سیدعلی محقق دغدغه آب و تلنگر بهارستان

با وجود گذشت بیش از ده روز از پایان مراسم رای اعتماد بهارستان به وزرای پیشنهادی رئیس جمهور، مجادلات سیاسی ناشی از عدم اعتماد اکثریت مجلس به مهندس بیطرف به عنوان وزیر پیشنهادی نیرو همچنان ادامه دارد.
جدل و گله گذاری‌ها بر سر این موضوع درحالی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته که کنکاش‌های اخیر در چند و چون رای مجلس نشینان به بیطرف هم نشان از غیرسیاسی بودن ماجرا دارد و هم حاوی هشدار و تلنگری جدی درباره گذشته، حال و آینده مدیریت منابع آب در کشور است.
تحلیل محتوای کنش‌ها و واکنش‌ها در مساله افتادن آقای بیطرف، این نکته بارز و معنادار را مشخص کرده که در این ماجرا برای نمایندگان حوزه‌های انتخابیه واقع در یکی دو حوضه آب‌ریز مهم کشور، «دغدغه آب» بر «دغدغه‌های جناحی» چنان اولویت پیدا کرد که فارغ از مواضع سیاسی و تعلق خاطرهای جناحی منجر به اتحاد گروه قابل توجهی از این نمایندگان در مخالفت با بیطرف شد. این دغدغه مندی جدید و جدی نمایندگانی که از قضا اکثرا از حامیان دولت محسوب می شدند در قالب آرای عدم اعتماد با آرای مخالف نمایندگان عضو جبهه پایداری جمع گردید و نتیجه آن افتادن غافلگیرانه گزینه اصلاح طلب دکتر روحانی برای سکانداری امور آب و برق کشور شد.
در سه چهار دهه گذشته و در تمامی دولت‌های دهگانه‌ و اسبق، مساله مدیریت منابع آب کشور فراز و نشیب‌های متعدد، افراط و تفریط‌های عجیب و بحران زا و سیاست گذاری‌های متنوع، متناقض و بعضا زیانباری را به خود دیده است. اصرار عجیب تمامی دولت‌های پس از جنگ بر سدسازی‌ و انباشت بی رویه آب رودخانه‌ها و حقابه دریاچه ها و تالاب‌ها پشت سدها، به راه انداختن مسابقه سدسازی در استانها و تبدیل شدن این رویه مخرب به مطالبه اجتماعی اقوام و اقشار مختلف جامعه منجر به این واقعیت تلخ شد که اکنون با وجود افزایش 5200 درصدی تعداد سدهای کشور در طول چهاردهه همچنان بحران و چالش نیاز به آب همچون دهه شصت و قبل از آن پابرجا باشد. اما نتیجه ساخت بیش از هزار سدی که ساخته شد اما چالش آب را حل نکرد، این است که اکنون در کشور با خشکی و کم آبی بیش از 1000 رودخانه کوچک و بزرگ و دهها و بلکه صدها تالاب و دریاچه در پایین دست این سدها و برهم خوردن اکوسیستم های متعدد متکی بر این آب‌ها مواجه شده ایم. این درحالی است که در این مدت جمعیت کشور فقط دوبرابر شده و با توجه به این رشد جمعیتی مشخص و با در نظر گرفتن ارتقا شاخص‌های توسعه و رفاه، طبیعتا نیاز به آب شرب، کشاورزی و صنعتی نیز حداکثر سه تا 4 برابر از دهه شصت بیشتر شده و هیچ وقت معلوم نشد این عطش سیری ناپذیر متولیان آب کشور برای انباشت این حجم از آب‌های کشور آب پشت سدها و بیخ گوش سازندهای گچی و نمکی و ... با کدام اهداف توسعه ای و کارشناسی انجام شده است.


شکی نیست که چالش و بحران آب در کشور محدود به اشتیاق بی امان سکانداران پیشین وزارت نیرو به سدسازی نیست و این بحران شقوق متعدد دیگری نیز دارد که بخشی ریشه در مدیریت آب و تولید بخش کشاورزی دارد. اما چالش‌زاترین و حساس‌ترین بخش مساله پس از لذت سدسازی، چگونگی مدیریت منابع آب، اولویت بندی مصرف و به ویژه مساله انتقال آب حوضه های آبریز به خارج از حوضه و پیش بینی معارض اجتماعی این تصمیمات است. در این بین یکی از مهم‌ترین چالش‌های این بخش مساله جنجالی انتقال آب ازحوضه های آب ریز زاگرس به مناطق مرکزی ایران است که هر از گاهی آثار اجتماعی آن در قالب اعتراضات این سو و آن سوی زاگرس خود را نشان می دهد.
بر این اساس می‌توان گفت آنچه که ظهر روز یکشنبه در بهارستان اتفاق افتاد از اولین نتایج سحر این بحران در عرصه مدیریتی کشور و پیش قراول آثار مخرب سیاست‌های متعدد و متناقضی است که در گذشته کاشته شد و اکنون انگار موسم برداشت آن در قالب یک چالشی سیاسی و اجتماعی رسیده است. کما اینکه پیش تر این بحران در عرصه سرزمینی آثار و نتایج مخرب این رویه، با خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها، افزایش شوری آب‌های سطحی، افت فاحش سطح آب‌های زیرزمینی و خشکی چاهها و قنات‌ها خود را نشان داده و در عرصه اجتماعی (عمدتا جوامع خرد و محلی) نیز در قالب جنگ و نزاع های محلی بر سر کاهش حقابه‌ها، سهم خواهی ها و مخالفت با برنامه های انتقال آب بروز کرده است. ظاهرا اکنون نوبت به پس لرزه‌های هشدار دهنده این وضعیت در عرصه سیاست و مدیریت کلان کشور رسیده است. دور نیست که اگر این اوضاع مدیریت نشود و فکری اساسی و کلان برای ساماندهی منابع آب کشور و توجه به ابعاد محیط زیستی آن نشود، این جنگ و جدل آبیِ بروز کرده در لایه هایی از قدرت، در ابعاد اجتماعی دیگر خود را نشان دهد.
سایر اخبار این روزنامه