همگرایی در حوزه پاسفیک و منافع ملی ایران

محمود اشرفی روزنامه نگار نگاه و تمرکز ارادی ایالات‌متحده آمریکا بر خاور دور یک پیش‌بینی بود که نادرست بود، اما با حرکات نظامی این‌روز‌های کره‌شمالی، آمریکا به‌طور ناخواسته‌ای بر حوزه پاسفیک تمرکز کرده است. به دنبال آزمایشات هسته‌ای کره‌شمالی، اکنون در حوزه پاسفیک یک همگرایی استراتژیک ناخواسته برای رویارویی به حرکات نظامی کره‌‌شمالی شکل گرفته است. منافع حیاتی آمریکا در راستای استیلا براین منطقه و صیانت از کرانه‌های غربی خود است. کره‌جنوبی و ژاپن به‌عنوان هم‌پیمانان آمریکا؛ امنیت و حفاظت از اقتصاد شکننده خود را در جلوگیری از بروز تنش می‌دانند. روسیه و چین با جود رقابت‌های دیرپای منطقه‌ای خود با آمریکا؛ شکل‌گیری یک قدرت هسته‌ای در کره‌‌شمالی را با اهداف استراتژیک خود سازگار نمی‌بینند و در این میان سوسیالیزم عامل پیوند چین و کره‌شمالی دراین مناقشه نخواهد بود. این عوامل پایه و اساس شکل‌گیری یک همگرایی استراتژیک ناخواسته بین هم‌پیمانان و رقبای دیرین در حوزه پاسفیک است. در این میان، اروپا ضمن مخالفت با تنش موضع بی‌طرفانه‌ای دارد.  ایران در حوزه پاسفیک منافعی نداشته، بنابراین هیچ‌گونه موضع جانبدارانه‌ای نخواهد داشت . منافع ایران را باید در اثرگذاری تنش پاسفیک بر خاورمیانه جست‌وجو کرد. هرچند تنش کنونی در حوزه پاسفیک هیچگاه به رویارویی نظامی گسترده نمی‌انجامد و اساسا جهان اکنون ظرفیت یک درگیری نظامی بزرگ جدی ندارد؛ اما بروز تنش، نقطه ثقل بحران را از خاورمیانه به حوزه پاسفیک خواهد کشاند. در این چنین حالتی حضور و نقش آمریکا در خاورمیانه کمرنگ شده و هم‌پیمانان آمریکا در خاورمیانه بیشترین زیان را خواهند کرد. همپای کاهش حضور آمریکا در منطقه، افق دیپلماتیک کشور‌های خوگرفته به حمایت آمریکا در کرانه باختری رود اردن و کرانه‌های جنوبی خلیج‌فارس رنگ‌پریده‌تر شده و ایران به‌عنوان قدرت اول و نقطه تعادل استراتژیک منطقه نقش پررنگ‌تری خواهد داشت. ایران در راستای پیش‌گرفتن مشی مستقل ملی بر سابقه نیم‌قرنی خود در زمینه سیاست موازانه منفی تکیه خواهد کرد. سیاستی که خواه‌وناخواه به ایجاد خلأ دیپلماتیک می‌انجامد. خلأیی که پرکردن آن نیازمند همکاری سازنده با اروپاست. اروپایی که در مناقشه حوزه پاسفیک همانند ایران مشی بی‌طرفانه‌ای دارد.