتر از دیگران می‌داند که نیروی محرکه اصلی پشت سر تحرکات مشکوک برای اعلام استقلال کردستان عراق را صهیونیست‌ها تشکیل می‌دهند. اگر از مراجع ذیربط در فرودگاه اربیل خواسته شود فهرستی از ترابری سنگین هوائی میان تل آویو و اربیل را تهیه کنند، بهتر می‌توان به عمق ارتباطات و رفت و آمد صهیونیست‌ها پی برد. بعلاوه، بسیاری از رفت و آمدها از سایر نقاط نیز با برنامه ریزی و هدایت و پشتیبانی صهیونیست‌ها صورت می‌گیرد.
بارزانی و دستیارانش تصور نکنند که صهیونیست‌ها با آن پرونده سیاه و شرم آوری که در رفتار با ملت‌های منطقه دارند، یکباره دلسوز و سینه چاک اقلیم کردستان عراق شده‌اند و منافع آنها را مدنظر دارند. دقیقاً به عکس، امروزه صهیونیست‌ها با احساس انزوای زجردهنده، در اقلیم کردستان عراق به دنبال جای پائی می‌گردند که بتوانند عناصر دلخواه خود را انتخاب و روی آنها برای آینده سرمایه‌گذاری کنند. بارزانی مطمئن باشد که انتخاب نهائی صهیونیست‌ها هم قطعاً وی و دستیارانش نیستند بلکه صهیونیست‌ها به دنبال اهداف و برنامه‌های دیگری هستند که قطعاً با منافع ملت‌های منطقه و حتی کردها دقیقاً در تضاد و تناقض است. لازم است بارزانی، تمامی مسائل و نکات مرتبط با طرح‌های خود را با کردها در میان بگذارد و به وضوح اعلام کند که به تحریک صهیونیست‌ها و به خاطر اهداف و برنامه‌های لابی صهیونیستی سعی دارد اقدامات آینده را به اجرا بگذارد، چرا که در غیر اینصورت کردها بدون آنکه به مسائل پشت پرده واقف باشند، صرفاً به خاطر اعتماد ناشی از خوشبینی و ناآگاهی از مسائل مرتبط، وارد مقوله‌ای شده‌اند که به زیان آنها تمام خواهد شد.


نباید از نظر دور داشت که اصرار کنونی صهیونیست‌ها و لابی صهیونیستی برای تسریع در اجرای همه پرسی در اقلیم کردستان به خاطر شکست سنگین داعش و سایر ترویست‌ها در منطقه است و آنها تلاش می‌کنند شکست خود را در سرمایه‌گذاری بدفرجام بر روی داعش و سایر تروریست‌ها را اینگونه جبران کنند و نشان دهند که اگر در آن جبهه شکست خفت باری را تحمل کرده اند، در این جبهه، به پیروزی‌های بزرگی دست می‌یابند.
نکته مهم دیگری که لازم است به بارزانی و دستیارانش گوشزد شود، این است که آنها پیش از برگزاری همه پرسی، مدعی هستند که مستقل عمل می‌کنند ولی اگر آنها مستقل بودند، چه نیازی به برگزاری همه پرسی استقلال؟ بعلاوه هنوز هم اقلیم کردستان جزء لایتجزای کشور عراق است و اگر قرار باشد روزی برای جدائی و استقلال بخشی از کشور عراق، به آراء عمومی مراجعه شود، این چنین سئوالی باید از همه مردم در تمامی سرزمین عراق پرسیده شود نه فقط از بخشی از مردم این کشور. موضوع مهم‌تر اینکه وجود برخی نارسائی‌ها و محرومیت‌هائی ممکن است که محرک اصلی کردها برای جدا کردن حسابشان از عراق باشد، فقط محدود به کردستان عراق نیست بلکه بر اثر فجایع و جنایات رژیم بعثی صدام و حوادث پس از آن، در واقع به تمامی مردم عراق آسیب رسانده و کردهای عراق در این مقوله مستثنی نبوده‌اند که بخواهند با جدائی از عراق در موقعیت بهتری قرار گیرند.
این نکته از آن جهت اهمیت دارد که بخش اعظم محرومیتف رنج و فجایع تحمیلی به ملت عراق، در دوره اشغال این کشور توسط آمریکا و سایر متحدینش واقع شده و این درحالیست که آمریکا و اروپا در عین مخالفت با استقلال کردستان عراق و حتی برگزاری همه پرسی در این زمینه، به طور همزمان برای تحقق همین امر، زمینه چینی می‌کنند و اقدامات خود را برای اجرای همین خواسته و با همین هدف به پیش می‌برند. برقراری پل هوائی بین اروپا و اقلیم کردستان بدون هماهنگی و موافقت دولت مرکزی عراق، ارسال جنگ افزارهای مدرن و فوق مدرن برای اقلیم کردستان درحالی که ائتلاف آمریکا از ارسال و تحول همین سلاح‌ها به ارتش و دولت عراق امتناع می‌کند، تبدیل اقلیم کردستان عراق به زرداخانه سلاح‌های جنگی ائتلاف درحالی که نیازهای دفاعی اقلیم حتی در برابر داعش، چنین حجم عظیمی از سلاح‌ها و جنگ افزارهای سنگین را اقتضا نمی‌کند، به همراه ارتباطات آشکار و نهان شبکه‌های جاسوسی – امنیتی اسرائیل و اعضای ناتو با اقلیم کردستان، به مراتب افزونتر و فراتر از چشم انداز ادعائی برای اقلیم کردستان به نظر می‌رسد. آنچه در این میان به حساسیت‌ها و نگرانی‌ها دامن می‌زند، اصرار مستمر آمریکا و مشخصاً کنگره برای واداشتن دولت مرکزی عراق به باز گذاشتن هرچه بیشتر دست کردها و به ویژه پذیرفتن طرح فدرالی کردن عراق است. کنگره آمریکا در بسیاری از زمینه‌ها و از جمله اعطای وام 700 میلیون دلاری به دولت عراق، آنرا مشروط به پذیرش طرح فدرالی کردن عراق نمود.
این بدان معنی است که حتی دولت مرکزی عراق را برای پذیرش طرح فدرالی هم تحت فشار است. طبعاً اگر بارزانی در چنین شرایطی ادعا کند که مستقیماً و صرفاً به اتکای دیدگاه و جمع بندی خودش درصدد برگزاری همه پرسی در اقلیم کردستان است، سخنی به گزافه گفته که هیچ یک از شواهد موجود، آنرا تایید نمی‌کند.
آنچه در شرایط کنونی به نگرانی‌ها بیشتر دامن می‌زند، تکرار همین زمزمه‌ها در آنسوی مرز مشترک سوریه و عراق است که ارتش‌های ناتو در مقیاسی وسیع‌تر از عراق، سرگرم تجهیز، آموزش و مسلح کردن کردهای سوریه هستند. شتاب کنونی حامیان تروریسم برای چرخش سیاسی به سمت کردها باید آنها را به فکر وادار کند تا رمز و راز این جهت گیری‌های موسمی را بهتر درک نمایند و مطمئن باشند که دشمنان اسلام هیچگاه به چیزی غیر از منافع و مطامع خود نیندیشیده‌اند که امروز بخواهند چنین کنند. طبعاً اگر کردهای سوریه و عراق در این شرایط بغرنج ادعا کنند که از هر سرزمینی که وارد آن شدند، هرگز به محدوده قبلی استقرار و تمرکز کردها باز نخواهند گشت، نباید انتظار داشته باشند که نگرانی و حساسیت همسایگان و کشورهای سوریه و عراق برانگیخته نشود. سفر هیئت بلندپایه ایران به ترکیه و رایزنی درخصوص مهمترین مسائل مورد علاقه دو کشور و ارزیابی مسائل ریز و درشت در منطقه، می‌تواند نمودی آشکار از حساسیت همسایگان در مورد مسائل پیرامونی از جمله روند تحولات کردستان عراق و سایر مسائل مرتبط را به تصویر بکشد. قاعدتاً بارزانی و دستیارانش این نکته را به خوبی درک نموده‌اند که دنیای امروز همچون «ظروف مرتبطه»، همسایگان و سرنوشت آنها را به یکدیگر پیوند داده و نمی‌توان انتظار داشت که تحولات پیرامونی، تاثیری بر امنیت ملی همسایگان باقی نگذارد طبعاً به همین دلیل هیچکس در منطقه نباید تصور کند که می‌تواند دست به هر کاری بزند، به ویژه کارهائی که تاثیر آن فوراً در آنسوی مرزها نیز بازتاب عظیم و چشمگیری را به همراه دارد و گاه، سیر تحولات را ممکن است در مسیری برگشت ناپذیر قرار می‌دهد.