دوحه سفیر خود را به تهران باز می گرداند چرخش معنادار قطر در میان سردرگمی شیوخ عرب

پس از گذشت بیش از دو ماه تنش در روابط میان قطر و چهار کشور عربی حاشیه خلیج فارس، علیرغم پیش بینی هایی که مبنی بر زودگذر بودن این بحران مطرح می شد، همچنان بر دامنه تنش ها روز به روز افزوده
می شود. با قطع روابط دیپلماتیک عربستان، مصر، امارات و بحرین با قطر به بهانه آنچه که حمایت دوحه از تروریسم عنوان می شد، این کشور در محاصره ای بی سابقه از سوی همسایگان خود قرار گرفت. در این راستا مقامات چهار کشور عربی در چندین مذاکره با مطرح کردن شروط 13 بندی از جمله قطع روابط با ایران، برچیدن پایگاه نظامی ترکیه در این کشور و تعطیل شدن شبکه هایی از جمله الجزیره، هر گونه تنش زدایی را منوط به اجرای این شروط دانستند.
از همان ابتدای کار مقامات دوحه با زیر سوال بردن اتهامات و رد شروط 13 گانه، این اقدام همسایگان را برخلاف عرف و حقوق بین الملل تعبیر کرده و در مقابل این خواست مقاومت کردند. این در حالی است که با ورود آمریکا و ترکیه به عنوان متحدان دو سوی ماجرا و همچنین میانجیگری هایی که از سوی کشورهای اروپایی صورت گرفت، این بحران نه تنها بر خلاف آنچه بیش بینی می‌شد مهار نشده بلکه بر پیچیدگی های آن نیز افزوده شده است.
کلافگی متحدان عربستان از تصمیم قطر


تازه ترین تحول صورت گرفته در این راستا، گفت و گوی تلفنی ظریف و وزیر خارجه قطر طی روزهای گذشته بود که متعاقب آن قطری ها اعلام کردند که سفیر خود را مجدداً به تهران اعزام خواهند کرد. محمد بن سلمان آل ثانی وزیر خارجه قطر در این گفت و گو با وزیر خارجه کشورمان دلیل خود را برای بازگرداندن سفیر کشورش به تهران، تحکیم روابط میان دو کشور اعلام کرده است.
این امر که از سوی رسانه های خارجی به عنوان شوک بزرگ قطر به عربستان مطرح شده است، روز گذشته با استقبال بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نیز روبرو شد. وی در کانال تلگرامی خود ضمن تایید مذاکرات تلفنی میان ظریف و همتای قطری خود، تصمیم دوحه به بازگشتن سفیرش به تهران را اقدامی منطقی و مثبت ارزیابی کرد و گفت: یکی از اولویت های اساسی یا اَبَر الویت ما در سیاست خارجی کشور در دولت جدید، ارتقاء همکاری ها و اولویت دادن به توسعه مناسبات همه جانبه با کشور های همسایه خواهد بود.
این در حالی است که اقدام دوحه با واکنش هایی از سوی امارات و بحرین نیز همراه بوده است. در همین راستا انور قرقاش وزیر مشاور امارات در امور خارجه در واکنش برای از سرگیری روابط دیپلماتیک قطر با ایران، مقامات دوحه را به اتخاذ تدابیر غیر شفاف متهم و اعلام کرد: قطر با سوزاندن پل‌ها، از دست دادن حاکمیت و فرار به جلو، بحران را عمیق‌تر کرد و فرصت‌های میانجیگری که ما آرزوی آن را می‌کردیم، از بین برد. قطری ها با این کار گرفتاری ها را برای خود بیشتر کردند. از سوی دیگر شیخ خالد بن احمد آل خلیفه وزیر خارجه بحرین نیز در واکنش به این اقدام قطر در صفحه توئیتر خود مدعی شد: تاریخ این را بنویسد، در روزی که قطر اجازه نداد شهروندانش به خانه خدا بروند، سفیرش را به کشوری بازگرداند که به دروغ خواهان پیروزی اسلام و مسلمین است.
همین مساله و سایر ادعاهای بحرین علیه ایران طی روزهای گذشته سبب شد تا بار دیگر بهرام قاسمی در واکنش به این اظهارات، اعلام کند: هم‌زمان با افشاگری سازمان‌های حقوق بشری پیرامون وجود شکنجه گسترده علیه زندانیان سیاسی در زندان‌های بحرین، بار دیگر دولت بحرین به فرافکنی و ادعاهای ناروا، دروغ و غیر قابل اثبات روی آورده است. به آنها توصیه
می کنم، سرکوب، شکنجه و تلاش برای منحرف کردن اعتراضات مسالمت‌جویانه مردم بحرین، همچنین روش‌های شکست خورده امنیتی و استمداد از نیروهای نظامی و امنیتی بیگانه را به کناری نهاده و اختلافات با قاطبه مردم معترض خود را از طریق گفت‌وگو، تعامل و روش‌های مدنی و آشتی‌جویانه حل و فصل کند.
دورنمای مبهم مدیریت بحران در خاورمیانه
شکل گیری این بحران در حاشیه خلیج فارس به طور قطع پیامدهایی جدی برای منطقه در پی خواهد داشت. بدون تردید یکی از این پیامدها تاثیر بر آینده شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود. این شورا هشت ماه پس از جنگ ایران و عراق و با هدف یکپارچگی اقتصادی و نظامی میان کشورهای عضو تشکیل شد و یکی از پایه های آن نیز مقابله با نفوذ ایران و عراق و لزوم همگرایی میان شش کشور امارات، بحرین، عربستان سعودی، عمان، قطر و کویت عنوان شد. هم اکنون با شروع بحران میان چهار عضو از اعضای شش گانه شورای همکاری خلیج فارس، بسیاری از تحلیل گران آینده این شورا را حرکت به سمت فروپاشی و اضمحلال پیش بینی می کنند. دلیل آنها برای چنین گمانه زنی هایی این است که بحران قطر عمق گسل و ناکارآمدی در شورای همکاری خلیج فارس را نشان داده و با پیوند خوردن بحران های دیگر خاورمیانه نظیر بحران عراق، سوریه و یمن به تنش عربی، تحولات و معادلات مدیریت بحران در منطقه بیش از پیش با آشفتگی و پیچیدگی توامان خواهد شد.
فرصت و تهدیدهای ایران
این تنش ها علاوه بر منطقه، پیامدهایی در قالب فرصت و تهدید برای ایران به همراه خواهد داشت. به گزارش شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی، شکست راهبرد عربستان برای ایران هراسی و اجماعی سازی علیه جمهوری اسلامی که با سفر ترامپ به منطقه شکلی جدی تر به خود گرفت، شکست تابوی زعامت این کشور بر همسایگان عرب خود، ایجاد دو دستگی مشخص در شورای همکاری خلیج فارس، تقویت محور ایران، ترکیه و قطر و همچنین همسویی دوحه با ایران در قبال
بحران های سوریه و یمن، می تواند از عوامل فرصت ساز در خصوص این تنش باشد.
اما از سوی دیگر تهدیدهایی نیز با وجود دامنه دارتر شدن این بحران در حاشیه خلیج فارس برای ایران متصور است. درصورتی‌که قطر در مقابل فشارهای عربستان سعودی و متحدانش تسلیم شود، به‌منزله هشداری از جانب ریاض به دیگر کشورهای عربی به‌خصوص کویت و عمان است که از تقویت روابط خود با تهران خودداری کنند. امکان تسلیم شدن قطر در مقابل عربستان سعودی با توجه به تاثیرات ژئوپلیتیکی این بحران بر قطر نیز وجود دارد زیرا 40 درصد نیازهای غذایی قطر از مرز عربستان سعودی وارد می‌شود و درعین‌حال، با توجه به اینکه قطر میزبان جام جهانی فوتبال در سال 2020 است، به مرز زمینی با عربستان سعودی برای وارد کردن تجهیزات ساخت‌وساز جهت تکمیل پروژ‌ه‌های مربوط به جام جهانی که به‌طور هفتگی 500 میلیون دلار برای قطر هزینه دارد، وابستگی دارد.
از سوی دیگر، اگرچه قطر و ترکیه پیش‌ازاین درباره ایجاد پایگاه نظامی ترکیه در دوحه به توافق رسیده بودند، اما، ترکیه با بهره‌گیری از تنش قطر با عربستان سعودی و به بهانه حمایت از قطر، حضور نظامی خود را در این کشور با فرستادن 5 هزار نظامی تقویت کرد. اگرچه این حضور سبب توقف روند رو به رشد روابط عربستان و ترکیه، مهم‌ترین رقبای منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران می‌شود، اما، درعین‌حال تقویت حضور نظامی ترکیه در قطر در راستای منافع ایران قرار ندارد.
همچنین بهره‌برداری آمریکا از این تنش برای تقویت حضور در قطر و همچنین برای فروش سلاح‌های بیشتر به کشورهای عربی نیز می تواند یکی دیگر از عوامل تهدیدزا برای ایران در مقابل تنش های عربی باشد.