امکانات تئاتر محیطی، اندک است

نمی‌خواستم این اجرا به شیوه تئاتر مرسوم ما، این‌گونه که بازیگر از مخاطب جداست، کار شود
اتفاقی که در ذهن من بوده، افتاده و در واقع تماشاگر با مخاطب احساس نزدیکی داشته است
وقتی متن را می‌خواندم، احساس می‌کردم بازیگران و تماشاگران همه در یک حلقه دور هم جمع شده‌اند
مجموعه تئاتر شهر و به خصوص آقای شریعتی از روز اول من را از اجرا مایوس نکردند


همیشه دلم می‌خواهد یک کار خیلی سخت و جدید را امتحان کنم
این روزها، کافه تئاتر شهر، میزبان یک نمایش محیطی با نام «خرده ریز» است. این اثر در بخش اجراهای محیطی جشنواره تئاتر فجر، جایزه بازیگری مرد (مرتضی ضرابی) را دریافت کرد. همچنین این اثر کاندید جایزه کارگردانی، کاندید جایزه بازیگری زن (بیتا معیریان) و نیز کاندید جایزه بازیگری مرد (احسان بیات فر) شد.
متن این اثر متعلق به «ادوارد آلبی» است که تغییراتی در آن صورت گرفته است. تماشاچی وارد کافه می‌شود و از او با چای پذیرایی می‌شود و بازیگران بین مخاطبان نشسته‌اند. یکی از بازیگران شروع به صحبت می‌کند و از مخاطبان می‌خواهد جمله‌ای را که روی بروشور آن‌ها نوشته شده است با صدای بلند بخوانند و از همین‌جا بحث‌هایی پیرامون مسائل مختلفی شکل می‌گیرد و بازیگران با هم دیالوگ برقرار می‌کنند و حتی مخاطبان نیز می‌توانند وارد بحث شوند.
با سارا کریمیان قباد (کارگردان نمایش خرده‌ریز) درباره این اثر به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:
شما تا چه اندازه در متن «ادوارد آلبی» تغییرات ایجاد کردید تا به نمایشي محیطی بدل شود؟
این کار را یک سال پیش برای بخش محیطی جشنواره فجر شروع کردم. این متن تاکنون اجرا نشده و برای اولین بار ترجمه و منتشر شده است. وقتی متن را خواندم، خیلی برایم جذاب بود؛ چراکه مسائل فلسفی زیادی را مطرح می‌کرد، بنابراین تصمیم گرفتم متن را اجرا کنم اما نمی‌خواستم این اجرا به شیوه تئاتر مرسوم ما، این‌گونه که بازیگر از مخاطب جداست، کار شود. متن را دراماتورژی کردم و تغییرات کوچکی نيز در آن ایجاد کردم تا مناسب اجرای محیطی باشد. این متن زمانی نوشته شده بود که بحث موبایل و شبکه‌های تلگرامی نبود و من این‌ها را به‌آن اضافه کردم؛ مثلا این مساله که انسان امروز همه‌چیز را در گوگل جست‌وجو می‌کند، در متن نبود.
کار شما اینتراکتیو است و هرآن ممکن است مخاطبی وارد بحث شود و با بازیگران دیالوگ داشته باشد. در طول اجراهایی که داشتید، چندبار این اتفاق افتاد؟ زمانی بود که این اتفاق برای گروه مشکل‌ساز شود و به اصطلاح اختلالی در اجرا به وجود بیاید؟
این مساله به هوشمندی بازیگر برمی‌گردد؛ در این مواقع باید باهوش بود. این اتفاق که تماشاچی نظر دهد و ایده‌هایش را مطرح کند، در کار ما زیاد اتفاق افتاده است اما این‌گونه نبوده که اجرای ما به‌هم بریزد. شب‌هایی بوده که تماشاچی، دیالوگ‌های ما را زودتر از بازیگر گفته است. ما سعی کردیم فضای کارمان به گونه ای باشد که تماشاچی به اتفاقاتی که در حال افتادن است، توجه کرده و به دیالوگ‌ها گوش کند و این گوش دادن مانع از این شده است که بخواهد خللی به کار وارد کند. ما با دخالت درست و بجای مخاطب مشکلی نداشتیم اما اتفاق نیفتاده است که با ورود تماشاگر به کار، خط سیر اجرا تغییر کند یا خللی به آن وارد شود چون ما تمرین کردیم که چگونه از پس این اتفاق برآییم.
به طور کلی فکر می‌کنید در این شب‌هایی که اجرا داشتید، کار تا چه اندازه توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند؟
اتفاقی که در ذهن من بوده، افتاده و در واقع تماشاگر با مخاطب احساس نزدیکی داشته، البته این خودِ مخاطب است که باید نظر دهد ولی من در جایگاه کارگردان می‌گویم که من تعامل با تماشاچی را می خواستم که در اجرا به آن رسیدم.
چرا تنها 12 شب اجرا دارید؟ امکان تمدید نمایش وجود دارد؟
امید به تمدید کار داریم چون استقبال خوبی شد. کافه تئاتر شهر، حالت اجاره‌ای دارد و این موضوع ممکن است صاحب کافه را اذیت کند. اما اگر تعاملی ایجاد شود، می توانیم تمدید کنیم.
چرا برای این اجرا، کافه را در نظر گرفتید و چرا کافه تئاتر شهر؟
وقتی متن را می‌خواندم، احساس می‌کردم بازیگران و تماشاگران همه در یک حلقه دور هم جمع شده‌اند و با هم صحبت می‌کنند. این فضا برای من در تماشاخانه محیا نبود و تصمیم گرفتم در یک کافه، کار را به اجرا ببرم. با توجه به اینکه نمایش در جشنواره فجر مورد استقبال قرار گرفته و جوایزی نيز کسب کرده بود، تعاملاتی به وجود آمد تا بتوانیم کار را در کافه تئاتر شهر اجرا کنیم. معماری تئاتر شهر به چیزی که در ذهن من بود، نزدیک است و تئاتر شهر، دارای یک مرکزیت برای تئاتری‌هاست و باعث می‌شود که تماشاچی اعتماد بیشتری داشته باشد. از آنجایی که بودجه ندارم و کارم تهیه‌کننده و اسپانسر ندارد، ترجیح می‌دادم یک جای دولتی کارم را اجرا ببرم که از میزان هزینه‌ها کاسته شود و تئاتر شهر این گزینه را برای من داشت. ما در جشنواره کار را اجرا کردیم و خوشبختانه دیده شد و نسبت به اینکه من کارگردان جوانی هستم و قبل از ما آدم های بزرگ با سابقه مشخص در این کافه اجرای محیطی داشتند، مجموعه تئاتر شهر و به خصوص آقای شریعتی از روز اول من را از اجرا مایوس نکردند و با ما همکاری داشتند.
با توجه به اینکه متون «آلبی» دارای صحنه‌هایی است که شامل ممیزی می‌شود، کار شما در بازبینی چقدر سانسور شد؟
متن‌های آلبی، ویژگی‌های خاص خودش را دارد. آلبی به طور کلی درباره اختلالات جنسی آدم‌ها صحبت می‌کند و البته این کار نيز سانسور شد اما در حدی نبود که به کار ضربه زیادی وارد کند. ما دوست داشتیم که سانسور نشود اما امروز که اجرا می‌رویم، این‌گونه نیست که بگویم با سانسور کار من نابود شده است. خوشبختانه توانستیم از پسِ سانسورها بربیاییم.
اجرای تئاتر محیطی با توجه به محدود بودن و خاص بودن مخاطب آن، به گونه ای ریسک است. به‌طورمعمول کارگردان‌های جوان به سراغ اجراهای صحنه‌ای می روند. فکر نمی کنید در این زمینه ریسک کردید؟
با حرف شما موافقم. من خیلی ریسک کردم. همیشه دلم می‌خواهد یک کار خیلی سخت و جدید را امتحان کنم. در سابقه کارگردانی من، کارهای رئالیستی و قاب صحنه‌ای وجود دارد اما به نظرم امروز روند تئاتر در جهان به این سمت حرکت می‌کند و من به عنوان کسی که در حال تحصیل در تئاتر است، دوست دارم حرکت نو و جدیدی داشته باشم. خیلی ترسیدم ولی باید جسارت داشته باشیم. تعداد بازیگران کار زیاد است و همین یک مشکل بود ولی سعی کردم که از پس آن بربیایم اما نمی‌توانم بگویم که ریسک نبود.
ما هنوز تئاتر را هنری می‌بینیم که روی صندلی بنشینیم و دور از بازیگران، صحنه ای را ببینیم که برای ما قصه‌ای روایت می‌کند. در این شرایط فکر می‌کنید کار در حوزه تئاتر محیطی با چه دشواری‌هایی همراه است؟
این کار بسیار سخت است. ما آدم‌های بزرگ و تحصیل‌کرده داریم که در این حوزه کار می‌کنند. تجربه شخصی من این است که مخاطب همراهی می‌کند. ممکن است ابتدا با یک گارد بیاید اما بعد با کار همراه می‌شود. در نمایش «خرده ریز» این‌گونه است که ابتدا مخاطب تعجب می‌کند اما بعد با بازیگران همراهی می‌کند؛ این پس زدگی از سوی مخاطب به دلیل نشناختن تئاتر محیطی است. تماشاچیان ما پتانسیل دیدن تئاتر اینتراکتیو، تئاتر تعاملی و محیطی را دارند و به نظرم این نوع از تئاتر، تاثیر بیشتری روی مردم می‌گذارد؛ چراکه تماشاچی از یک سری اتفاقات اشباع شده است.
فکر می‌کنید دولت در شناخت این نوع تئاتر، چقدر می‌تواند تاثیر بگذارد؟
ما هنوز این شیوه‌های تئاتری را نشناختيم و فضاهای دولتی کمتر در اختیار کارگردان‌های تئاتر محیطی قرار می‌گیرد. فضاهای خصوصی مثل گالری وجود دارد اما همکاری‌های دولتی کمتر اتفاق می‌افتد؛ مثلا یک سوله که به این اجراها تعلق بگیرد و دولتی باشد. تئاترهای محیطی به‌طورمعمول نمایش‌های کم بازده‌ای هستند چون تماشاچی محدود و خاص خودشان را دارند و بازگشت مالی زیادی برای گروه ندارد و کسانی که کار می‌کنند به‌دليل انگیزه و شوق خودشان ادامه می‌دهند. البته کارهایی نيز دراين زمينه صورت گرفته است؛به‌عنوان مثال ما تا چند سال قبل بخش مجزایی برای این نوع تئاتر در جشنواره فجر نداشتیم اما هم‌اکنون این اتفاق افتاده است. امسال کارهای خوبی در بخش محیطی بود. همین که جشنواره تئاتر فجر و جشنواره تئاتر دانشگاهی، بخش تئاتر محیطی را مجزا کردند، خودش می‌تواند حرکت مثبتی باشد اما باید خیلی بیشتر کار کنیم. سیاست‌گذاری‌های مسئولان تئاتری مهم است.